فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیرسازی» ثبت شده است

۱۴
خرداد

اهمیت زیرسازی و نقش آن در بهداشت روان

    پیرو مطلب گذشته، چند نفر تقاضای بحث بیشتر پیرامون ماوراءالطبیعه و مابعدالطبیعه را کرده و خواستار توضیحات ساده و روشن شده اند.  یکی از گرفتاری های نسل جوان، فهم درست این دو مقوله و تفاوت آنها است و اینکه مواظب باشند گرفتار فریب سفسطه بازان و معرکه گیران نشوند.  بزودی مطالبی در پاسخ به تقاضای این عزیزان ارائه خواهد شد اما قبل از آن، لازمست اهمیت دستگاه فکری و نظافت و بهداشت ذهن را بعنوان مقدمه ای برای مطالب آتی بازگو کرده باشیم.

    اگر راننده باشید، احتمالاً در جاده ها و بزرگراه های کشور رانندگی کرده اید.  اگر راننده کنجکاوی باشید حتماً به کیفیت متفاوت بزرگراه ها دقت کرده و شما را بفکر فروبرده است.  برخی از بزرگراه های کشور قدیمی است و بالغ بر 50 یا 60 سال است که مداوماً زیر بار ترافیک سنگین بوده و خم به ابرو نیاورده و همچنان استحکام و صافی خود را حفظ کرده است.  گاهی در سطح آسفالت خرابی پیش میآید که با لکه گیری اصلاح میشود ولی مهمترین بخش جاده همانا زیرسازی آنست که پر خرجترین بخش آنرا نیز تشکیل میدهد.  این لایه مهم و اساسی از جاده در معرض دید نیست ولی اگر از استاندارد لازم برخوردار نباشد و احیاناً پیمانکار مرتکب فسادی شده باشد بزودی رانندگان متوجه آن خواهند شد.  ضعیف بودن زیرسازی و کیفیت پائین مواد بکار رفته در آن بزودی موجب فروکش کردن بخش هائی از جاده زیر بار ترافیک شده و راننده اثر آنرا بصورت موج دار شدن جاده و بالا و پائین افتادگی سطح آن احساس میکند.  در سرعت های بالا در بزرگراه این امر ایمنی رانندگی را کاهش داده و بعلاوه، پس از مدتی موجب خرابی جاده شده و هزینه های مالی زیادی (و چه بسا جانی) را تحمیل خواهد کرد.  قطعاً رانندگان در برخی از بزرگراه های جدیداً افتتاح شده خود متوجه این نکته شده اند.

     کسب اخلاق سالم و طبیعی و عدم پذیرش دروغ و ریا، عیناً به مثابه یک زیرسازی خوب برای یک زندگی سالم و با نشاط است.  اهمیت این امر بویژه در دوران کودکی است که سرشت فرد شکل میگیرد.  ما در انتقال ویژگی های ارثی کنترلی نداریم، اما آینده کودک، و طبعاً آینده کشور، در گروی نوع تعلیم و تربیتی است که در اختیار کودک میگذاریم.  تعلیم و تربیت همگانی در صورتی که دولت اقتدارگرا خود دارای تربیت خوبی باشد بسیار مؤثر و پیشبرنده خواهد بود.  در غیر اینصورت، خانواده ها دچار عذابی دوگانه شده که باید علاوه بر تأمین هزینه های رسمی، خود با صرف وقت و انرژی در صدد اصلاح آموزه های نادرست تحمیلی برآیند.  شاید بزرگان عرصه تعلیم و تربیت راه های دیگری جستجو کنند که مثلاً تربیت تکمیلی با کمک اینترنت و رسانه های فضای مجازی صورت گیرد.  بهر حال مادام که آموزش کودکان و نوجوانان به شکل رایج پیش رود، کشور صاحب یک زیرسازی معیوب و ناکارآمد شده و هزینه های آتی را صدچندان خواهد کرد.   جاده ای که دارای زیرسازی بد باشد و در انجام آن فساد و رشوه صورت گرفته باشد با هیچ روشی حتی با بهترین روسازی به کارآئی مطلوب نخواهد رسید.  مثلاً نه تنها از بهترین قیر و نرمترین آسفالت استفاده شود بلکه حتی بجای یک لایه 5 سانتی از یک لایه 1 متری از بهترین آسفالت دنیا روی بستر زیرین ریخته شود.  جاده ای بنا کنیم با پهنای چند برابر معمول.  جاده ای با بهترین و بیشترین تابلوهای راهنمائی و با بیشترین خدمات بین راهی و خلاصه بهترین های دنیا با هزینه ای گزاف.  عاقبت آن چه خواهد شد؟  طبعاً بزودی زیر بار ترافیک دچار پستی و بلندی شده و هر تعمیر و اصلاحی فقط به هزینه بیشتر می انجامد.   اصلاح اساسی یعنی جمع کردن هرآنچه انجام شده و مجدداً یک زیر سازی استاندارد و با دوام زیاد.   مکرر مشاهده شده که در ساختمان سازی نیز پیمانکاران برای کاهش هزینه، نخاله و ضایعات ساختمانی حاوی گچ و آهک را برای پر کردن حیاط استفاده کرده و با بهترین موزائیک آنرا مفروش میکنند.  مدتی بعد، خریدار میماند با کف حیاط برآمده ناشی از زیرسازی مفسده انگیز.  بگذریم از اینکه در سایر بخش هائی که داخل کار است و دیده نمیشود چه مفاسدی که صورت نمیدهند.  

     نتیجه اخلاقی اینکه، مادام که زیرسازی ذهن ما مردم درست نباشد و چه بسا مملو از نخاله و ضایعات فکری و اباطیل و خرافات بوده باشد، امیدی به رستگاری نخواهد بود.  حکومت ها به مثابه روکار میآیند و میروند اما اگر زیربنای فکری اصلاح نشده باشد، با استقرار بهترین حکومتها حتی از نوع افلاطونی نیز راه بجائی نخواهیم برد.  البته از اصلاحات موقتی روبنائی چاره ای نیست اما نباید دل بدان خوش داشت بلکه متفکران و دلسوزان باید در فکر اصلاح و استقرار بستر درست باشند.   امروز بیش از هر زمان دیگری این نیاز وجود دارد و اتفاقاً همگان نیز نیاز آنرا درک میکنند.  شاید در قالب برنامه ای عمومی و آشکار و وسیع و منسجم و احتمالاً با کمک فضای مجازی و استفاده از اجزاء آموزش و پرورش بتوان این مهم را عملی ساخت.

  • مرتضی قریب