فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

ارتقاء مهارتهای حرفه ای

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ب.ظ


ارتقاء مهارتهای حرفه ای

مدتی است در نظر داشتم پاسخ مناسبی برای سؤال مهمی با موضوعیت بالا که یکی از خوانندگان مطرح کرده بود بنویسم ولی وقت یاری نکرد.  البته بخشی از آن گرفتار شدن در دور باطل گفت و پاسخ های بی پایان با یکی از دوستان است که ویگاه را به آوردگاه خود تبدیل کرده  و لذا ازاین به بعد با اجازه ایشان آن را بی پاسخ گذاشته به مطالب شما میپردازیم.  به قول آن فیلسوف شهیر بیائید تاکستان خود را آبیاری کنیم.  اتفاقاً یکی از همان بن بست هائی که در نامه خود اشاره کرده بودید گرفتار شدن در همین دست اندازهای کوچک و بزرگی است که سر راه سبز شده و غیر از اتلاف وقت باعث فراموش کردن هدف اصلی نیز میشود.  لذا مهمترین توصیه ای که میتوانم بکنم اینکه هدف اصلی خود را فراموش نکنید؛ حتی شده روی یک برگه کاغذ نوشته هرروز نگاه کنید.  برای شما که این حرفه را انتخاب کرده اید مبرم ترین کار همانا تلاش در راه حل مسائل پیش روست.  کدام مسائل؟  طبعاً روشن ترین آنها حل مسائل کتابهای درسی شماست که دو دستآورد مهم در بر دارد.  یکی اینکه به بهترین وجه آموخته های تئوریک خود را تمرین میکنید و طبعاً بهترین نمره را هم کسب میکنید.  دوم اینکه حین حل همان مسائل، مطالب و مسائل جدید تری احتمالاً نظر شما را جلب کرده  و میتواند شما را برای حمله به مسائل جدید تر ترغیب نماید.  در ریاضیات همواره میتوان روی مسائلی نظری بی ارتباط با دنیای واقعی کار کرد و موفق هم بود.  اما برای رشته های کاربردی انتخاب مسائل عملی و راه گشا بودن برای حل مشکلات دنیای واقعی پسندیده تر است.  مهمترین ابزار در این مسیر همانا کنجکاوی واقعی و روحیه پرسشگری است که متأسفانه فعلاً محیط مناسبی برای تبلور آن وجود ندارد.  برای دانستن درجه اهمیت آن خوبست از انیشتن یاد کنیم که مورد قبول همه هست.  وی از یکی از دانشگاه های نه چندان مشهور دنیا لیسانس فیزیک گرفت و برای امرار معاش هم کاری نه چندان درخور در اداره ثبت اختراعات گرفت.  بنابراین تا اینجای کار مثل همه شمایان بوده و میتوانست در همین حد هم بماند و نامی هم از خود بجا نگذارد.  منتها در اوقات فراغت به عنوان یک سرگرمی فکری به حل مسائلی پرداخت که از دوران دانشجوئی فکرش را بخود مشغول ساخته بود.  نه کارفرمائی وی را وادار ساخت و نه واقعاً برای کسب نام و نشان و درآمد بدین کار پرداخت.  حاصل تلاش او در این دوره 3 مقاله مهمی بود که به روشن کردن معضلات فیزیک دوران خود پرداخته و با استقبال آمیخته با شگفتی جامعه علمی روبرو شد.  نتایج این مقالات چنان مؤثر بود که دانشگاه قبلی او آنها را برای اخذ درجه دکتری کافی دانسته و بلافاصله مدرک دکتری را بدون آنکه وی خواستار آن باشد به او اعطا کرد.  در گذشته ها خود ما نیز افراد شاخصی را در رشته های ادبیات و هنر داشته ایم که بدون داشتن مدرک رسمی دکتری از همتایان آکادمیک خود به مراتب سرتر بوده و در دانشگاه در بالاترین سطوح تدریس میکرده اند.  مدرک، صرفاً یک اجازه کار است کما اینکه از معنی "لیسانس" همینگونه استنباط میشود ولی همه چیز نیست.  این روزها بازار آکنده از انواع این مدارک، قانونی و غیرقانونی (تقلبی) است و دارندگان نوع اخیر بخوبی از مزایای آن استفاده میکنند.  در یک آشفته بازار، آنها که به درستی زحمت کشیده و دارای شایستگی لازم هستند حتی با داشتن مدرک سالم از قافله عقب میمانند.  از همین روست که با مهاجرت گسترده درس خوانده ها روبرو بوده و آنها هم که مانده اند در جستجوی فرصت و شرایط مناسب برای پیوستن به آنها هستند.  البته اگر جهانی فکر شود نباید خرده ای گرفت چه اینکه از حاصل تلاش آنان در خارج کشور دیر یا زود داخل کشور نیز برخوردار خواهد شد.  اما چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام نیست؟  اینجاست که نکته ای که یکی از خوانندگان بطور خصوصی گوشزد کرده بود خودنمائی میکند.  ایشان گفتند زمینه رشد فقط به فرد مربوط نیست و از سوی حاکمیت هم باید فراهم شود.  در اینجاست که برنامه ریزی حاکمیت میتواند راه گشا باشد.  هر چه باشد خروج درس خوانده ها میتواند مشابه خروج قاچاق نفت یارانه ای باشد با این تفاوت که  اینبار کاملاً مجانی صادر میشود.  با آثار و نشانه هائی که دیده میشود نمیتوان چندان امیدوار بود اما بهر حال بیکار هم نمیتوان نشست.  برای کسانی که فقط تشنه یادگیری هستند زمینه های زیادی برای ذوق آزمائی هست.  مثلاً یکی از موضوعات علمی جالب توجه بررسی منبع گرمای درونی زمین است.  در این باره نظریات مختلفی هست که یکی هم متوجه گرمای ناشی از تلاشی مواد رادیواکتیو در اندرونه زمین است.  با داشتن اطلاعاتی از قبیل هدایت حرارتی پوسته زمین، درصد مواد پرتوزا در پوسته زمین، نرخ تابش گرمائی زمین و امثال آن و با نوشتن معادلات حاکم و حل آنها شما هم میتوانید یکی از محققین این موضوع باشید.  خودتان کارفرمای خویش باشید.  اگر سری به منابع اینترنتی بزنید ایده های زیادی برای سرگرم شدن خواهید یافت.  اما برای گذران زندگی برای رشته هائی مثل رشته شما سازمانهای دولتی باید بفکر باشند (معهذا احتیاطاً شما هنری هم یاد گیرید).  بد نیست بدانید که در قرون 17 و 18 میلادی که دوران رشد و شکوفائی علم و فلسفه بوده است این ترقی نه توسط دانشگاه ها بلکه عمدتاً به کمک انجمن های پادشاهی در کشورهای اروپائی و پشتیبانی آنها صورت گرفته است.  چه اشکال دارد که دولت رأساً با تأسیس باشگاه های علمی فرصت رشد و شکوفائی به استعداد های خارج از محیط دانشگاهی را نیز بدهد.  پیش نیاز آن البته تغییر نگرش دولتمداران نسبت به علم و روحیه علمی است.  آنچه که عملاً ملاحظه شده حمایت حداقلی از تکنولوژی (واردات یا اصطلاحاً بومی سازی) بوده است.  که اگر لازم باشد در آینده بدان خواهیم پرداخت.

  • مرتضی قریب

نظرات  (۴)

بسیار متشکرم استاد عزیز. کاملا با شما موافقم که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام !! ولی باید دید ایا اهل خانه می توانند چراغ را روشن نگه دارند یا نه! با اینکه در این جامعه زندگی می کنید و مشاهده گر مسائل نسل جوان امروز هستید اما هرگز آن را با پوست و گوشت خود حس نکرده اید که چه ها بر این نسل جوان امروز می گذرد و تلخی آن را با زبان خود حس نکرده اید. روان سرکوب شده راهی به جز فرار ندارد .
درود بر استاد قریب:
در مورد مطالبی که فرموده اید و بسیار مهم هم هستند چندنکته را به عرض می رسانم:
1- در سال 2005 فیلمی پخش شده به نام  (The Dream is Alive) یعنی رویا زنده است. انسان ها به میزان رویاهایشان طبقه بندی می شوند. انسان روزی رویای فتح آسمانها، زیردریاها، سفر به ماه، صحبت از راه دور و ..... را داشت که توانست آنها را به واقعیت بپیوندد. بنابراین در بین تحصیل کردگان دانشگاهی آنهائی که هدف و رویا دارند هر روز خود را ارتقاء می دهند و برای پیشرفت خود به خارج می روند. البته آنهائی که خارج نرفتند به معنی نداشتن آرزو و عدم تمایل به ارتقاء نیست. 3 الی 5 درصد انسانها در کل زمین هدف دار هستند!!!!!!!
2- در مورد محیط انسان ها دو دسته هستند، تاثیرگذار و یا تاثیرپذیر. انسانهای تاثیرگذار مانند گل نیلوفر در مرداب هم  رشد می کنند و محیط را تحت تاثیر خود در می آورند، ولی انسانهای تاثیر پذیر مانند گل سرخ با کمترین ناهماهنگی محیط پژمرده شده و از بین می روند. کما اینکه اگر هر یک از ما در شرایط ابو علی سینا، ابوریحان و..... بودیم معلوم نبود که آیا می توانستیم حتی مکتب خود را تمام کنیم. احساس نیاز یک  امر لازم برای رشد است. تا انسانها احساس نیاز نکنند هرگز مهارتها را در خود افزایش نمی دهند. اگر همسر گراهام بل ناشنوا نمی بود شاید تلفن اختراع نمی شد و یا اگر در سوئد برف زیادی نمی بارید، موبایل اختراع نمی شد.
3- مشکلی که جامعه ما دارد که منجر به فرار مغزها می شود به 3 دسته تقسیم می شود. نخست جنگ سنت با مدرن است که در خانواده های ایرانی وجود دارد. پدرها و مادرها  همیشه از فرزندان خود عقب هستند و همیشه در جنگ سنت با مدرن 2 الی 3 نسل تباه می شود و متاسفانه جامعه ای که خطای خود را نپذیرد هیچگاه رشد نخواهد کرد. مشکل دوم فرهنگ مصرف گرائی است که ایرانی ها دارند، این فرهنگ مصرف گرائی ریشه در تنبلی و تن پروری ایرانی ها دارد که احساس نیاز در آنها را از بین می برد و همواره دوست دارند از دستاورد دیگران بهره ببرند. مشکل سوم در فهم کیفیت نهفته است. می گویند ایرانی ها دو بار جنس می خرند. ابتدا بهای آشنائی با تکنولوژی را می پردازند و سپس با کیفیت و کارکرد جنس آشنا می شوند.

امیدوارم که مطلب شما را بسیاری از جانان ما بخوانند و در جهت رشد و ارتقاء خود به کار گیرند.

سپاس بیکران
پاسخ:
ممنون از توضیحات خوبتان.
  • محمد جواد مظفری وانانی
  • عالی
    در همین زمیته. در سالهاى 50 دانشجویى ژاپنى که تازه درس راکتیویته و نیمه عمر عناصر را مىخواند. چیزى که بنظر بسیار پیش پا افتاده است.n=ne^t  وقتى خواند که غناى 235 کمتر از یک در صد است فکر کرد ببیند این غنا در هزار سال و میلیون سال قبل چند بوده است.  دید در دو میلیون سال قبل غنا باندازه اى بوده که میتوانسته در معدن اورانیومى که آب در آن نفوذ کرده باشد  راکتورى طبیعى فعال شود. همین ایده ساده را مقاله کرد و بیست سى سال بعد بعنوان اولین دانشمندى که وجود راکتور هاى طبیعى را پیش بینى کرده بود نام خود را پایدار نماید.  از این دست مثالها فراوان است. هر چیزى را که یاد میکیریم بایستى بان عمیق تر فکر کنیم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی