فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نفت» ثبت شده است

۳۰
ارديبهشت

رمز پیشرفت

   این ایام "پیشرفت" موضوع روز است.  دیدن اخبار منطقه، داغ دل بسیاری از هموطنان را تازه کرده دست بر پشت دست زده که دریغ چرا چنین شده ایم.  صحبت از پیشرفت همسایگان است که چرا کشور ما با وجود همان منابعی که دیگران دارند، حتی غنی تر، به این حال و روز افتاده است؟  با اینکه نیروی انسانی کارآمد هم دارد اما اغلب در حال مهاجرت اند. 

   طبعاً عقل متعارف و انسان متعارف ضمن پذیرش کاستی های خود باید از پیشرفت دیگران خشنود باشد، معهذا واکنش مسئولین چیز دیگریست.  بجای پاسخی قانع کننده، میگویند این پیشرفت آنها ظاهری است و ساختمان بلند مرتبه و شبکه بزرگراه ها و سایر رفاهیات معیاری از پیشرفت نیست!  البته در معنا تا حدی هم درست است زیرا پیشرفت اساسی ابتدا در حوزه ذهن پدیدار شده سپس به دنیای واقعی تسری پیدا میکند.  در جوامع قبیله ای که افکار متعصبانه متعلق به هزار و چندصد سال پیش همچنان در اذهان جایگیر است، به محض کنار رفتن مبتکر اصلاحات، همه چیز به یکباره نقش بر آب شده به تنظیمات کارخانه برمیگردد!  با اینحال باید امیدوار بود چنین نشود که خود در گرو نقش آموزش عمومی است. 

    مسئولین ما برای توجیه عقب ماندگی به این استدلال تکیه میکنند که 100 سال پیش که برق نبود مگر مردم زندگی نمیکردند؟ نور شمع بمراتب شاعرانه تر از لامپ های پر مصرف حالا بود و اشعار زیبای حافظ در پرتو آن بوده. مگر چه عیب دارد بجای کولر بادبزن بکار برید؟  پس چه باک آفتابه و بادبزن کنار دست خود داشته باشید!  با اینکه اینها همه بجای خود درست است اما نکته اینجاست که همه اینها را داشته ایم و حالا قطع شده و مسئولین باید علت پسرفت را بگویند.  بنظر ما علت اصلی به همان مبانی پیشرفت باز میگردد.  رمز پیشرفت فقط یک چیز است: رفاه.  رفاه روح و جسم.

   بعنوان مثال، انسان غار نشین که بر آتش و حفظ آن مسلط شد یک درجه پیشرفت کرد.  وقتی توانست خانه ای بیرون غار بسازد یک درجه دیگر پیشرفت کرد.  و قس علیهذا تا امروز.  این معنای ساده پیشرفت است که برخی با سفسطه و مغلطه سعی دارند آنرا هم دور بزنند!  رفاه یعنی پیشرفت.  با این توضیح که اکتشافات و اختراعاتی که به رفاه بیشتر میانجامد نیز پیشرفت است.  نهایتِ همه زحمات بشری رفاه است، رفاهی که در تقابل با رفاه دیگران نباشد و رفاهی که باعث تخریب دائمی زیست بوم نشده فرصت احیاء بدان دهد.  مردم سواحل مکران که تنها ممر درآمدشان ماهی گیری بوده اکنون با دریائی مواجه اند که برادران چینی لایروبی کرده چیزی برجا نگذاشته اند.  قبلاً مافیای آب و سدسازی داشتیم که بخشی از بحران آب بود و هست.  حالا گویا مافیای خاک هم اضافه شده و خاکهای کمیاب بخارج مرزها قاچاق میشود.  برای جبران مافات، صنایعی مثل نساجی مازندران که در دستان مافیای دیگری بوده با خاک یکسان میشود چون سود نجومی نمیدهد.  لذا منظور از رفاه، رضایت دسته جات مافیا نیست بلکه رفاه قاطبه مردم و رضایت آنها مطرح است که نیست.  اگر قاطبه مردم سواحل جنوبی خلیج فارس از رفاه خود راضی اند و در تضاد با ما نیست چه باک!  رقابت این نیست که اگر آنها، خوب یا بد، دنبال هوش مصنوعی میروند ما هم تقلید کنیم.  تقلیدی که وکلا حتی نام آنرا هم نمیدانند و "هوش مثنوی" میگویند!  البته آنها که میدانند، معلوم است که صرفاً فقط برای تشخیص چهره و مسائل امنیتی میخواهند ولاغیر.

   بهرحال لازمه پیشرفت چیست؟  لازمه پیشرفت، حرکت و زحمت کشیدن است همانگونه که انسان غار نشین توانست گام به گام پیشرفت کند.  نام دیگر این "زحمت" انرژی است.  امروزه معادل انرژی در عنصر فراگیر دیگری بنام "پول" متبلور شده است.  اما برای کسب پول باید زحمت کشید.  گاهی هم بخت با ساکنین برخی مناطق یار است که زیر پای آنها منابع و معادنی کشف میشود مورد نیاز دیگران در جامعه پیشرفته.  در اعصار گذشته ماده نفت شناخته شده بود منتها از قیر حاصل از آن برای آببندی کشتی سود میبردند.  امروزه پیشرفت در غرب فعلاً به این مادّه حیاتی نیاز دارد و بابت آن پول آسانی نصیب کشورهای دو سوی خلیج فارس میشود.  همانقدر که حاشیه جنوبی به این پول وابسته است، بخش شمالی هم هست با این تفاوت که آنرا به ثمن بخس به برادران چینی از طرق نامتعارف فروخته بخشی بصورت اجناس درجه سه و بخش دیگر هم راهی حفره های سیاه میشود.  لذا اگر هدر رفت بد است شماتت در درجه نخست دامنگیر چه کسانی باید شود؟

خلاصه آنکه، تعابیر مختلف از پیشرفت همگی در یک نکته مشترکند و آن صلح و رفاه همگانی است.  پیشرفت واقعی توأم با رفاه، پیشرفتی پویا و مستدام در همکاری با جامعه جهانی است. ترجیحاً متکی بر مغز مردمان آموزش دیده محلی و جوشش درونی ابتکارات و اختراعات نو و مایه تحسین جهانی و نه تقلید کورکورانه و دزدی های صنعتی و اتلاف منابع طبیعی.

  • مرتضی قریب
۱۲
بهمن

ورشکستگی

   در جستجوی مطلبی در صفحات مجازی، خبری از نیروگاه بوشهر جلب توجه کرد.  در بازدید از نحوه پیشرفت نیروگاه های اتمی 2 و 3 و بمناسبت پنجاهمین سال تأسیس سازمان انرژی اتمی، ریاست آن ضمن سخنانی به پاره ای از دستآوردهای نیروگاه در حال کار فعلی اشاره کرده اند.  کاری به سخنان  عمومی نداریم زیرا معمولاً حرفها همه میتواند درست و در عین حال متشابهاً همه غلط باشد.  زیرا حرفها معمولاً فقط حرفند و همه کیفی و از همین روست که مطالب فلسفی همه میتواند درست و متشابهاً همه نادرست باشد!  اما وقتی پای عدد و رقم در میان باشد مسأله فرق خواهد کرد بویژه آنجا که درباره مسائل علمی و فنی باشد.  در این حوزه نمیتوان هر ادعائی از روی هوی و هوس ابراز کرد.  اینست که اینجا فقط به آن بخش از این سخنان که حاوی عدد و رقم است پرداخته و عیناً از خبرنامه سازمان انرژی اتمی ایران نقل میکنیم:

" در واحد یکم نیروگاه اتمی بوشهر حدود 70 میلیارد کیلووات برق تولید شده و این واحد با ظرفیت هزار مگاوات ساعت، سال دهم فعالیت خود را پشت سر گذاشته و همچنان بیش از 50 سال پیش رو دارد. ...
وی خاطرنشان کرد: نیروگاه‌های اتمی پاک هستند و تنها نیروگاه اتمی ایران در یک دهه گذشته توانسته علاوه بر ممانعت از انتشار آلاینده‌ها، در مصرف حدود 105 میلیون بشکه نفت صرفه‌جویی کند."

   رؤسای جمهور و سیاستمداران اگر در بیان اطلاعات علمی دچار لغزش شوند، باری، غمض عین رواست که مهندس نیستند اما آنها که در بالاترین مقامات فنی کشورند این امر قابل چشم پوشی نیست.  میزان تولید برق کیلووات ساعت است و نه کیلووات که عدد 70 برایش گفته اند!  اگر این سهو زبان باشد دومی و سومی را چه کنیم که به مگاوات ساعت به عنوان ظرفیت اشاره کرده اند که اشتباه و واژه درست مگاوات است که عدد 1000 بیان شده.  ببینیم اعداد چه میگویند.

برق ورودی به شبکه اگر نیروگاه در توان اسمی خود کار کرده باشد حداکثر حدود 900 مگاوات است زیرا حدود 100 مگاوات برای مصارف داخل نیروگاه مصرف میشود.  اگر خوشبینانه 300 روز سال هم مداوماً کار کرده باشد لذا:

انرژی یکساله برق  =  MWe  900*  day 300* h 24= MWh  6500000

و لذا برق حاصل از کار دهساله آن نظراً 65 میلیون MWh خواهد شد که نزدیک به رقم 70 مذکور در بالاست.  حال ببینیم عددی که راجع به صرفه جوئی در مصرف نفت ارائه کرده اند چطور است.  میدانیم هر بشکه نفت برابر 159 لیتر و حدوداً معادل  1.7 MWh گرما میباشد.  اگر این عدد را در 105 میلیون بشکه مذکور ایشان ضرب کنیم معادل 178 میلیون مگاوات ساعت خواهد شد که با راندمان یکسوم حدوداً 59 میلیون MWh برق میدهد و نه عدد 70!  کدام درست است؟!  برای یافتن پاسخ صحیح به گزارش عملکرد 6 ماهه نخست 1403 در همان صفحه نخست خبرنامه میرویم.  با کمال تعجب جلوی عبارات "میزان کل برق تولیدی" و "ساعت بهره برداری" و سایر مشخصه ها خالیست!! گزارش تماماً یک صفحه سفید است!  وقتی چنین اطلاعات ساده ای وجود ندارد جای شک و شبهه باز نمیشود؟  یا طبق معمول بنا بر پنهان کاری نیست؟  که برخی معتقدند عددها همه ساختگی بوده که با افتان و خیزان بودن کار نیروگاه دور نیست. 

خلاصه اینکه، این ورشکستگی منحصر به آب و هوا و خاک و جنگل و کوه و دشت و اقتصاد و نفت و گاز و انرژی نیست بلکه به اخلاقیات تسری و کل ارکان نظام بدان مبتلاست.  از انرژی اتمی گذشته نگاه کنید به اظهار معاون وزیر نیرو که از آمادگی صادرات برق حاصل از انرژیهای تجدید پذیر میگوید.  توگوئی برق آن از جنس دیگریست والا با این کمبود برق درباره صادرات نمیگفت!  یا یکی از رؤسای آموزش و پرورش که در واکنش به میانگین 10 در معدل دانش آموزان گفته بد هم نیست.  با این تصور که عده ای 19 و 20 شده اند ولی نمیداند به همین عده زیر 10 هم باید باشند!  آگاهی بر این موارد همه در حد معلومات متوسطه است!  وقتی عامل زیان چند ده میلیاردی کرسنت خود مدعیست و چنان میشود که مفسد و اختلاسگر، عزیز و محترم و خیّرین محکوم به حبس و اعدام باشند معلوم است که حوزه علم و معرفت از این جریان مستثناء نباشد.  بمصداق تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد، بهتر است این عزیزان کماکان به سخنان عمومی و تسلی بخش خود بسنده کرده به آمار و ارقام کار نداشته باعث تشویش اذهان عمومی نشوند.  بقای چنین نظامی در غفلت و بی خبری مردم است که از دنیا بریده باشند و آرزوئی جز یک معیشت حداقلی در سر نداشته باشند.

  • مرتضی قریب