فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

پول مجازی

جمعه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۱۹ ق.ظ

پول مجازی

    این روزها تب همستر کامبت که یک نوع بازی در تلگرام است بالا گرفته است.  اما این فقط بازی نیست بلکه قرار است به یک منبع درآمد از پول مجازی تبدیل شود از همان نوع که بیت کوین قبلاً شده بود و اکنون هم موفق است.  اما مگر صرفاً با ضربه زدن روی موبایل میشود نمره گرفت و با کسب امتیازات موفق به دریافت سکه مجازی شده محملی برای تراکنش های اقتصادی شد؟  با پول مجازی میشود همان کاری را کرد که با پول واقعی میشود کرد.  بالاتر و مهمتر از آن، بخاطر عدم ثبت تراکنش ها وسیله خوبی برای پولشوئی است.  برق ارزان نسبت به کشورهای دیگر، مشوقی برای خلافکاران سازمان یافته در مصرف بی رویه برق کشور به زیان مصرف کنندگان عادی است.  فقر، بیکاری، تورم، سقوط ارزش ریال و کوهی از مشکلات اجتماعی باعث اقبال گسترده شهروندان عادی بسمت این بازی شده است.  اما پرسش اساسی اینجاست که نه تنها این پول جدید بلکه بیت کوین و سایر انواع پول های مجازی موسوم به "رمزارزها" چگونه ارزش یافته است؟  چه زحمتی کشیده شده یا چه خدماتی یا چه اکتشافاتی شده که ارزش پیدا کرده اند؟  راستش هرقدر کاوش کردیم که رمز این معما را دریابیم کمتر موفق شدیم.  لذا سعی میکنیم گام به گام جلو رویم بلکه نوری بر مسأله بتابد.

    فرض کنید فردا صبح که از خواب برخاستید ناگهان ملاحظه کنید تمام اشیاء آهنی منزل شما به طلا تبدیل شده.  با شعف زیاد خانواده را بیدار میکنید که دعاها مستجاب شده و از بدبختی نجات پیدا کرده اید.  مقداری از قاشق چنگال ها و حتی پیچ و مهره ها را که طلا شده است باخود به مغازه صرافی میبرید که بفروشید.  او با پوزخند کرکره مغازه را نشان میدهد که یک پارچه طلا است.  به مغازه لبنیاتی میروید تا در عوض طلا پنیر برای صبحانه بگیرید، آنجا هم با دست رد مواجه میشوید چه اینکه در سطح شهر اجناس آهنی یکشبه طلا شده.  حتی درپوش فاضلاب شهری مورد علاقه گدایان نیز طلا شده!  اما از آنسو، طلا هم به آهن بدل شده فلزی نایاب شده.  دنیای صنعت و اقتصاد یکشبه با بحرانی عظیم روبرو میشود زیرا پایه صنعت، فولاد است که اکنون حکم کیمیا پیدا کرده و طلا هم که پشتوانه تبادلات اقتصادی بود بی ارزش شده است.

   در اینجا این پرسش پیش میآید که حاکمیت طلا چگونه بوجود آمد؟  برای پاسخ باید به گذشته های بسیار بسیار دور برگردیم به زمانی که مراودات اقتصادی مردم پایاپای بود.  یعنی طبیعی ترین و قابل فهم ترین شکل اقتصاد!   دامدار که گوسفند داشت، پشم آنرا میریسید تحویل قالیباف (نه هر قالیبافی!) میداد و گلیم کوچکی برای خانه دریافت میکرد.  محصولات لبنی را به کشاورز میداد، حبوبات دریافت میکرد و خلاصه همه از کار یکدیگر منتفع شده بدون آنکه صحبتی از پول باشد.  کم کم با آزمون و خطا دریافتند بهتر است کالائی را مرجع قرار دهند که کارها را آسانتر کند.  بازهم آزمون و خطا به فلز طلا رسید. زیرا اولاً کمیاب است و ثانیاً با چیزی میل ترکیبی نداشته از بین نمیرود و ضمناً بطور مصنوعی هم از مواد دیگر قابل استخراج نیست.  هرچند قرنهای مدید کیمیاگران عمر خود را بر سر آن گذاشتند.  البته پیش از اینکه طلا ملاک تبادلات اقتصادی قرار گیرد، این فلز هیچ ارزش مبادلاتی نداشت و تنها کاربرد آن در تزئینات کاخ پادشاهان و معابد یا بصورت ظروف طلا برای آن مکان ها بود.  اگر کسی ظرفی طلا از معبد میدزدید و پیش دامدار میبرد چیزی دریافت نمیکرد زیرا دامدار نمیتوانست با طلا تبادل دیگری انجام دهد جز آنکه فقط آنرا نگهدارد.  متشابهاً در داستان خیالی بالا نیز وضع همین بوده که شما خانه ای پر از طلا داشتید ولی قابل تبادل برای سایر کالاها نبود.  جواهرات و سنگ های قیمتی نیز از همین قسمند که ارزشمندی آنها بخاطر کمیابی و نیز کاربردشان در تزئینات است.  پس گنج واقعی کارِ تولیدی است.

    بنظر میرسد تولید پول مجازی مشابه استخراج طلا از معادن، آن نیز نوعی استخراج باشد که اتفاقاً به عامل این کار اصطلاحاً "ماینر" یعنی معدنکار گفته میشود!  یک برنامه یا الگوریتمی، که از حقیقت آن بی خبریم، در کامپیوتر ریخته اند و افراد با تلاش در حل آن امتیاز کسب میکنند.  بالاخره کار، کار است و مادام که مورد قبول اجماع بزرگی باشد ارزش پیدا میکند هرچند ارزش حقیقی نداشته باشد.  کما اینکه زمانی در هلندِ قرون 17 و 18، تخم گل لاله ارزشی در حد طلا پیدا کرده و در مبادلات بجای وجه رایج بکار میرفت!  حتی همین کاغذهای موسوم به اسکناس که بخاطر حرف حکومت ارزش یافته است، چنانچه ملت فردا به خزانه مراجعه و تقاضای طلای پشتوانه آنرا کند، چیزی دستش را نخواهد گرفت.  بر فرض هم که طلای کافی در برابر اسکناس باشد، طلا نان و آب نمیشود!  یعنی معدن واقعی همانا، کار و تولید ثروت است!

خلاصه آنکه، مادام که ترتیباتی خاص مورد قبول جمعیت باشد، آن ترتیبات کار میکند حتی اگر حقیقتی پشت آن نباشد.  که این ترتیبات درباره هر چیز دیگری هم میتواند صادق باشد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی