فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

آسیب شناسی استبداد

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ

آسیب شناسی استبداد

    غالباً بازخورد خوانندگان در بخش نظرات، گلایه از فساد نهادینه، عدم توجه به نظر مردم و البته وجود استبداد است.  در واقع، اگر نه همه، بلکه اکثر عیوب و کاستی های جامعه را میتوان به بزرگترین عیب یعنی استبداد نسبت داد.  پرسش کلی این است که استبداد چگونه بوجود میآید و چگونه استمرار پیدا میکند؟  شاید پاسخ ساده و مختصر را در وجود فرهنگ باید دید.  گسترش فرهنگ متعالی و مترقی به تمرین و آموزش بستگی دارد.  در یک فرهنگ بدوی و طایفه ای شاید استبداد و وجود مستبد چندان عجیب نباشد، منتها وجود آن در جامعه شهری و متمدن، غیرمتعارف و غیرطبیعی است.

    نکته مهم و عجیب این است که آحاد بشر همگی مستعد مستبد شدن اند!  بعبارت دیگر این احتمال برای همه بیش و کم موجود است و تنها به شرایط زمان و مکان و شاید مقداری شانس بستگی داشته باشد.  نظراً، هر آدم عادی و بلکه هر شخصیت محترمی میتواند واجد این قابلیت باشد.  مسیری از ساده به پیچیده برای شکل گیری وجود دارد.  چگونه؟  اگر یکنفر از کار شما تعریف کند طبعاً خوشحال میشوید.  اگر تعداد زیادتری از همان کار تمجید کنند طبعاً خیلی خوشحال تر شده بخود مغرور شده از خود راضی میشوید.  معمولاً کار به همینجا ختم نمیشود.  فرض کنید اطراف فردی خودشیفته را عده ای مجیزگو و متملق احاطه کرده باشند.  اگر ارتباطات فرد با خارج از مجموعه فقط با عبور از فیلتر مجیزگویان ممکن باشد و اگر زمان کافی داده شود، دور و بری ها میتوانند از فرد مزبور یک مستبد، حتی در سطح کشور، بسازند.  بعلاوه، چنانچه پاداش مالی به مجیزگویان داده شود و شدت ارادت افزایش یابد، مستبد قلدرتری ساخته و پرداخته میشود. 

    این دستور پخت یک مستبد عادی است.  اما چنانچه موضوع متافیزیک و تخیلات ماورائی نیز درمیان باشد مستبدی خداگونه در کشور ظهور خواهد کرد.  این فرد هرچه کم مایه تر و فرومایه تر، شدت و دوام استبداد وی بیشتر است.  او یک پارانوئید تمام عیار است که از آسمان به زمینیان مینگرد.  این فرد چه بسا در شرایط عادی مثلاً کاسب خوبی هم باشد و کم فروش و متقلب هم نباشد.  منتها افتادن در مسیری منتهی به استبداد دینی شرایط را بکلی عوض میکند.  عقده های حقارت و خود کم بینی از عوامل تشدید این فرآیند است.  سواد او هرچه کمتر باشد دخالت او در امور هرچه بیشتر است و گستره آن کل علوم زمینی و آسمانی را پوشش میدهد.  منتها تبعات منفی و فاجعه بار دستورات خود را بگردن نگرفته دیگران را مقصر جلوه میدهد.  از نشانه های بارز آن، تکبر بی اندازه و عدم اذعان به شکست تصمیمات خود است.

   اما چه باید کرد که اساساً استبداد بوجود نیاید، و اگر هم آمد چگونه از شرّ آن خلاص شد؟   در وهله نخست باید به مواد اولیه آن نگاه کرد.  مهمترین مادّه اولیه، وجود فرد کم مایه، متکبر، خودشیفته و پرخاشگر است.  اما از این مسأله گریزی نیست زیرا در همه جوامع بیش و کم چنین افرادی هستند.  عامل مهم بعدی مجیزگویان اند که در فرهنگ شرقی کم نیستند.  لذا دوای آن آموزش و اصلاح فرهنگ حاکم است.  در جامعه ای مرفه که افراد هریک بکاری و شغلی سرگرم باشند احتمال پدید آمدن بیکاره ها کمتر است.  بنابراین یکی از زمینه های بوجود آمدن آن، بیکاری و فقر است.  با وجود فقر است که میتوان آدمها را خریده مرید خود ساخت.  کمترین سطح آن استخدام در حلقه مجیزگویان و بالاترین سطح آن استخدام در گروه های نیابتی برای انجام ترور و قتل مخالفان است.  بی جهت نیست که حکومت های استبدادی علاقه ای به رفاه جامعه و ترویج فرهنگ انسانی نداشته و پیاده نظام خود را از محیط فقر استخدام میکنند.

    مریدان اگر اندک باشند، دادن پول و پاداش بالاخره در توان ثروتمندان میان مایه هست.  اما در سطحی به وسعت یک کشور این کار براحتی میسر نیست.  برای اینکار باید شرایطی ایجادشود که ثروت کشور زیر نظر مستبد رفته و نظارت های متعارف را دور زده امکان پرداخت های نجومی در وسعتی گسترده مهیا شود.  در این شرایط، از بستر فقر فساد گسترده پدیدار شده کار را تمام میکند.  پیشگیری از چنین سرانجام شومی باید از همان مراحل اولیه آغاز شود که سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل!  اما چه باید کرد که اگر استبداد حاکم شد از شرّ آن خلاصی یافت؟  چکار باید کرد وقتی مواد اولیه را در دیگ ریخته آنرا پختید ولی ته گرفته سیاه و مسموم شده غیر قابل استفاده شد؟  باید دور ریخت!

خلاصه آنکه، استبداد بازتابی از روح اهالی جامعه است.  استبداد و مستبد بدون پیش زمینه مناسب روی نخواهد داد و این پیش زمینه از درون جامعه میجوشد.  دوای آن آموزش، اصلاح فرهنگ حاضر، و ترویج فرهنگ متعالی است که مؤثرترین واکسن برای پیشگیری از پا گرفتن دیو استبداد است.  تدوین قانون مدنی و محدود کردن مدت مسئولیت ها اساس کار است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی