فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

زمانی برای تفکر

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ

زمانی برای تفکر

    امروزه برای هر کاری وقت تخصیص میدهیم الا برای فکر کردن.  کارها از روی تفکر نیست.  در محاورات از جملات یکدیگر تقلید میکنیم.  در چیزهائی که مینویسیم از روی دست یکدیگر برداشت میکنیم.  گاهی هم اگر ندرتاً به تفکر میگذرانیم از روی کلیشه است.  کوتاه سخن اینکه وقتی را برای شکل دادن ایده های ناب تخصیص نمیدهیم.  بهانه میآوریم که معیشت وقتی برای انسان باقی نمیگذارد.  تا حدودی درست است اما نه کاملاً.  زیرا اوضاع فعلی معلول همین رویه ای بوده که قرنها استمرار داشته است.  علت اصلی تا حدودی در خلال گفتارهای سابق بیان شده است.  باری، بنظر میرسد هوش مصنوعی هم در راه است که وارد بازار شده قرار است ما را از شرّ این وظیفه "نامیمون" بکلی نجات بخشد.

    منظور از تفکر، اندیشه ورزی سیستماتیک است والّا مغز همواره درگیر صورت های گذرائی است که میآید و میرود، حتی هنگام خواب!  فرآیندهائی که درون مغز روی میدهد درون قالب های از پیش طراحی شده ای کار میکند که متأثر از تجربیات زندگانی است.  نکته ای که هست این است که این تجربیات معمولاً درون چرخه بسته ای مرتب تکرار میشود و ایده جدید و تازه ای خلق نمیشود.  زیرا ایده های جدید و ابتکارات متضمن تفکر مستقل و خارج شدن از قالب های از پیش طراحی شده است که طبعاً به پیشرفت و تعالی منجر میشود.  در زندگی روزمره، مرتباً در حال نشخوار ذهنیات پیرامونی بوده، چیزهائی میشنویم و ناخودآگاه آنها را رله کرده به دیگران تحویل میدهیم.  در این فرآیند چیز جدیدی بوجود نمیآید.

   مثلاً میدانیم که انسان دارای تولدی است و نهایتاً مرگی که فاصله بین این دو نقطه به زندگانی موسوم است.  این واقعیتی است که همه بزرگان گفته اند و ادیان نیز بر آن صحه گذاشته اند.  اما آیا واقعاً همین طور است؟  مگر درختان پس از مرگ زمستانی مجدد در بهار به زندگی برنمیگردند؟  فقط نباتات نیست، برخی حیوانات مانند خرس نیز همینگونه اند.  میگویند این مرگ نیست فقط خواب زمستانی است مثل خوابی که ما شبها داریم.  با اینحال شواهد جدید حاکی از وجود قورباغه ها و لاک پشت هائی در نواحی سردسیر است که در زمستانهای سخت بدن آنها منجمد و قلب بکلی از کار می ایستد.  آیا این مرگ نیست؟  منتها با کمال شگفتی با اولین پرتوهای بهاری مجدد زنده میشوند.  آیا حق نداریم با خروج از قالب های سنتی، چنین پدیده ای را برای انسان نیز پیش بینی کنیم؟  هرچه باشد انسان نیز نوعی جانور است.  منظور، لزوماً پشتیبانی از چنین فکری نیست بلکه تأکید بر این نکته است که اندیشه ورزی به بیرون قالب هاست که میتواند زایا و پیشرونده باشد.

    در زمانه ما همه چیز "بسته" ای شده است.  نه تنها مصنوعات بلکه ایده ها نیز بسته ای شده و بسته ها همه در معرض فروش است.  کافیست با پول خریداری شوند.  آنجا هم که تحریم ها اجازه نمیدهد، با چمدانی پر از پول نقد همه موانع برطرف میشود!  مثلاً در حوزه اتوموبیل سازی، قرار نیست از صفر تا صد، مطابق صد و اندی سال پیش، همه چیز در کارخانه ساخته شود.  امروزه طراحی را انجام داده و سایر قطعات را بطور پیش ساخته از جاهای دیگر سفارش میدهند.  حتی طراحی را هم میتوان خرید.  صنایع مصرفی و حتی صنایع نظامی مشمول چنین رویه ای است.  مبنا صرفه اقتصادی است.  روزگاری جزیره انگلیس مرکز تولیدات نساجی بود که به سراسر جهان صادر میشد.  امروز مرکز ثقل آن به بنگلادش رفته و باعث نجات مردم آنجا از فقر مزمن شده است.  هرچند طراحی ها از جای دیگر وارد میشود.  جهانی شدن بازار موجب شده هر قطعه از مسیرهای مختلف که صرفه ایجاب میکند آمده یکجا جمع شده مصنوع مورد نظر مونتاژ شود.

   همین شیوه متشابهاً درباره فکر نیز میتواند صادق باشد.  ترجیحاً فکر باید تولید محلی باشد، منتها اگر میسر نباشد آنرا هم میتوان مانند هر مصنوع دیگری خریداری کرد.  نگاه کنید ببینید کشورهائی که تعصبات احمقانه را کنار گذاشته اند چگونه با خرید فکرهای صنعتی و ثبت اختراعات، در حوزه هائی که هیچ تجربه قبلی نداشته اند پیشرفت کرده حتی از کشور مبداء نیز جلوتر افتاده اند.  همین شیوه درباره هر نوع تفکر دیگری نیز صادق است.  اگر یک فکر سیاسی جائی جواب داده چرا اقتباس نشود؟  ارجح آن است خود زمانی را به تفکر اختصاص دهید.  اگر مجبورید از افکار دیگران استفاده کنید از آنی استفاده کنید که تبلیغات نداشته و امتحان خود را پس داده.  آنکه حقیقتی دارد نیاز به تبلیغ ندارد. 

خلاصه آنکه، اگر فرصت تفکر نداریم دستکم خواهان اقتباس (نه تقلید) از افکاری باشیم که امتحان خود را داده باشد. فضا در جامعه پر از تکرار مکررات است. او که بر بالاترین مسند اجرائی تکیه زده به الفاظ عربی بسنده کرده برای ارائه مطلقاً هیچ ندارد.  بقول شاعر دهان پر از عربیست! همه در حال نشخوار حرفهای یکدیگرند، هیچ ابتکار و هیچ حرف نو وجود ندارد.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی