فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

غنی سازی و صنعت هسته ای

جمعه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۵ ب.ظ

غنی سازی و صنعت هسته ای

جدیداً یکی از خوانندگان طی نقدی بر مطلب سابق خواستار رمز گشائی از معماهای مستتر در پروژه "غنی سازی" شدند.

    اولین معمای بزرگ که خواننده با آن روبروست این است که آیا واقعاً در صنعت هسته ای، غنی سازی اصل است و نیروگاه اتمی فرع بر آن؟  یا درست عکس آن صحیح است؟  بد نیست به جهت مشابهت، به سوخت خودرو بپردازیم.  اولین خودروهای بدون اسب با نیروی بخار کار میکرد.  چه انسان بطور طبیعی علاقه داشت نیروی محرکه قوی تری نسبت به نیروی حیوانی داشته باشد.  نیروی بخار دست و پا گیر بود و لذا اولین خودروی امروزی را کارل بنز در 1885 با یک موتور دوزمانه درونسوز اختراع کرد.  سوخت مدل های اولیه ایشان الکل بود.  خانم ایشان در 1888 سوار بر این سه چرخه موتوری عازم شهر مجاور شده و در میان راه در میان حیرت عابرین از داروخانه محل الکل اتانول خریده در باک خالی شده ریخت.  حالا بگوئید الکل مهمتر است یا خودرو؟  آیا خودرو بخاطر الکل اختراع شد؟  اگر الکل نبود خودرو اختراع نمیشد؟  یادمان باشد اولین رأکتور دنیا برای راستی آزمائی واکنش زنجیری اورانیوم طبیعی داشت و نه غنی شده!  باری، بنزین بعنوان سوخت استاندارد موتورهای درونسوز از اوایل قرن 20 بطور گسترده جایگزین الکل شد.  چگونه؟  جالب اینکه پالایشگاه های دیوید راکفلر صاحب امتیاز استاندارد اویل، بنزین و سایر فراورده های سبک تصفیه نفت را دور میریختند زیرا محصول اصلی آنها نفت برای روشنائی چراغ های نفت سوز بود تا کم کم با رواج صنعت خودرو بنزین جایگاه خود را برای سوخت خودرو باز نمود.  پس خودرو بخاطر بنزین اختراع نشد!  بعبارت دیگر 100 کارخانه غنی سازی داشته باشید ولی نیروگاهی برای مصرف محصول آن نداشته باشید بیفایده است.  درست مثل آنکه اصرار بر تولید بنزین باشد بدون آنکه نه خودروئی برای استفاده از آن باشد و نه بازاری برای صادرات آن.  امروزه با داشتن خودرو، بنزین را از هرکجا میتوان وارد کرد کما اینکه بخاطر کمبود تولید داخلی اکنون بنزین به کشور وارد میشود. 

   معمای دوم میگوید مگر سوخت هسته ای مانند بنزین است که از هرکجا بتوان تهیه کرد؟  منتها نگاهی به دنیای واقعی چیز دیگری میگوید.  یک نمونه، کره جنوبی با اینکه به غنی سازی دسترسی ندارد و سوخت هسته  ای تولید نمیکند، مهمترین سازنده و صادر کننده نیروگاه های اتمی است.  چهار فقره آن به امارات فروخته با هزینه ای خیلی کمتر از نیروگاه بوشهر.  این کشور بزرگترین تولید کننده انرژی هسته ای است و با اینکه در آینده ممکن است قادر باشد میله سوخت لازم را نیز خود بساز معهذا ماده اولیه غنی شده را از بازار بین المللی تأمین خواهد کرد.

   معمای سوم میگوید مگر این صنعت هسته ای نیست که باعث ترقی فن آوری کشورها شده و میشود؟  اینهم اشتباه دیگری ناشی از نداشتن اطلاعات است.  نمونه مشخص، کشور آلمان که اتفاقاً سازنده اولین نیروگاه های اتمی بوشهر بوده است با دارا بودن زیرساخت های علمی و فنی بوده که وارد این صنعت شده است و نه برعکس!  جالب اینکه این کشور صنعت هسته ای خود را طبق خواسته مردم، با همه سودآوری، تعطیل کرده است.  اگر ادعای مذکور درست میبود، اکنون باید این کشور غیر صنعتی و وابسته محسوب میشد.  آیا واقعاً اینطور است؟!

    معمای چهارم در ارتباط با هزینه گزافی است که غنی سازی بر مردم تحمیل کرده است.  آیا صرف هزینه گزاف باعث مشروعیت پروژه میشود؟  لزوماً خیر.  بستگی به تبعات حاصله دارد.  یک وقت هست که کسی با صرف پول و وقت و انرژی زیاد دوست دارد آب در هاون بکوبد.  خوب بکوبد، کسی اعتناء نمیکند.  اما یک وقت همسایه ای که با شما دشمنی دارد و مرتب به خانه شما سنگ پرتاب میکند، شروع به آوردن زرنیخ و مواد منفجره میکند.  در پاسخ به نگرانی شما خواهد گفت هزینه زیادی کرده ام تعطیل نمیکنم!  یا این فرد یک بار کامیون مواد منفجره را به حیاط خود وارد کرده باشد و در پاسخ به نگرانی شما بگوید خانه خودم است بشما ربطی ندارد!  یا کسی هزینه زیادی در برنامه ریزی ترور کسی انجام داده و در میانه راه مچش را گرفته باشند.  لذا صرف هزینه زیاد لزوماً باعث مشروعیت بخشی به چیزی نمیشود.

   معمای پنجم میگوید کشوری مصمم است حتی بقیمت فقیر کردن مردم، غنی سازی اورانیوم کند، به چه کسی مربوط است؟  البته که درست میگوید زیرا کسی با آب در هاون کوفتن مخالفتی ندارد.  چنانچه جامعه جهانی به ضرس قاطع اطمینان حاصل کند روند حاضر در غنی سازی قرار نیست به ساخت بمب منتهی شده و منحصر به غنی سازی حتی تا درجات 100% هم باشد، قطعاً مخالفتی با پروژه نخواهد داشت!  که اتفاقاً آنرا بهترین راه برای اتلاف سرمایه های کشور دانسته بسا آنرا هم تشویق کند!  زیرا در نبود کارخانه ها و تشکیلاتی که در مطلب پیشین گفته شد هیچگونه ارزشی ندارد.  تنها تفاوتی که با آب در هاون کوفتن دارد هزینه های نجومی است که طبعاً از کیسه ملت پرداخت شده.  اما سوأل اساسی اینجاست که آیا چنین اطمینانی قابل حصول است؟!

خلاصه آنکه، تصور نشود همه این احتجاجات که در بالا آمد، در مخالفت با غنی سازی است.  اصلاً ابداً.  بلکه بدین معناست که این هزینه های گزافی که از کیسه ملت پرداخت شده برای چه مقصود بوده است؟  واضح و مبرهن است که با توجه به استدلالات پیشین و شرایط موجود جز برای همان مقصود اصلی که همه میدانند نبوده و نیست.  سوأل اینجاست که پس چرا آن قدم نهائی که مقصود اصلی پروژه بوده بعد اینهمه دست دست کردن برداشته نمیشود؟  و اگر هم ادعا میشود مقصود آنطور که مشخص است نبوده پس این همه هزینه های مادّی و معنوی برای چه بوده و چه توجیهی دارد؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی