فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

مشارکت

شنبه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۴۸ ق.ظ

مشارکت

    آیا مشارکت مذموم است؟  قطعاً خیر.  دستکم این روزها فضا پر از نصیحت است و صاحبان افکار متفاوت را به مشارکت برای سازندگی کشور فراخوانده و همه را به این امر خیر دعوت میکنند.  توگوئی قبلاً مشارکتی نبوده و اولین بار است که قرار است با مشارکت همگانی کشور به سمت تعالی و آرامش پیش رود.  اما آیا در پسِ این نصایح حقیقتی هم هست یا طبق معمول این 45 ساله، فقط حرف است ولاغیر؟  طبعاً و منطقاً اگر مشارکت چیز خوبی باشد که هست باید در همه مراتب اجتماعی دیده شود.  پائین ترین سطح آن خانواده است و کوچکترها مشارکت را در محیط خانه یاد میگیرند.  سپس به محیط مدرسه، محل کار، خدمات اجتماعی در شهر و روستا تا مشارکت در امور سیاسی و احزاب و البته انتخابات میرسد.  ناگفته پیداست که حلقه های واسط لنگ میزند.  اگر این سلسله مراتب را به بیرون مرزها هم تسری دهیم، مشارکت در سطح بین المللی اهمیت ویژه پیدا میکند.  پیشرفت کشورها در گرو این سطح از مشارکت است!  نظامی که دم از مشارکت میزند آیا به این بخش از وظیفه خود واقف است؟  در حرف بله ولی وقتی مشارکت سیاسی بصورت احزاب در داخل کشور تعطیل است معلوم است که این فراخوان هم مانند سایر فراخوان ها نمایشی بیش نیست. مشارکت بین المللی هست اما صرفاً به برادران هم مسلکی محدود است که البته سودش را یکسویه برده و میبرند.  ناهنجاری نهادینه و فراگیر میشود.

   برای آشنائی با روانشناسی "اِفلاس" به ذکر مثالی میپردازیم.  فرض کنید در خیابانی راه میروید که زمین پُر از آشغال و کثافت است.  دستمال کاغذی مصرف شده ای دارید و دنبال سطل آشغال میگردید.  منطق متعارف چه حکم میکند؟  هرکسِ دیگری باشد با خود میگوید آشغال من میان این همه زباله گم است و آنرا بزمین انداخته دنبال سطل نمیگردد.  اما همین فرد اگر در خیابانی تمیز در جامعه ای مرفه باشد، حتی اگر سطل هم پیدا نکند دستمال را در جیب گذاشته در خانه به سطل میاندازد!  برخی این رفتار را به روانشناسی "پنجره شکسته" تعبیر کرده اند.  خانه ای بی صاحب و متروکه با پنجره ای شکسته که دیگران را دعوت میکند پنجره های سالم را هم با سنگ بشکنند!  نکبت و افلاس کم کم منتشر و فراگیر میشود و خانه، محل تجمع ولگردان و خلافکاران شده ابعاد آن گسترش می یابد.  متشابهاً در سطحی بالاتر، خانه ملت جایگاه جنایتکاران حرفه ای شده اهالی خانه کز کرده به گوشه ای پناه میبرند.  دیگر کسی بفکر آبادی این خانه و ساکنین اصلی آن نیست سهل است، همه مجبورند در فساد از یکدیگر سبقت جویند.  دزدی در همه ابعاد و فساد و جنایت در همه زمینه ها امری رایج شده و درد بزرگی میشود که امروز شاهدیم.  نظریه افلاس میگوید که اگر در همان مراحل اولیه جلوی آن گرفته نشود، مرتب گسترش یافته دیگر اصلاح پذیر نخواهد بود و چه بسا به بیرون از مرزهای ملی سرایت کند.

   رفتار حاکمیت تعیین کننده است.  کتاب "شرح زندگانی من" تالیف عبدالله مستوفی بشرح تاریخ اجتماعی دوران قاجار میپردازد.  او با قلمی شیوا بشرح جزئیات زندگی خود و مردم همعصر خود پرداخته است.  از جمله، در توصیف رفتار ناصرالدین شاه به این نکته دقیق اشاره میکند که "در استبداد، رفتار پادشاه برای رجال سرمشق است".  که البته توده مردم هم سرمشق میگیرند که ضرب المثل "الناس علی دین ملوکهم" نیز به همین اشاره دارد.  مردم از رفتار بالا دستی ها، خوب یا بد، سرمشق میگیرند.  و عجیب تر اینکه رؤسای کشورهای دوست و هم مسلک نیز از یکدیگر سرمشق گرفته مقلد هم میشوند.  انعکاس آنرا در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا میبینیم که آنجا نیز منطق ارسطوئی واژگون شده و آرای 30% بزرگتر از 70% میگردد.  آنها هم که باور نکنند بطریق مقتضی ارشاد میشوند. 

    خلاصه آنکه، بجای مشارکت، آنچه دیده میشود، تضادها و تناقض هاست.  در حالیکه تحصیل کرده ها در حال فرارند بر طبلِ تولیدِ مثلِ انفجاری کوبیده میشود.  چه  منطقی پشت آن است جز آنکه حاکمیت پشتوانه آینده خود را در جهل و فقر میطلبد.  نظام اسلامی بعد دهه ها تحمیل معنویات به سبک ایمان ریائی، ماهانه حدود 50 اعدامی دارد.  یعنی بعد اینهمه معنویات باید این اندازه خلافکار داشته باشیم؟  لابد جرم آنها باید عظیم باشد زیرا غارت کنندگان ثروت ملی آزادانه بکار خود مشغولند.  جرم اعدامی ها یا تار موئی بوده یا ترانه ای و ابراز نظری!  اینها هیچکدام مستوجب اعدام نیست که هدف اصلی، مستهلک کردن انرژی جامعه در کارزار مخالفت با اعدام و منحرف کردن افکار عمومی از غارت منابع ملی و قرارداد های خانمان برباد ده است! در پی هر حادثه، از زنان، هنرمندان، کارگران، زندانیانِ در بند، معلمین، ورزشکاران، و بازنشستگان انتقام گرفته میشود.  هزینه ریخت و پاش اربعین از صندوق های بازنشستگی برداشت میشود که کمترین و آخرین نمونه آن است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی