فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تغییرات اقلیمی» ثبت شده است

۰۸
فروردين

معماها -11

    دنیای ما آکنده از عبارات دوپهلو و گاه چند پهلوست.  در گذشته هم بوده اما در زمان حاضر بنظر میرسد با شدت بیشتری برقرار است.  مسأله فقط غامض گوئی نیست بلکه گاه خیلی از عبارات روشن و صریح بیان شده ولی به عمق آن که مراجعه میشود میبینید دروغ است، اما دروغی روشن!  کلاً سعی بر این است که واقعیت ها به عکس نمایانده شود.

  1. فرافکنی.  نمونه های فراوانی برای ارائه هست که به یکی از آخرین ها اشاره میکنیم.  هفته پیش، حمله ای تروریستی منسوب به داعش در یک کنسرت در حومه مسکو منجر به چندصد کشته و مجروح شد.  اما رئیس جمهور بجای اشاره به داعش، صراحتاً گفت که تروریست ها عامل اُکرائین بوده اند.  چرا؟  چون موقع فرار بسمت اکرائین فرار کرده اند!  گذشته از اینکه گویا به بلاروس نزدیکتر بوده اند تا به اکرائین، باید پرسید این حرف یعنی چه؟  این دیگر از فرافکنی هم گذشته به مزاح شبیه است.  فرافکنی یعنی اینکه بجای پرداختن به اصل حادثه، کاری کنی که انگار حادثه ربطی به غفلت و سهل انگاری شما نداشته.  پس چه بهتر آنرا گردن دیگری بیاندازیم.  در کلیه نظام های استبدادی یک کلمه هست که حلّال همه مشکلات است.  این کلمه سحرآمیز، "دشمن" است!  پس بجای اینکه بگردیم ببینیم عامل اصلی که بوده یا از کجا آمده یکراست سراغ "دشمن" برویم که منافع جنبی هم دارد. با این بهانه، حملات به اکرائین را میتوان تشدید کرد.  چه نوع حملاتی؟ ساده ترین اهداف، خانه های مردم بلادفاع است که تصاویر آن را در اخبار دیده ایم.  این نیز یکی دیگر از وجوه مشترک همه مستبدین است که نیروی سرکوب متوجه آسانترین اهداف یعنی مردم بلادفاع است!  رئیس سازمان دُول متحد و مسئول اتحادیه اروپا هم از آن بیخبرند چون موقع وقوع حملات رویشان آنسو بوده و ندیده اند!  متشابهاً در جنگ تریاک 2 قرن پیش، بازرسین رشوه گیر دولت چین که در بنادر باید مراقب میبودند، در لحظه تخلیه مواد رویشان را آنسو کرده و راست هم میگفتند که ندیدند!  رشته ای نامرئی اینگونه افراد را که شاید خود نیز بیخبر باشند بهم متصل میکند.

گذشته از فرافکنی، نگاه کنید به نحوه استدلال.  میگوید تروریست ها عامل اکرائین بوده اند چون بدان سمت در حال فرار بوده اند.  این بدان میماند که مثلاً در دوره اقتدار شوروی کمونیستی، اگر فردی صبحگاه بقصد عزیمت بسوی محل کار از خانه خارج شده چندین قدم بسوی شمال رفته تا به خیابان اصلی برسد، فوراً توسط آمرین به معروف دستگیر شود به اتهام اینکه بسمت شمال یعنی شوروی در حرکت بوده!  شاید میخواسته آنجا پناهنده شود؟  شاید هم اگر در جهت عکس به خیابان پائینی میرفت با اتهام مشابه همدستی با اعراب تحت الحمایه روباه پیر روبرو میشد!  پس این نشان میدهد که مستبد برای دستآویز خود به هر چیزی چنگ میزند.  الغریقُ یتشبث بکل حشیش.  او از دروغ های خود پروائی ندارد.  اگر تورم افسار گسیخته مرتب در افزایش است، مدعی است که در حال کاهش است!   در نظام دروغ، گویا همه چیز از مدار NOT عبور میکند. 

گذشته از همه اینها نگاه کنید چه کسانی حمله به کنسرت مسکو را محکوم کرده اند؟  وزیر خارجه دولتی آنرا محکوم کرده که دولت او سخت ترین برخورد را با کنسرت ها نشان داده و حتی آنها که باصطلاح مجوز هم داشته  را بهم زده است!  سیاست بخودی خود آلوده به ریا هست چه رسد در دست ارباب دروغ و تزویر قرار گیرد.  فرافکنی که با تزویر جفت شود محشر بپا میکند.  میگویند باعث تمام نابسامانی ها و مشکلات ما وجود "تحریم"ها بوده.  لذا عده زیادی از ما و سایر کشورها سالها وقت و انرژی صرف کرده "برجام" را میسازند.  که آن نیز البته بخاطر عدم اعتقاد فرو میریزد.  چه اینکه، رئوس نظام تحریم ها را مثبت ارزیابی کرده و آنرا دستآورد و باعث پیشرفت دانسته اند.  بالاخره تحریم ها خوب است یا بد؟  شاید اگر به دفترچه لغت-معنی این نظام مراجعه کرده باشیم، منظور از "دستآورد" تحریم، جز نعمت برای کاسبان تحریم معنا نشده باشد. 

خلاصه آنکه، در فرافکنی اگر سوژه موجودی زنده باشد لفظ دشمن بکار میرود که اغلب هم همینطور است.  اما اگر بی مهری از سوی طبیعت باشد بسته باینکه خشکسالی باشد میگویند تقصیر "تغییر اقلیم" و اگر سیل بیاید باز هم مقصر تغییر اقلیم است!  در واکنش به نابودی جنگلها و فضای سبز میگویند اشکالی ندارد 1 میلیارد درخت میکاریم! توگوئی ادعا هرچه بزرگتر باشد مقبول تر است.  حال چگونه و با چه وسیله ای، جزئیاتی بی اهمیت است که نظام وقتش را نباید بیهوده تلف کند.

 

  • مرتضی قریب
۲۲
دی

پروژه هارپ و تغییر اقلیم

    میگویند اگر اوضاع بهمین منوال پیش رود بزودی با بحران مواجه میشویم.  باید گفت کاملاً در اشتباهید، هم اکنون در قلب بحران هستیم!   در حقیقت بحران محیط زیستی، همچون سایر بحرانها، از ابتدای نظام اسلامی آغاز شده و لزوماً ناشی از اقدامات چند ساله اخیر نیست.  منتها بمصداق الغریق یتشبث بکل حشیش، نظام ناکارآمد به هر سوژه ای که مناسب بیند دست انداخته و علت العلل ناکارآمدی خود را بگردن این و آن میاندازد.  یکی از این سوژه ها موضوع گرم شدن و تغییرات اقلیمی کره زمین است.  مثلاً خشک کردن عامدانه دریاچه ارومیه را ناشی از آن قلمداد میکنند تا تبعات کار خود را توجیه نمایند.  اما حقیقت اینست که در همسایگی دریاچه ارومیه، دو دریاچه مشابه دیگر وجود دارند یکی وان در ترکیه و دیگری سِوان در ارمنستان.  هردو دریاچه، برخلاف ارومیه، کماکان در بهترین حالت خود بوده و از شادابی و پرآبی در نشاط اند!  لذا این فقره از توجیهات نزد ارباب خِرد خریداری نداشته صرفاً برای فریب افکار عمومیست.

    اخیراً پروژه هارپ را مفید یافته و کارفرمای آن یعنی آمریکا را مسئول نابسامانی محیط زیستی معرفی میکنند.  این یکی طبیعی تر هم هست زیرا چهل و اندی سال است بر طبل دشمن دشمن کوبیده شده پس چه بهتر این را نیز همچون سایر ناکامی ها بگردن او انداخت که همراستا با تبلیغات قبلی باشد.  متأسفانه بخشی از جامعه آکادمیک نیز بر اثر عدم شناخت بر این آتش میدمد و در سوء برداشت ها شرکت میکند.  صرفاً شنیده اند که آن پروژه ای سری است و چون هر پروژه سرّی طبعاً ما را نشانه گرفته پس قطعاً کاسه ای زیر نیم کاسه پنهان است.  میگویند امواجی بسمت یونسفر پرتاب میکند پس لابد خشکسالی های ما ناشی از آن است.  پس چرا این امواج را مسئول زلزله های اتفاقی ندانیم؟  چه بهتر زمین لرزه را هم به پای آن نوشته و چیزی از دشمنی خصم کم نگذرایم.  حال که بدینجا رسید، بدنیست دزدیده شدن ابرهای اطراف فلات ایران را هم بگردن آن گذاریم زیرا از پروژه ای که سرّی باشد همه کاری ساخته است!

   اما واقعاً پروژه هارپ چیست؟  پاسخ ساده است: ارتباطات با زیر دریائی ها.  آنچه سرّی نیست و هر دانش آموخته فیزیک کم و بیش میداند، میزان جذب شدید امواج الکترومغناطیسی درون آب است که فقط در ناحیه امواج خیلی بلند، یا فرکانس های پائین، شدتش کمتر میشود.  فلسفه وجودی زیردریائی اختفا در اعماق آبهاست.  اما ارتباطات با آن نیز مهم و در شرایط حساس، حیاتی است.  چگونه؟  استفاده از آنتن های بسیار بلند ضروری است.  اما آرایه آنتن های بلند روی زمین بسیار چشم گیر و ابداً قابل پنهان کردن نبوده و در شرایط جنگی از اولین هدف های آسان برای دشمن است.  لذا اگر سازه آنتن از کار افتد، تماس با زیردریائی ها قطع شده و بود و نبود آنها که برای روز مبادا زیر آب مخفی بوده اند علی السویه میشود!  یعنی چه؟ یعنی یحتمل جنگ را باخته اید.  پس چه باید کرد؟  بهتر است تلاش شود آنتن بسیار بلند را در جای طبیعی آن در آسمان مقرر داشت.  با روشی که در این کوتاه نمیگنجد، استفاده از لایه یونسفر اطراف زمین گزینه ای طبیعی است.  اکنون، بهتر است دست از سر پروژه هارپ هم برداشته عقل را فرا راه خود قرار داد.

    گاهی هم بارورسازی ابرها توسط همسایگان بعنوان دزدی ابرها عنوان میشود که آنهم بی ربط است چه اینکه این روش هم هزینه زیادی داشته و هم در گستره کوچکی مؤثر واقع شده نمیتواند تأثیرات در مقیاس وسیع داشته باشد.  افراد فاقد تفکر علمی و آلوده به ماوراءالطبیعه حاضرند هر آنومالی و ناهنجاری را بگردن غیر انداخته همه را مسبب و مقصر ببینند الا خود را.  اینگونه است که در رسانه ها دزدیده شدن ابرها پیش کشیده میشود چه با هارپ چه با هر روش غیبی دیگر.  

   حقیقت این مسائل در فهم قوانین بقاست.  بعنوان مثال همه شواهد نشان میدهد و آمارهای نظام نیز خود اذعان دارد که مردم این سرزمین در طی این چهار دهه و نیم بطور سیستماتیک فقیر و بقول معروف مستضعف شده اند. چگونه؟  یا ثروت آنها از هرقسم که باشد مورد تاراج قرار گرفته و یا درآمدهای ارزی کاهش یافته است.  چون درآمدهای ارزی کاهش نیافته و بلکه بیشتر هم شده، پس باید قائل به دزدی بود.  طبعاً این در شأن یک نظام مقدس نبوده و ما نیز باید چنین فرض کنیم.  پس تنها علت ممکن، افزایش جمعیت مصرف کننده است که اتفاقاً بلعیده شدن آبهای زیرزمینی و خشک شدن دریاچه ارومیه و سایر دریاچه ها و رودخانه ها و هدر رفتن خاکهای کشاورزی و نابودی جنگلها و مراتع و دست اندازی در محیط طبیعی و در یک کلمه تخریب و خشکی سرزمین همه و همه ناشی از فشار بیش از حدِ تحملِ جمعیتِ مصرف کننده بر اقلیم است. 

خلاصه اینکه همه اینها و خیلی بیش از همه این ها همگی دسته گلی است که سیاست کلی دشمنِ مردم به آب داده و مادام که این سیاست در کار باشد وخامت بیشتر در راه بوده، نیازی به دشمنِ خارجی نیست.  فریب تبلیغات را نباید خورد!

  • مرتضی قریب