فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۰۵
مهر

انسان در طبیعت یا بر طبیعت ؟

   آیا انسان واقعاً در مقابل طبیعت و بر ضد آن کار میکند؟  یک پاسخ روشن و سرراست بنظر میرسد آری باشد.  بله انسان از بدو پیدایش خود بر عرصه زمین همواره در مقابل طبیعت و بر ضد جریان طبیعی آن کار میکرده است.  این حقیقت به دوران اخیر محدود نمیشود بلکه از میلیونها سال پیش که نخستین اجداد بشر از رده نخستینی ها جدا شدند ( و یا از بهشت رانده شده بر زمین هبوط کردند)، این موجود، همچون موجودات دیگر، برای بقای خود با عوامل طبیعی دست بگریبان بوده است.  در دوران پیش از تاریخ، انسان اولیه همچون سایر حیوانات با دستان خالی با طبیعت و قوای آن دست و پنجه نرم میکرده و برای بقای خود در سطح نازلی چون سایر حیوانات با پیرامون خود تعامل میکرده است.  

   در دوران دیرینه سنگی و نو سنگی، انسان عهد حجر، از غار به پناهگاه هائی که از سنگ ساخته بود روی آورده و نیز بکمک سنگ های نوک تیز به شکار میپرداخته و از آن بعنوان اولین ابزارهای مفید استفاده میکرده است.  تا آخر دوران نوسنگی، دخل و تصرف بشر در زیستگاه های خود در پائین ترین سطح ممکن بوده و بعبارت دیگر بود و نبود او هیچ تفاوتی در چهره طبیعت نداشت.  باید توجه داشت که طبیعت خود بتنهائی بیشترین دخل و تصرف را در چهره زمین داراست و عوامل طبیعی همواره در حال تغییر آن بوده و هست و خواهد بود.  در مقیاسی طولانی مدت، پوسته زمین در حال برآمدگی و کوهزائی بوده و در جاهائی دیگر در حال پائین رفتن است.  در مقیاسی کوتاهتر، باران همواره در حال شستن زمین و هموار کردن برآمدگی ها و پرکردن فرو رفتگی هاست.  لازم بذکر نیست که پدیدار شدن موجودات بر صفحه زمین خود عامل دیگری برای تغییرات بوده است.  در چند میلیارد سال پیش، همراه با ظهور برخی موجودات ذره بینی در اقیانوس های تازه تشکیل شده، جذب گاز کربنیک توسط این موجودات منجر به تولید اکسیژن در اتمسفر زمین شده و آنرا از حالت خفقان آور اولیه به شرایط مساعدتر حالیه تغییر داد.  این تغییرات بسیار بطئی و در طی میلیونها سال انجام شده است.  موجودات دریا که بتعداد وسیعی زیاد شده و تنوع زیادی نیز پیدا کرده بودند بعداً در اثر تغییرات زمین شناسی و دفن در اعماق لایه های زمین، در طی میلیونها میلیون سال به نفت و گازی که امروز مصرف میکنیم درآمده اند.  بنابراین زمین و طبیعت آن همواره دستخوش تغییر در مقیاس زمانی طولانی (البته نسبت به عمر آدمی) بوده است.  لذا مسأله ای که امروزه تحت عنوان دخل و تصرف بشر در چرخه طبیعت عنوان میشود چیز جدیدی نیست چه اینکه همواره همین گونه بوده و در آینده نیز همین گونه خواهد بود.  تفاوتی که وجود دارد و البته تفاوت مهمی هم هست اینکه اولاً شدت این دخل و تصرفات بشری بسیار زیاد و گاهی هم عرض تغییرات طولانی مدت طبیعی است.  دوم اینکه مقیاس زمانی تغییرات ناشی از دست اندازی آدمی در دوران اخیر بسیار کوتاهتر از مقیاسات طبیعی میباشد بطوریکه اثرات آن ظرف یکی دو نسل قابل مشاهده است.  مطالعات زمین شناختی نشان داده است که در گذشته های دور دستکم در دو قاره اروپا و آمریکا سطح وسیعی از خشکی برای هزاران هزار سال زیر یخ و برف دائمی پوشیده بوده است.  در طی هزاره های بعدی کم کم با گرم شدن زمین، یخچال ها عقب نشینی کرده و محیط مساعد تری برای زیست ایجاد شده است.  لذا آنچه که نگران کننده است، صِرف تغییرات نیست بلکه سرعت این تغییرات و مقیاس زمانی آنهاست.  در دوران حاضر با توجه به قدرت زیادی که آدمی در دخل و تصرف محیط زیست پیدا کرده، بیش از هر زمان دیگری زیستگاه زمین در معرض خطر نابودی میباشد.  این خطر نه تنها متوجه ادامه حیات بشر میباشد بلکه بطور کلی متوجه همه چیزهای دیگر از گیاه و جانور گرفته تا آب و هوا و مواد حیاتی دیگر نیز میباشد.  توجه خواننده به موارد زیر جلب میشود:

1- تا یک قرن پیش "تبر" دشمن اصلی درختان جنگل بود اما امروز "اره موتوری" و "بولدوزر" و سایر ماشین آلات مکانیکی براحتی آب خوردن جنگل زدائی میکند.

2- تا حدود یک قرن پیش، سد های انگشت شمار که اغلب کوچک و در محل رودخانه های پرآب بسته میشد نیاز جوامع محلی را از حیث مصرف آب برآورده میساخت اما اکنون تب سدسازی رودهای دائمی را خشک و گاهی با جایابی احمقانه رودهای پرآب را شور و سرزمین هائی را که از عهد باستان انبار غله کشور بوده است را بی مصرف و لم یزرع ساخته است.

3- پیشرفت های پزشکی و توسعه بهداشت در یک قرن گذشته نه تنها تلفات ناشی از انواع بیماریها را کاهش داده و افزایش تصاعدی جمعیت را باعث شده بلکه مصرف آب و سایر ذخایر معدنی را بطور فزاینده ای افزایش داده است.

4- ابداع ماشین بخار و توسعه صنعتی از حدود قرن هجدهم میلادی به بعد، باعث شد تا ماشین آلات کم کم جایگزین نیروی انسانی و حیوانی در امور صنعتی و کشاورزی گردد.  نیاز روزافزون به انرژی باعث توسعه وسیع نیروگاه های تولید برق با مصرف سوخت های فسیلی و لذا تغییرات روزافزون شیمی اتمسفر زمین گردید.  گازهای گلخانه ای یکی از تبعات آنست.

5- از طلوع بشریت تا حدود قرن شانزده و هفده میلادی تنها اسلحه آدمی، اسلحه سرد و نیزه و شمشیر بوده است اما بعداً بتدریج با توسعه اسلحه گرم امروزه نه تنها انواع کارآمد سلاح آتشین در دست است بلکه با رواج هر چه بیشتر تسلیحات اتمی، امروزه بقای بشریت در گرو حس مسؤلیت سردمداران سیاسی قرار گرفته است.  

    مواردی که در بالا یاد شد لزوماً همه مخرب و بربادده نیست.  مثلاً پیشرفت پزشکی موجب التیام آلام بشری و افزایش امید به زندگی شده است.  این وجه مفید و ملکوتی قضیه است چون از سوی دیگر، افزایش تصاعدی جمعیت ناشی از آن، آنهم با انتظارات بالا از سطح زندگی، موجب فشار بر منابع و در نهایت گسترش فقر و فساد میگردد.  این یکی وجه مذموم و اهریمنی قضیه است.  پس در چنین شرایطی تشویق به زاد و ولد بی رویه ریختن نفت بر آتش است.  اینجاست که میگویند کارها باید در دست کاردان باشد و نه هر که آینه سازد سکندری داند.   موارد دیگر نیز دارای همین خصائص دوگانه اند.  البته که تدارک آب و امر سد سازی برای امور صنعتی و بهداشتی و کشاورزی امریست لازم و درخور اما حرف اینجاست که او یا آنان که باید نظارت عالیه بر این امور داشته باشند افراد با فرهنگ و خالی از اغراض هستند یا خیر.  آن واژه طلائی که این روزها گم گشته و دربدر دنبال آنیم همانا واژه گمشده "تعادل " است.  یکبار دیگر به مثال سابق الذکر در مورد رانندگی توجه کنید.  از همین قسم است مسأله آلودگی هوا و تبعات ناشی از آن که به معضلی بین المللی تبدیل شده.  اگر از فضا به زمین نگریسته شود چیزی بنام مرزهای سیاسی دیده نمیشود بلکه آلودگی ها و تغییرات اقلیمی بدون دیدن مرزها و گمرکات راه خود را می پیماید.  امروزه کشورهائی که مسئولیت بیشتری احساس میکنند، با درک این مسائل به انرژی های تجدید پذیر و پاک روی آورده اند.  با اینکه صورت مسأله روشن است ولی عجیب است که کشورهای عقب مانده مانند همیشه با یک تأخیر فاز دنباله رو غرب میباشند.  و این در حالیست که قشر تکنوکرات و درس خوانده کاملاً واقف بوده اما به دلیل نیافتن شغل مجبور به مهاجرت هستند.  باز هم دلیل روشنی بر اینکه کار در دست کاردان نیست و هرم کنترل امور وارونه است.  در چنین شرایطی، با توجه به بند 5، هنگام بروز بحرانهای بزرگ و آغاز درگیری های منطقه ای دیگر این قمه و شمشیر نیست که تأثیرات محدود داشته باشد بلکه در بدترین حالت با در دسترس بودن سلاح اتمی در سطح بین المللی، هر سرکرده دیوانه ای میتواند بالقوه آغازگر و جرقه اولیه برای یک جنگ جهانی دیگر با ابعاد خارج از تصور بوده باشد.

    امروز بیش از هر زمان دیگری انسان قدرت نابودی نسل خود و نیز محیط زندگانی خود را بدست آورده است.  از همین رو کاربست خرد چه در امور ملی و چه در امور جهانی به یک باید تبدیل شده است.  از سوی دیگر چون بسیاری امور از دایره مرزهای ملی فراتر رفته است، لذا تعاملات بین المللی بیش از پیش گریز ناپذیر شده است.  حفظ کره زمین از تغییرات کوتاه مدت ناشی از تعاملات نابخردانه سیاسیون اولویتی بیش از پیش یافته است.  بی جهت نیست که سازمان های مردم نهاد امروزه در سطح بین المللی بیشترین تلاش خود را برای یادآوری مسئولیتهای جدید سیاسیون به عمل آورده وسعی در اصلاح نگرش سنتی آنان دارند.  این سعی و تلاش برای کوشندگان سازمانهای میهن ما امروز اهمیتی هزار چندان دارد.  زیرا شرایط خاص حاکم بر این خطه، چنانست که نه تنها در مشکلات مبتلابه فعلی با باقی جهان شریکیم بلکه مشکلات مردمان هزار و چندصد سال پیش نیز بر دوش ما تحمیل شده و لاجرم در حل و فصل رسوبات فکری حاصل از گذشته باید کوشا باشیم.  امید به رستگاری در سایه تفکر و گفتگو و عمل میسر است.   باشد که این تنها پناهگاه ما موجودات زمینی برای آیندگان  نسل اندر نسل حفظ شود.

  • مرتضی قریب