زمین لرزه - از گمانه زنی تا واقعیت
با توجه به زمین لرزه های اخیر و حرف و حدیث هائی که اینجا و آنجا در خصوص تکرار آن شنیده میشود لازمست مطالبی مطرح شود. دوستانی نیز با اظهار علاقه خواستار بحث در مورد صحت و سقم گمانه زنی های موجود شده و بویژه با استناد به بحث قبلی همین وبگاه زیر عنوان "نقد علمی" خواستار نقد بحث های رایج شده اند.
همانطوریکه در مباحث سابق عرض کردیم، حقایق گیتی به مدد علم روزبروز گشوده تر شده و ریزه کاری های آن بطور سیستماتیک آشکارتر و عیان تر میگردد. ضمن اینکه خود علم و روش علمی نیز روزبروز دقیقتر و موشکافانه تر و جامعتر میگردد. نویسنده این سطور بخوبی به یاد میآورد که چگونه در دوره ابتدائی و حتی متوسطه در خصوص کره زمین و چگونگی پیدایش آن و لایه های آن در کتابهای درسی آموزش داده میشد. مثلاً کوه ها و ناهمواری های سطح زمین را ناشی از سرد شدن پوسته اولیه و داغ زمین میدانستند و اینکه بر اثر سرد شدن، چروک برداشته و چین خوردگی ها بصورت رشته کوه ها و عوارض طبیعی هویدا میگردد. در حالیکه نظریه دقیقتر که با مشاهدات همخوانی بهتر دارد، حاکی از اینست که صفحات قاره ای روی لایه نیمه مذاب زیرین بطور مداوم ( و البته خیلی آرام) در حال لغزش هستند و موسوم است به continental plate tectonics. ایجاد رشته کوه ها یکی از تجلیات این نظریه میباشد که در محل برخورد این صفحات و فشار ایجاد شده، رشته کوه ها سر بر میآورند. رشته کوه هیمالیا ناشی از فشار مداوم و رانده شدن شبه قاره هند بر صفحه آسیا است. در مورد صفحه ای که فلات ایران بر روی آن قرار دارد، این صفحه عربستان و ملحقات آنست که مداوماً فشاری رو به شمال ایجاد کرده و شاید رشته کوه های داخلی از عوارض آن باشد. بگذریم از اینکه امروزه علاوه بر فشار تکتونیکی، فشارهای سیاسی نیز اضافه شده است. بهر حال بدانید و آگاه باشید که برخلاف عقیده پیشینیان که زمین را یک جزیره ثبات و آرامش میپنداشتند، زمین زیر پای ما یک موجود دینامیک و بالقوه خطرناکی بوده، منتها تغییرات اندرونی و زیر پای ما نسبت به مقیاس زندگی ما بسیار آرام و مداوماً در حال تحول است.
ماده داغ و نیمه مذاب درون زمین ( که البته پس از رسیدن به سطح زمین و کاهش فشار بصورت مذاب و روان در میآید) یک حالت نیمه کشسان شبیه گز اصفهان خودمان دارد. بطوریکه وقتی آرام نیرو وارد میآورید حالت نرم داشته و شکل میپذیرد. اما وقتی نیرو ناگهانی وارد شود (درست همانگونه که با گز آردی اصفهان رفتار میکنید) تغییر شکل ناگهانی داده و گسسته میشود. ضربه ناشی از این گسستگی همانست که ما بصورت امواج ارتعاشی زمین لرزه احساس میکنیم. معمولاً ضربه اولیه شدید بوده و چون تنش ها هنوز کاملاً خالی نشده، با ضربات خفیف تری موسوم به پس لرزه دنبال میشود. مثلاً صفحه اقیانوس آرام تدریجاً در برخورد با صفحه آمریکای شمالی و جنوبی در حال فرورفتن به زیر آن بوده و لذا شاهد زمین لرزه هائی در سواحل غربی قاره آمریکا هستیم. گاهی اصطکاک صفحات باعث ایجاد حرارت بیشتر و فوران بصورت آتشفشان میگردد. با نگاهی به نقشه دنیا، وقوع اغلب آتشفشان ها را در حوزه اقیانوس آرام مشاهده میکنیم.
بنابراین علت اصلی زمین لرزه، حالت دینامیکی لایه های پر جنب و جوش زمین بوده و مسئول دیگری ندارد. عده ای را عقیده بر اینست که برخی فعالیت های مشکوک ممکنست مسئول فعال کردن یک زمین لرزه در حال شکل گیری باشد. یعنی این ماده خمیری شکل تحت تنش با یک تلنگر ساده به حد تسلیم رسیده و گسسته شده و زمین لرزه را به دنبال آورد. البته این میتواند نظر جالبی باشد ولی ببینیم آیا امواج الکترومنیتیک واقعاً میتواند نقش این تلنگر را بازی کند؟ بسیار بعید است. چیزی که به این گمانه زنی ها دامن میزند اغلب ریشه در تفکرات توطئه که اتفاقاً عمدتاً از گروه های خاص "دائی جان ناپلئونی" آنسوی اقیانوس اطلس صادر میشود دارد. این موضوعی است که جای بحث بسیار دارد و متأسفانه بسیاری از روشنفکران ما را نیز درگیر خود کرده است. اینها موضوعاتی است که مرتب از رسانه ها دیداری پخش میشود و البته در جای خود جذاب و گیراست. یکی از این گروه های "شبه علمی" موسوم به موفون معتقد است که بشقاب پرنده ها مرتباً در حال رفت و آمد به زمین بوده، منتها دولت آمریکا آگاهانه پرونده های مربوطه را سری و دور از دسترس مردم نگاهداری میکند. نگارنده این سطور با آنکه اعتقادی به صحت این دعاوی ندارد ولی با علاقه برنامه های جذاب آنان را تماشا کرده و لذت میبرد. اگر فضای آزادی برای بیان نظرات مختلف باشد وجود این و البته هرگونه عقاید دیگری بیخطر است. مشکل در مواردی بروز میکند که بیان آرا و عقاید با تبعاتی همراه باشد. مثلاً در برنامه صبح پنجشنبه 30 آذر در صدا و سیمای خودمان، مجری از مهمان برنامه که شخص اول ذیصلاح لرزه نگاری است میپرسد که زمین لرزه تهران پیش لرزه بود و آیا لرزه بزرگتری در راه است یا خیر؟ در این مواقع شخص در محظور است چه بگوید. اگر بگوید بله، و اتفاقی نیفتد متصف به تشویش اذهان عمومی میگردد. و اگر بگوید خیر و چند روز بعد لرزه بزرگتری پیش آید متهم به عدم شفافیت شده و مسئول همه خرابی ها معرفی میشود. پس صرفه در اینست که راه عافیت در پیش گرفته و اجازه داد زمان حلال مشکلات باشد. اما راست است که اطلاعات ما برای پیش بینی حرکات زمین زیر پای خودمان با کمال تعجب بسیار کمتر از اعماق فضا میباشد. مهمترین راهنمای ما اطلاعات آماری گذشته میباشد و مرور این اطلاعات حاکی از اینست که صفحه فلات ایران امروزه فعال شده و تنش های جمع شده دهه های گذشته در حال تخلیه میباشد. نظر کارشناسان بر اینست که وقوع زمین لرزه بزرگ در منطقه البرز (شامل تهران) با توجه به سوابق قبلی با احتمال زیادی روبروست. سخن آخر اینکه بهترین راهکار مقابله با زمین لرزه، مقاوم سازی سازه ها (اعم از ساختمان ها و تأسیسات بزرگ) و اطلاع رسانی درست است. در چنین حالتی نه پروژه هارپ و نه هیچ توطئه دیگری، برفرض اگر موفق هم باشند، نمیتوانند صدمه ای وارد سازند. پیشگیری بهترین درمان است.