فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

معماها -14

شنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۳۳ ب.ظ

معماها -14

     برخلاف بخش تاریخی مذاهب در تاریخ طبری که اکثراً به تعصبات آلوده و اغلب بدور از واقع است، اما تاریخ دوره ساسانی که کمتر دچار این آلودگی است به واقعیت نزدیکتر بوده و مورد مراجعه بسیاری از مورخین است.  شاید علت دیگرش نزدیکتر بودن به عصر نویسنده کتاب است که طبعاً تحریفات کمتری را پذیرفته است.  معمای دیگری که وجود دارد پاسخ بدین سوأل است که اصولاً تاریخ به چه کار میآید و بود و نبود این علم چه اهمیتی در زندگانی ما دارد؟ 

  1. حُسن تاریخ.  کمترین فایده تاریخ، علم بر احوال گذشتگان است و مانند هر علمی، دانستن حقایق بخودی خود یک فضیلت است.  اما از لحاظ عملی، بزرگترین حُسن آن آگاه شدن جامعه از اشتباهات گذشتگان است.  اینکه از این اشتباهات درس گرفته نه تنها در صدد جبران مافات باشیم بلکه مانع تکرار آنها در حال و آینده باشیم.  که اگر این استفادهِ عملی نمیبود، مطالعه تاریخ و بود و نبود آن چندان لطمه ای به نحوه زندگی وارد نمیکرد.

گاهی افراد به اشتباه تصور میکنند که داشتن یک تاریخ کهن تضمینی برای بقای کشور و جلوگیری از سقوط در ظلمات تاریخ است.  ابداً چنین نیست.  بعنوان نمونه نگاه کنید به تاریخ زرین کهن سرزمینی که امروز افغانستان نام دارد و قبلاً بدان اشاره کرده بودیم (1401/11/17).  مقایسه کنید ثروت و سعادت مردمان باستان این خطه را با وضع امروز.  مقایسه کنید ریخت و قیافه مردمان آن دوران را که از روی مجسمه های مکشوفه پیداست، با چهره کثیف و ریشوی طالبان امروز.  مقایسه کنید هنر و تمدن آن دوران را با تفکرات جهنمی و ضد بشری اینان که شهره عالم است.  آیا هیچ تصور میشد آن شکوه و عظمت بدین شرایط جهنمی سقوط کند؟  این عقب گرد شامل حال بخش اصلی و غربی یعنی ایران امروزی نیز شده که همچنان اسیر چنگال ایدئولوژی ضد بشری همتایان طالبان در این سو هستیم.  پس تاریخ کهن تضمینی برای نجات نیست، شجاعت لازم است و آویختن به ریسمان عقل، یعنی یگانه راه رستگاری.

  1. کتاب تاریخ.  حال که مطالعه تاریخ مفید است، از میان اینهمه کتاب، کدام را انتخاب کنیم؟  طبعاً آنرا که به مراجع بیشتری دسترسی داشته و توسط نویسنده یا نویسندگان دانشمند و صاحب صلاحیت نگاشته شده باشد.  کتابی که نویسنده روش استدلال عقلی را در انتخاب قول صحیح از میان اقوال متعدد بکار برده باشد.  برای کسی که بخواهد اولین گام را مطمئن برداشته باشد، دوره تاریخ تمدن ویل دورانت شاید بهترین گزینه باشد. 

حتی اگر نویسنده کتاب مورد وثوق باشد، اما نباید مانع از این باشد که خواننده همواره با چشمانی باز و درجاتی از شک و تردید به موضوعات کتاب بنگرد.  بهترین تکنیک در خواندن کتاب تاریخ همان روشی است که ما در کار مطالعه کتب علمی بکار میبندیم.  اینکه هرچیزی که ارائه شده را خود نیز تا آنجا که ممکن است تجزیه و تحلیل کرده صحت و سقم آنها را خود بیازمائیم.  مثلاً اگر فرمولی در ارتباط با فشار استاتیک درون مایعات ارائه شده، خود سعی کنیم بجای حفظ کردن، آنرا از طریق قوانین نیوتون نیز استخراج کنیم.  بعبارت دیگر، قطعات مختلف علم باید مانند تکه های پراکنده پازل در کنار هم جفت و جور شده یک تصویر معنادار بسازد.  ظهور تناقض، هشدار است برای احتیاط و بازنگری.  همین شیوه شکاکانه باید چراغ راهنمای ما در بررسی تاریخ باشد.  پس بهتر است خیلی از اخبار وقایع تاریخی را صرفاً بعنوان خبر تلقی کرده موضعی در رد و قبول اتخاذ نکنیم مگر اطمینان نسبی وجود داشته باشد.  مهمترین راهنمای ما عقل و استدلالات عقلی است که اگر مطالب با عقل و سایر یافته های تثبیت شده سازگار نباشد فقط بعنوان خبر تلقی شود.  مگر وقتی داستان و قصه میخوانیم با آنها چه میکنیم؟  فقط میخوانیم و لذت میبریم!  قرار نیست هر نوشته ای ملاک حقیقت باشد!  پس اغلب احادیث تاریخی را بعنوان داستان تلقی کرده کاری بکارشان نداشته باشید. 

خلاصه آنکه، طبری خود به ضد عقلی بودن روایات خود واقف بوده و هشدار هم داده بود ولی ابزارهائی که ما امروز داریم او در دسترس نداشت.  اگر میخواست تاریخ خود را با رعایت ضوابط عقلی بنویسد، چیز زیادی باقی نمیماند! آنچه کرد بهترینی بود که میتوانست بکند. دوران او عصر طلائی و زودگذری بود که هنوز دانشمندان ایرانی کم نبودند که بعداً باآمدن مغول و سپس صفویه، توگوئی عقلانیت یکسره از سرزمین ما رخت بربست.  اما خوشبختانه عصر روشنگری در راه است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی