فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

بحران بزرگ

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۲ ب.ظ

بحران بزرگ

اکثر مردم که عبارت بالا را دیده یا شنیده اند سری تکان داده و با استهزا از آن میگذرند.  شاید هم حق دارند زیرا زندگی روزمره خود را در خطری فوری نمیبینند.  اما صاحبان عقل را بفکر فرو میبرد که چه بحرانی ممکن است اینقدر بزرگ باشد که شایسته دلمشغولی ما باشد.  البته بحران هائی هست که برای خیلی حائز اهمیت است مثل بحران بیکاری، فساد همه گیر، بیماری، رکود، تورم، نبود امنیت شغلی و اجتماعی و .. خیلی چیز های دیگر.  اما همه و همه در مقابل آن بحران بزرگی که میخواهیم بگوئیم هیچ است و اصلاً بحران تلقی نمیشود.  این بحران بزرگ مربوط به کل سیاره زمین و حیات جانداران روی آن، از جمله انسان، است.  چون مراجع زیادی در این خصوص موجود است و رسانه ها اغلب در این زمینه اطلاعاتی داده اند، بد نیست این بار از زاویه دیگری و با نگاه دیگری آن را بررسی کنیم.

  شواهد بسیار زیاد علمی حکایت  از آن دارد که حدود 66 میلیون سال پیش سنگی آسمانی با قطری حدود چندین ده کیلومتر با زمین اصابت کرد و شدت آن چنان بود که برای مدتهای مدید زندگی را تقریباً از روی زمین محو کرد.  اگر انسانی در آن روزگار بر زمین میزیست به احتمال زیاد نسل او نیز مانند نسل اغلب جانوران بزرگ جثه آن زمان منقرض میگردید.  گفته میشود گودال بزرگ زیر دریا در خلیج مکزیک باقیمانده این زخم دیرینه است.  امروز در قرن 21 میلادی اگر چنین اتفاقی بخواهد روی دهد دیگر مثل قبل مرگ مفاجات نخواهد بود.  بشر امروز دارای چنان توانی است که اولاً سالها پیش از رسیدن این اجل معلق مسیر آن را در مراحل اولیه شناسائی و به دقت سیر آن را محاسبه مینماید.  ثانیاً، مجال کافی برای تدارک تجهیزات مناسب برای مقابله با چنین امری را داشته و به احتمال زیاد موشک هائی با بار مخرب به استقبال آن خواهد فرستاد تا بسیار پیش از نزدیکی به زمین آن را به قطعات ریز منفجر و از حیز انتفاع خارج سازد.  اما این کارساز خواهد بود؟

مسأله:  بنا بر قواعد مکانیک آسمانی، قطعات خرد شده کماکان مسیر اولیه خود را حفظ و برخورد مقدر شده عاقبت الامر اتفاق خواهد افتاد ولی به جای یک جسم بزرگ یکپارچه تعداد زیادی قطعات کوچکتر به زمین اصابت و امر مقرر شده سرانجام به واقعیت خواهد پیوست.  انسان کجا و اراده آسمانی کجا!  راستی که در این مسأله هزار نکته باریکتر از مو مکتوم است که کشف آن را بعهده شما خواننده تیزبین وامیگذاریم و منتظر اشارات شما هستیم.

باری، نتیجه مهمی که از اینجا حاصل میشود اینکه بشری که دارای چنین توانائی هست که سرنوشت محتوم و لایتغییر خود را تغییر دهد چگونه است که در قبال مظالمی که بر کره زمین رفته و میرود چنین مستأصل و ناتوان است؟  شاید نکته در این است که خود در ایجاد بسیاری از این مظالم دست داشته و خود متهم ردیف اول است!  که اگر زمین در معرض یک تجاوز خارجی قرار میگرفت خود بخود همه سرنشینان آن با یک دست متحد در صدد مقابله برمیآمدند.  پس طبق ضرب المثل معروف: "که از ماست که برماست" و یا "تو چون خود کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختری را"،بشر دوپا خود در ایجاد بحران بزرگ دست داشته است.  جنبه دیگری از این بی عملی را شاید بتوان به بطئی بودن فرایند هائی که به بحران زمین منجر شده است نسبت داد.  اما در هر حال ابعاد بحران به چنان درجه ای رسیده که دولت ها را مجبور به تشکیل نشست بین المللی و اتخاذ تصمیمات سخت، همچون روزهای گذشته، وادار کرده است.  انسان چون وقایع را با مقیاس زمانی مألوف خود میسنجد وقایع چند دهه گذشته را کند میپندارد در حالیکه اگر از دیدگاه زمین بنگرید این تحولات نه تنها سریع بلکه انفجاری است.  مثلاً جمعیت کره زمین از چند هزار سال پیش تقریباً ثابت بوده ولی طی یکی دو سده گذشته با شیب ملایم و این یکی دو دهه گذشته با شیب انفجاری به بالا صعود کرده.  درست است که ما از گازهای گلخانه ای شکایت داریم و مسبب افزایش دمای زمین و بسیاری تبعات دیگر قلمداد میکنیم.  و درست است که از کاهش جنگلها گلایه داشته و از پائین رفتن مداوم آبهای زیرزمینی و خشکیدن زمینها و همینطور خشکی لب و دهان مردم و عطش روزافزون آنها داد و فغان داریم.  اما یادمان باشد که همه اینها به خاطر تعداد زیاد آدم هاست.  آب کم میآوریم چون کشاورزی زیاد شده.  جنگل های بارانی را خشک میکنیم که کشت و زرع کنیم.  بخاطر چه؟  بخاطر دهان های زیادی که با رشد انفجاری زیاد و زیادتر میشود.  این نفوس دایم التزاید نه تنها آب و غذا میخواهد بلکه انرژی هم میطلبد.  و برحسب سرانه بسیار هم بیشتر از نیاکان ما میطلبد زیرا کیفیت زندگی ترقی کرده.  مصرف برق من به عنوان یک انسان نوعی امروز چقدر است و پدر من چقدر بوده و پدربزرگ من چقدر؟  جالب اینکه در 3 نسل پیش مصرف برق پدربزرگ های ما چیزی نزدیک صفر بوده بطوریکه در پایتخت، برق امین الضرب در خیابان امیرکبیر (موسوم به چراغ برق) به تازگی افتتاح و یکی دو شعله لامپ کم نور را در تعدادی از منازل اعیان روشن میکرده است.  ما کجا، آنها کجا؟!  گرمایش منازل آن دوران فقط به زیر یک کرسی محدود بوده و قسمت اعظم فضای خانه سرد بوده در حالیکه اکنون روز و شب کل فضای داخل باید در زمستانها گرم و در تابستانها سرد نگاهداشته شود.  به چه هزینه ای؟!  به هزینه گرم کردن سیاره زمین!   صد سال پیش شاید فقط یکی دو اتوموبیل در کل این سرزمین موجود بود و آلودگی هوا از غرائب بشمار میرفت.  اما اکنون چه؟  آیا آلودگی هوا مجالی برای تنفس باقی گذاشته؟  و مهمتر از همه اینکه مصرف این همه انرژی چه برای تولید برق و چه برای حرکت بی هدف این همه وسایل نقلیه همه و همه باعث افزایش دمای متوسط کره زمین در این مدت بسیار کوتاه شده است.  آیا این ضیافت انرژی دوام خواهد آورد؟  این همه که در رسانه ها گفته میشود سهم مصرف آب مردم فقط 5 تا 10 درصد است نوعی دادن آدرس غلط است.  مگر 90 تا 95 در صد باقی برای مصرف آب برای مردم کره مریخ است؟  بیشک 100 درصد مصرف آب برای مردم است اما از راه های مختلف.  حتی آبی که در نیروگاه ها مصرف میشود آن نیز نهایتاً برای تولید برق برای همین مردم است و دادن اطلاعات غلط باعث حل مشکل نشده بلکه صد گره دیگر نیز علاوه میکند.  واقعاً چگونه میشود سوء تفاهمات را برطرف و اصل قضایا را بر مردم عرضه کرد؟  آیا هنگامی که آتشسوزی ناشی از باز بودن شیر گاز است باید آن را گشوده تر کنیم تا آتش گسترده تر شود؟  یا اینکه برعکس، اولین اولویت بستن شیر گاز و کنترل از مبداء است؟  آیا عقل غیر از این حکم میکند؟!  پس خوبست کارشناسان هم واقعیات را آنچنانکه هست بیان کرده از مجامله بپرهیزند و روند واگرای فرآیندهای زمینی را آنطور که هست نشان دهند.  در حالیکه بشر، آینده محتوم و مقدر خویش را قادر است به مدد خرد و دانش تغییر دهد دیگر بهانه ای برای بی عملی در قبال بحران بزرگ زمین ندارد.  تازه آنهم بحرانی که دست ساخته خودش بوده و سرنوشت و تقدیر در آن راهی ندارد.   آیا بالاخره از گذشته درس میگیریم؟؟

نظرات  (۶)

همچون بیشتر اوقات مسحور شدیم و مات‌و‌پات از قلم شما و این مطلب حقا ارزنده.

درباره "مسئله": آوارهای نزدین به زمین (NEO) یا تک‌سنگی (monolith) هستند و یا اصطلاحاً rubble pile (با اجازه شما: پارگان‌آوار). برای حفظ زمین از این بلایای طبیعی، روش مستقیم (برخورد و تکه‌سازی/fragmentation) علیرغم اینکه خیلی سریع و کم‌هزینه است، همان‌طور که اشاره فرمودید سوغاتی بیگانه را فقط تکه-تکه می‌کند؛ طبیعتاً انتظار داریم تکه‌های کوچک (حدوداً کمتر از ابعاد m40) در حین سرعت گرفتن به سمت زمین در جو دچار سو‌خت‌روی (burn-up) شوند و مضمحل و بدین‌سان از شر آن‌ها ایمن بمانیم. ولی چنانچه تکه‌های بزرگ‌تر باشند طبعاً خودشان دردسرساز می‌شوند و نیاز به ردگیری (یا امام غریب) و انهدام و متلاشی کردن به تکه‌های کوچک‌تر دارند وگرنه عاقبت‌الامر از پیش معلوم است. اما روش غیرمستقیم مبتنی بر استفاده از میدان گرانشی و انحراف در مسیر آوار آسمانی است و اصطلاحاً "بای‌پَس کردن" آن است. مثلاً آنچه نظراً به "تراکتور گرانشی (GT)" تعبیر شده است می‌تواند با انجام محاسبات دقیق و به شرط دراختیارداشتن  زمان کافی، در نزدیکی آوار آسمانی چنان مانور دهد که منجر به انحراف در مسیر آن و لذا پیشگیری از برخورد آن با این فعلاً تنها زیستگاه خاکیان شود. معلوم است که دشواری‌ها و هزینه‌ها (اعم از زمانی و اعتباری)ی  آن بیشتر از روش مستقیم است ولی در صورت عملیاتی شدن مزایایی دارد که آشکارترین آن پرهیز از تکه‌های "مسئله"ساز روش  فراگمونتاسیون است ("کامیشا"ی عزیز در همین‌جا رسماً از شما معذرت می‌خواهم؛ خواهش میکنم در بحث شرکت کنید ولو به خط چینی، میخی، هرچه). والله خیرا حافظا وهو أرحم الراحمین.

بعدالتحریر: مطلب درخواستی!: لطفا درباره “Radiation Hormesis” برایمان بنویسید تا از ترقص قلم شیوای نشوتی کنیم.

یک ریاضی‌دان بخت‌برگشته‌ی "پارتی"‌ندار بعد از جستجوی بی‌حاصل در یافتن شغلی که خواجه‌ی آن "غمِ خدمتکارش" باشد، بالاخره تصمیم گرفت که "آقا"ی خود باشد و از اینرو به دست‌فروشی روی آورده. در حال حاضر وی در حوالی یکی از تیمچه‌های اصلی بازار بزرگ "پوست‌کن" می‌فروشد. او به هوش و تجربه و نظر غیرحرفه‌ای (!: متذکر شدیم که نقداً حرفه‌اش دست‌فروشی است) دریافته که احتمال کارکرد این ابزار در دیرند بیش از m ماه برابر است با e-m/15.

اتفاقاً در شب عید یک دوست ریاضی‌خوان "پارتی"دار او که به همراه نوعروس خود در بازار گشت‌وگذار می‌کرد، با بساط او مواجه شد و "یار" که هوس "چغندرپخته" کرده بود آنچه خود نداشت به ابرام "ز بیگانه تمنا می‌کرد". ریاضی‌دان به دوست ریاضی‌خوان خود که وانمود می‌کرد او را "بجا نیاورده" ضابطه‌ی فوق را متذکر شد و نه چندان سخاوتمندانه پیشنهاد کرد: "آوازه تبحر تو در محاسبات نوترونیک تو به گوش اکابر رسیده است، اگر احتمالی که مطرح می‌کنم را درست محاسبه کنی، یک "پوست‌کن" رایگان شما را هدیه می‌دهم". بعد تصادفاً یک پوست‌کن را بیرون کشید و گفت: "اگر این پوست‌کن را برگیری و تا یک سال بدون مشکل کار کند، احتمال آنکه درفاصله بین دوازده‌ماهگی تا هفده‌ماهگی از کار بیفتد چیست؟"

چنانچه شما موفق به حل این مسئله شده‌اید، 50 رقم بعد از اعشار جواب، رمز این فایل است (50 رقم برای آن است که شگرد "بروت‌فورس" را زمان‌بر و لذا مانعی در استفاده از این "کلک" باشد).

بعد التحریر: ریاضی‌خوان موفق به حل مسئله نشد و ریاضی‌دان سخاوتمندانه پوست‌کن را به‌عنوان کادوی ازدواج به آن‌دو پیشکش کرد و به‌افزون برای پوست نوداماد و خوش‌بختی آن‌ها دعا کرد.

سیمولاتر برخورد آوار آسمانی به زمین با قابلیت تغییر پارامترهای مؤثری مثل چگالی، قطر، سرعت و زاویه برخورد آوار به‌کوشش دانشگاهیان دانشگاه پوردیو در اینجا
مانند دیگر مطالب بسیار عالی بود و کامل.
و مهم تر این که مسائل جالب فیزیکی را با مسائل روز دنیا ربط درستی داده و با بیانی متفاوت به نگارش در می آورید. و همچنین باعث شد یادی از بیت زیبای ناصر خسرو شود:
چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید             گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست.
درود بر استاد دلسوز و بزرگ دکتر قریب
در نوشته های شما همیشه دلسوزی هست. نه برای داشجویان، نه برای تحصیل کردگان، نه برای مردم ایران بلکه نوع بشر و مردم دنیا.  غم بسیاری بر دل بزرگان و اندیشمندان هست که آینده و وقایع را با علم خود پیش بینی می کنند ولی مردم عادی تا آن را مشاهده نکنند احساس نمی کنند. فقط می توان گفت خداوند به شما عزیزان صبر عنایت فرماید از دست این مردمان.
71653131057378925042560409692537966745311205982147

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی