فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

۱۵
ارديبهشت

حاشیه ای بر علوم فیزیکی

    امروز پیامی از یکی دوستان و دنبال کنندگان همیشگی این وبلاگ دریافت کردم که باعث خوشحالی من و انگیزه ای برای توضیحات بیشتر در ادامه مطالب پیشین شد.  ایشان دیدن فیلمی را توصیه کردند که مربوط به مرحوم آقای "بوید بوشمن" از دانشمندان مطرح فضائی بوده و در you tube گذاشته شده است.   در ادامه درخواست کردند که نظر خود را ارائه کنم.  متأسفانه دسترسی به سایت مزبور ممنوع شده و لذا مجبور به پیگیری نام ایشان از اینترنت شدم.  داستان مربوطه را خوانده و اینک آنچه به عقلم میرسد را خدمتتان ارائه میکنم.  باید همچنان به قول خود وفادار باشیم و مسائل را از دریچه عقلی و علمی نگاه کنیم.  در زیر سعی میکنیم بعنوان تمرینی از مطالب قبلی، ادعاهای مطرح شده در مصاحبه های ایشان را نقد علمی کنیم.

 مقدمه مصاحبه ای که ایشان داشتند با این توضیحات آغاز میشود:

Former Area 51 Scientist Boyd Bushman claimed that aliens and UFOs do exist. Before Bushman died in 2014, he spoke with Mark Q. Patterson an aerospace engineer about his wild and wonderful experiences. The scientist shared jaw-dropping stories about UFO encounters and much more! Read about Bushman’s claims about the extraterrestrial existence and find out if UFO’s exist?

   همانطور که گفته شد ایشان به موضوع بشقاب پرنده و دیدار آنها از کره زمین اعتقاد داشته و خود مستقیماً در این ماجراهای مهیج شریک بوده اند.  برای آنان که اولین بار است عبارت UFO را میشنوند باید گفت کوتاه شده عبارت "اجسام پرنده ناشناخته" است که ما اغب با عنوان بشقاب پرنده یاد میکنیم.  به یاد دارم در مقاله ای طولانی طی چند شماره در روزنامه اطلاعات حدود 25 سال پیش بطور اساسی موضوع را برای خوانندگان تشریح و آنان را از گمانه زنی های دور و دراز برحذر داشتم.  قابل ذکر است که نگارنده خود از دوران نوجوانی و جوانی از معتقدان به وجود بشقاب پرنده ها بوده و اینکه دولت های خارجی سعی در مخفی کردن حقایق آن دارند را واقعی میپنداشته است.  پس بطور طبیعی انتظار میرود که جوانان امروز نیز بطور غریزی به اینگونه موضوعات علاقمند بوده و در صدد دانستن چند و چون آن باشند، بویژه اگر دانشجوی علوم فیزیکی بوده و کنجکاو و پیگیر باشند.  بنابراین نگارنده این سطور خود زمانی از باورمندان به بشقاب پرنده و نه تنها این بلکه، اسرار جزیره برمودا و تمدنهای اسرار آمیز گذشته و ... بوده است.  حتی امروز نیز آرزو دارم که این ادعاها حقیقت داشته باشد چرا که باعث متنوع شدن و رنگین شدن زندگی خشک امروزی میگردد.  اما چه کنیم که پدیده ها باید  با معیارهای عقل و تجربه جور درآید والا در غیر اینصورت هر امری توسط هر فردی بیان شود باید محترم و مقدس شمرده شود.  اکنون به ادامه مطلب میپردازیم.

در مقاله ای در تأیید ادعاهای آقای بوشمن، خبرنگار حرف جالبی زده به این مضمون که پیرمردی در سالهای پایانی عمر چه انگیزه ای برای دروغگوئی میتواند داشته باشد.  که البته حرفیست منطقی و ما را متمایل به پذیرش گفته های ایشان میکند.  البته این را هم داشته باشید که سعدی سرد و گرم چشیده روزگار در یکی از فراز های خود فرموده اند: "اگر راست میخواهی از من شنو / جهاندیده بسیار گوید دروغ"!  ولی از دانشمندان دروغ امریست بعید و نادر.  دروغ نمیگویند اما گاهی همه حقیقت را نمیگویند.  ایشان در مصاحبه ای که داشتند در مورد محل کارشان موسوم به Area 51 چنین اظهاراتی بیان داشته اند که بسیار عجیب مینماید:

 19 members of his crew died in the process of trying to reverse-engineer alien ET (extraterrestrial) technology for the military. He added that aliens themselves have worked on the military base, sometimes dying inside Area 51.

 این بدین معناست که همکاران وی به وسایلی که فرا زمینیان با خود به زمین آورده بودند دسترسی داشتند و در تلاش برای ساخت مشابه آن از طریق مهندسی معکوس 19 نفر از آنان بطور غیر منتظره ای مردند و جالب اینکه این فرازمینی ها هم خودشان آنجا با اینان همکاری داشته اند.  بعقیده ایشان، فرازمینی ها از جائی بفاصله 68000 سال نوری از ما به دیدار زمین آمده اند و طی این فاصله عظیم فقط 45 دقیقه بیشتر طول نکشیده.  اضافه میکند که سفاین آنها از نیروی ضد جاذبه استفاده میکند که بسیار نیرومند است.  این توضیحات با این درجه از جزئیات بسیار مشکوک مینماید و بویژه اینکه اینهمه مدت این وقایع محرمانه نگاهداشته شده است.  شاید اگر این وقایع در روسیه اتفاق میافتاد به مخفی نگاهداشته شدن آنها میشد باور داشت زیرا سیستم روسیه در این مسائل مجرب است.  اما این وقایع در آمریکائی اتفاق افتاده که مسائل خصوصی رئیس جمهورش بسختی از چشم خبرنگاران و عموم مخفی میماند!  اما همه اینها که گفتیم هیچکدام دلیلی بر رد اظهارات این جناب آقای بوشمن نمیتواند باشد بلکه در بهترین حالت قرینه ای بیش نیست.  میدانیم که "قرینه" شبیه دلیل است اما با قاطعیت کمتر.  اما تعداد زیاد قرائن کار را برای جا انداختن مطالب کذب بسیار سخت  میکند.  اما جالبترین بخش گفته های ایشان که میتواند دلیل محکمی برای رد کردن آن ارائه داد بشرح زیر است که عیناً از متن مصاحبه میآوریم:

Bushman maintained that from time to time, he was given UFO parts to examine in his lab at Lockheed Martin. Some of them exhibited strong anti-gravitational properties while others seemed to offer unlimited amounts of electricity. In one case, he remembers scientists using just a small piece of an unknown crystal to power a fully-equipped lab for six months.

   ایشان میفرمایند که گهگاه قطعاتی از "یوفو" به آزمایشگاه ایشان جهت بررسی فرستاده میشد که خواص ضد جاذبه قوی داشته و برخی قطعات دیگر منبع بی پایانی از برق بوده است.  اما ما استدلال میکنیم که اگر قطعه ای خاصیت ضد جاذبه داشته باشد در دست ما نمیماند و پرواز کرده از کره زمین دور میشود؛ حتی اگر در یک بسته بندی عادی حبس شده باشد.  این نمونه ای از "استدلال قیاسی" است که در کلاس شفاهاً توضیح داده بودیم.  یعنی نتیجه گیری از معرفت های گذشته مان بر مبنای عقل.  اما مهمترین بخش پاراگراف فوق، جمله آخر است که رنگی کرده ایم.  میگوید که در یکی از این بررسی ها کریستال کوچکی از یک ماده ناشناخته به آنها داده شده بود که  برق مورد نیاز یک آزمایشگاه کامل با تمام تجهیزات آنرا برای مدت 6 ماه تأمین کرد.  بیائیم اینجا کمی حساب و کتاب کنیم و معنای آنرا درک کنیم.

    هر ماه 30 روز است و لذا 6 ماه حدوداً میشود 200 روز.  اگر این آزمایشگاه، آزمایشگاه معظمی باشد، توان مصرفی آنرا میتوان حدود 1 مگاوات فرض کرد.  لذا میزان انرژی مصرف شده در پایان 6 ماه حدود 200 مگاوات-روز برآورد میشود.  یادآوری میکنیم که مگاوات-روز مثل کیلووات ساعت واحد انرژی است.  بیشترین انرژی رها شده در فعل و انفعالات شیمیائی حدود چند الکترون ولت به ازای یک اتم میباشد.  از سوی دیگر، قبلاً از اصلی نام بردیم بنام "اصل یکنواختی طبیعت" یعنی این واکنش های شیمیائی، نه در 68000 سال نوری بلکه در انتهای جهان هم همین انرژی را میدهد.  اما اگر بر این منوال حساب انرژی را ادامه دهیم چیزی دستمان را نمیگیرد.  بنابراین بهتر است سراغ قوی ترین واکنش یعنی فعل و انفعالات هسته ای برویم که در شرایط مساوی میلیون برابر قوی تر است.  اگر فرض کنیم از ایزوتوپ اورانیوم-235 خالص استفاده کرده باشیم و تک تک هسته های آن شکافته شده باشد برای برآورده کردن انرژی مصرفی آزمایشگاه به دستکم 200 گرم از این ایزوتوپ نیازمندیم.  یادآور میشود که شکافت کامل 1 گرم اورانیوم-235 حدود 1 مگاوات روز گرما میدهد.  میدانیم که گرما باید به برق تبدیل شود که البته راندمان پائینی دارد.  حال اگر فرض کنیم با سحر و جادو کل گرما به برق تبدیل شده باشد کریستال کذائی دستکم 200 گرم جرم خواهد داشت.  مشکلات بسیار دیگری هم هست که این کار را نشدنی میکند از قبیل اینکه: اولاً فعل و انفعال شکافت هسته ای به چشمه نوترونی علیحده نیازمند است.  دوم اینکه جرم بحرانی برای شروع واکنش بسیار بیشتر از 200 گرم است.  سوم اینکه به سیستم های کنترلی نیازمندیم که با یک کریستال کوچک در تناقض است.  چهارم و مهمتر از همه اینکه پاره های شکافت تولید شده آنچنان تشعشعات مرگباری تولید میکند که بدون استفاده از حفاظ های حجیم و وزین ناممکنست.  هرکدام از اینها خود بتنهائی بر ناممکن بودن این سرگذشت  دلالت میکند.   اما هنوز یک راه دررو ممکنست وجود داشته باشد.  و آن اینکه متوسل شویم به آخرین حربه و بگوئیم که تباهی ماده و ضد ماده صورت میگیرد.  البته بصورت تئوری انرژی مورد نظر ما تأمین میشود ولی در انتهای کار دیگر خبری از کریستال جادوئی نخواهد بود!  هرکار بکنیم مطلب جور در نمیآید.  اصل یکنواختی طبیعت مانع از اینست که ادعا کنیم آنها دانشی ماوراء دانش این جهانی دارتد.  ماده در سرتاسر جهان همین شکل است.  همانطور که قبلاً دیدید همین روش نقادانه را برای داستان حمام شیخ بهائی بکار بردیم و نتیجه گرفتیم که احتمالاً جناب شیخ با آب قلیل و ولرم شستشو میکرده اند.  

   نتیجه اخلاقی این بررسی چنین است که دانشجویان عزیز با همین سطح از دانش قادرند که مسائلی  که به سمع و نظرشان میرسد را نقد علمی کرده و اطرافیان را روشن نمایند.  از کمی حساب و کتاب باکی نداشته باشید.

 

بعد التحریر

   خوشبختانه با تسهیلاتی که دوستان فراهم کردند، موفق به دیدن اصل مصاحبه شده و اکنون دریافت خود را مینویسم.  ضمناً پیشنهاد میکنم دیگران نیز آنرا ببینند و نظر بدهند.  این میتواند تمرین خوبی برای آنچه آموخته اید باشد.  رویهمرفته این ویدئو مرا متقاعد نکرد، هرچند ممکنست همه ادعاها درست باشد ولی هیچیک قانع کننده نیست بدلایل زیر؛

1- یکنفر شکاک، کل ماجرا را زیر سوأل میبرد.  شاید میخواهند شما را به اصطلاح سر کار بگذارند و ببینند چگونه واکنش نشان میدهید.  همیشه از این اتفاقات بوده و خواهد بود.

2- اما راوی داستان پیرمرد دوست داشتنی و شریفی است که چنین وصله ای باو نمی چسبد.

3- بدون آنکه بخواهیم اصالت مصاحبه را زیر سوأل بریم، اما لزوماً شرح ماجرا از زبان یک آدم راستگو بمنزله حقیقت ماجرا نیست.  این بدان میماند که نوری را در آسمان دیده یاشم و روز بعد بشما بگویم یک بشقاب پرنده دیده ام!  صدق این مدعا فقط حرف نیست.  یا آنچه که به سراب معروفست و فرد آنرا در بیابان میبیند و خیال میکند آب است.  ما باید حساب "خیال" را از "معرفت" حقیقی جدا کنیم.  

4- راوی داستان، چیزهائی میگوید که در بافت یکپارچه ای که فیزیک را تشکیل میدهد نمیگنجد و در بالا به تفصیل آنها را نقد کردیم و بخش مهم غیر قابل باور بودن داستان را تشکیل میدهد.  همواره حساب و کتاب حرف آخر را میزند.

5- عکس فرازمینی (ET) را نشان دادند که بسیار مشابه آن فیلم کذائی هالیوودی است.  باور نمیکنیم.

6- عکس آسمان بالای کوه را دیدیم و چند لکه نورانی دلیل بر هیچ چیزی نیست.  تا از نزدیک چیزی را نبینیم و بطرق مختلف آنرا بازبینی و بازرسی نکنیم نمیتوان اظهار نظری کرد.

7- عکسهائی از مواد متعلق به یوفو نشان داده شد که هیچ معنی خاصی ندارد.  هر چیزی میتواند باشد.

8- از موادی صحبت شد و نشان دادند با خاصیت "ضد جاذبه".  با یک عکس چطور باور کنیم؟

9- عکس های متعددی بعنوان "مدرک" از یوفو حین نشست و پرواز نشان داده شد که بسیار تار و مبهم بوده و گاهی بصورت یک بیضی نورانی که هیچکدام قابل اعتنا نیست.  حتی میتواند یک اسباب بازی کودکانه باشد.

10- مهمترین چیزی که با دیدن این ویدئو باید به ذهن هر آدم معمولی، نمیگوئیم شکاک، خطور کند اینست که با وجود اینهمه عکس بعنوان مدرک چگونه است که یک فیلم از نشست و برخاست یوفو یا مصاحبه با آنها و یا مراسم مردن آنها و چه و چه گرفته نشده است؟  دستکم خاصیت ضد جاذبه را در فیلم بهتر باور میکردیم.  گو اینکه در فیلم نیز امکان تروکاژ های خاص خود هست و در شعبده بازی ها فرد را معلق در هوا میبینیم.  ولی چرا یک فیلم واضح نداریم؟  عکس ها هیچکدام، جز عروسک های ET، واضح و دقیق نیست!  آیا آن زمان امکان فیلم برداری نبوده؟!

11- از آن 19 نفری که حین مهندسی معکوس مردند چرا یک نفر از بستگان آنها اعتراضی نکرد؟ ایا آنجا هم قوه قضائیه و لباس شخصی ها ذی مدخلند؟

12- همه اینها را گفتیم، اما ابداً بدان معنا نیست که وجود هوش یا موجود فرازمینی را منکر باشیم.  نظر به تعداد بیشمار ستارگان و اینکه برخی ممکنست دارای منظومه ای از سیارات باشند؛ این احتمال هست که روی بعضی از آنها نوعی حیات پا گرفته باشد.  گو اینکه احتمال تماس تمدن پیشرفته ای از این دست با ما بسیار اندک است.

13- برداشت من اینست که کسی که در حد ایمان به موضوع خاصی علاقمند شود دیگر از او انتظار رفتار معقول نمیتوان داشت.  او مانند عاشقی است که عقل در ردیف آخر است.  این پیرمرد محترم و دوست داشتنی، گویا در اواخر عمر به مسائل یاستانشناسی کیهانی علاقمند میشود و دیدن بناهای عظیم باستانی او را مجذوب کرده متقاعد میسازد که باید کار فرازمینی ها باشد.  پس ممکنست تمدن آنها هنوز هم در نوعی رفت و آمد با ما باشند.  امروزه کانون های متعددی در اروپا و آمریکا به این امر باورمندند و حتی دانشمندان معروفی نیز از اعضاء آنند.  هیچ اشکالی هم ندارد اما... با یک امای بزرگ!!!

اما دوستان! ما تحت هیچ شرایطی، هیچگاه نباید عقل خودمان را دست کس دیگری بدهیم.  هرگز!

  • مرتضی قریب