فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

معماها -12

جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ب.ظ

معماها -12

    حقایق حوادث تاریخی چگونه مُسجل میشود؟  معما اینجاست که آیا هرآنچه در کتب تواریخ میخوانیم درست است؟  آیا همه، واقعیت مسلم است؟  چگونه بدانیم آنچه در کتابها نوشته شده منطبق بر واقع است؟  فعلاً منظور ما حوادث و سرگذشت های تاریخی است که موضوعات علمی و فنی خود حدیث دیگریست و بحثی جداگانه میطلبد. 

  1. تاریخ.  مقدار زیادی از اطلاعات ما ناشی از تاریخ است که عقاید ما را درباره گذشته و حال شکل میدهد.  تنها دسترسی عمده ما به این اطلاعات از طریق نوشته هائیست که در کتابهای تاریخ مندرج است.  اما او که تاریخ را نوشته تنها میتواند آنچه را در زمان خودش رخ داده بنویسد آنهم نه به ضرس قاطع.  پس به گزارش آنها که داد سخن درباره پیشینیان و سرگذشت احوال آنان داده اند چگونه میتوان اعتماد کرد؟  آیا اصلاً شرح این حوادث تاریخی قابل اعتماد هست؟  در یک کلمه بهتر است بگوئیم خیر!، همیشه با درجه ای از شک و تردید نگاه کنید.
  2. تاریخ بلعمی.  اصل این کتاب، "تاریخ الرسل والملوک" است که نویسنده آن محمد جریر طبری بوده و به تاریخ طبری مشهور است.  کتاب در نیمه دوم قرن سوم هجری و به عربی نوشته شده است.  اما بلعمی وزیر سامانیان آن را به فارسی سره ترجمه کرده و به لحاظ سادگی، بسیاری آنرا بعنوان تاریخ طبری مورد استناد قرار داده اند. در این کتاب که به "تاریخ بلعمی" نیز مشهور است، بلعمی بسیاری از ارجاعات را حذف و از نقل قول های متعدد به یک یا دو که مورد اجماع بوده بسنده کرده و حجم کتاب را بسیار کاهش داده است.  استاد محمد تقی بهار در سال 1312 هجری شمسی کار تصحیح آنرا بر عهده گرفت که بعداً استاد پروین گنابادی آنرا به سرانجام رسانید. 

استاد بهار در مقدمه خود از مشکلات تصحیح نسخ چنین گفته اند: "چیزی که اسباب تأسف و تحیّر است آن است که در تمام این ده نسخه خطی و یک نسخه چاپی که به نظر این نویسنده رسیده و با دقت آنها را مقابله و مطالعه کرده ام دو نسخه دیده نمیشود که به تقریب شبیه به یکدیگر باشند و بتوان گفت که آندو از یک مأخذ حکایت میکنند."  او در ادامه، میافزاید اگر کسی اهل تتبع نباشد تصور خواهد کرد که این همه نسخ مختلف کار بلعمی های متفاوت است، حال آنکه علت این همه اختلافات، تصرفات بیرویه نُساخ و حاشیه نویسان در امتداد قرون عدیده بوده و بلاها بر سر آثار قدما آورده اند! 

طبری تاریخ خود را از زمان آدم آغاز کرده و به عصر خود یعنی به سال 302 هجری خاتمه میدهد.  پرسش این است او که خود در این بازه زمانی مدید شاهد وقایع نبوده چگونه دست به نگارش زده؟  پاسخ روشن است، اساس کار او اتکا به نقل قول هاست.  اما همانطور که در سخن استاد بهار دیدیم، واگویی نقل قول ها در سلسله راویان احادیث چنان آنها را دچار اِعمال نظرات شخصی راویان میکند که اصالت حدیث را زیر سوأل میبرد.  طبعاً هرچه فاصله زمانی بیشتر باشد احتمال دخل و تصرفات بیشتر است.  بگذریم که اگر اصالتی هم داشته باشند واقعی بودن آنها زیر سوأل است. اما چند نکته به نفع تاریخ طبری هست.  یکی اینکه ایشان فردی درستکار بوده در نقل قول ها دخل و تصرفی نکرده حفظ امانت کرده است.  اما اینکه اصل نقل قول ها واقعیت محرز بوده یا نه، خودش به این نکته واقف بوده است بویژه که برای یک واقعه خاص چندین قول متفاوت بلکه معارض وجود داشته است.

طبری در آغاز کتابش در مقام عذرخواهی از مطالبی که ممکنست بدور از واقعیت باشند میگوید "خواننده این کتاب بداند که استناد ما بدانچه درین کتاب آوردیم به روایات و اسنادی است که از دیگران بتوالی بما رسیده و من نیز خود از آنان روایت میکنم یا سند روایت را بایشان میرسانم، نه آنکه در آوردن مطالب تاریخی استنباط عقلی شده باشد... اگر شنوندگان اخبار این کتاب، به برخی از داستانها و قصه ها برخورند که عقل وجود آنها را انکار کند نباید بر من خُرده گیرند، زیرا ما آنها را چنانکه شنیده ایم در کتاب خود آورده ایم".

خلاصه آنکه، در قدیم علم مانند امروز نبود و اگر درباره تاریخ گذشتگان حرف میزدند فقط نقل قول بود و بس.  تنها کار مورخ واگویی اقوال مختلف بود و مورخی متعهد مثل طبری بهترین کاری که میتوانست انجام دهد حفظ امانت در نقل آنها بود و نه چیزی اضافه و کم کردن از خود.  برای او چاره دیگری هم نبود و مثل امروز نبود که بکمک باستان شناسی و روانشناسی، تاریخ جنبه علم پیدا کرده باشد.  نکته مهم، اشاره طبری به عقل است که در ادامه مطلب بعدی گفته خواهد شد.

  • مرتضی قریب

تاریخ

عقاید

عقل

علم

معما

واقعیت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی