فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

آیا لاندا، λ، همان احتمال است؟!

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۰ ق.ظ

آیا   λ "لاندا" همان احتمال است ؟!

  هفته گذشته  دوستی سؤال فوق را مطرح کرد و خبر از یک پارادوکس عجیب داد.  به این معنی که   λ "لاندا" که ضریب واپاشی یک هسته رادیواکتیو است، ممکن است برابر  sec-1  2 بوده باشد.   ولی از سوی دیگر در کتابها گفته شده که لاندا عبارت از احتمال تجزیه یک هسته در واحد زمان (ثانیه) میباشد که در اینصورت، طبق تعریف احتمال، باید از واحد کوچکتر باشد که با مثال فوق مغایرت پیدا میکند.  اکنون در ادامه به واکاوی این مطلب خواهیم پرداخت.  ظاهر آنچه در پی خواهد آمد ممکن است بسیار ساده و پیش پا افتاده بنظر آید اما در باطن، مفهومی  بسیار عمیق و شایسته تأمل و تدبر در بر دارد.  نتایجی هم که بر آن مترتب است دارای معانی عمیق فلسفی میباشد که درک ظرایف آن کمی مشکل است.  در حقیقت مشکل عمومی طبقه درس خوانده زمان ما این است که از لحاظ شکلی مقادیر زیادی اطلاعات کسب کرده ولی از لحاظ کیفی فرصت هضم و درک آنها را نداشته و یا نتوانسته اند که داشته باشند.  اکنون توجه دقیق دوستداران علم را به مطالب مهم زیر جلب میکنم.

  همانطور که از مقدمات فیزیک هسته ای میدانیم،   λ ضریب تجزیه برای یک ماده رادیو اکتیو است که در رابطه اصلی : ( N=N0 exp( - λt   خود نمائی میکند.  اما با کمی دستکاری شکل دیگری از نمایش  λ بصورت :     

 (delta (N) /N / delta(t میباشد.  مثلاً اگر در لحظه زمانی   t، از 1000 هسته موجود در آن زمان، تعداد 100 هسته در بازه زمانی  0.05 ثانیه متلاشی شده باشد، در اینصورت  مقدار  λ برابر 100/1000/0.05  محاسبه میشود و برابر  2 واحد   sec-1  بدست میآید.  در مراجع، نسبت یاد شده تحت عنوان "احتمال واپاشی یک هسته در واحد زمان" مطرح میگردد.  در حالیکه احتمال واقعی  p(t)dt  میباشد.   یعنی احتمال تجزیه یک هسته در لحظه t و در بازه زمانی dt در اطراف t که ضمناً بدون واحد نیز هست.  لذا

λ dt

 برابر است با احتمال تجزیه یک هسته در لحظه t (هر لحظه دلخواه زیرا λ مستقل از زمان است!) و در بازه dt اطراف آن.  اگر  dt=1  ثانیه فرض نمائیم، بنظر میرسد که، برای مثال قبلی،  λ=2 غیر عادی مینماید زیرا احتمال بزرگتر از واحد بی معنی است.  حداکثر مطلق احتمال برابر واحد (یا 100%) است.  در حالیکه نکته اصلی در این است که احتمال  "λ"   در شرایطی استخراج شده است که  dt<<1 باشد و بنابراین کاربرد آن برای بازه های زمانی بزرگ واقع گرایانه نیست.  برای هسته های با نیمه عمر بزرگ  λ  معمولاً عدد کوچکی شده و معنی درست خود را به ذهن متبادر میسازد.  مثلاً برای هسته ای با نیمه عمر 69 ثانیه،  λ=.01 بدست میآید و همانا به درستی احتمال تجزیه یک هسته در واحد زمان است.  اما برای هسته های با نیمه عمر خیلی کوتاه (زیر ثانیه) باید از مفهوم λ dt استفاده شود.  مثلاً هسته ای با نیمه عمر  0.07 ثانیه،  λ=10 حاصل میشود.  شکل دیگری از تفسیر نتایجی اینچنین بزرگتر از واحد و بظاهر بیمعنی این است که بگوئیم در واقع، احتمال تجزیه در واحد زمان برای مثلاً 10 هسته همزمان وجود دارد(و نه 1 هسته).  اما روش دقیقتر اینست که بگوئیم چون ثانیه به عنوان یکای زمان در اینجا نسبت به نیمه عمر خیلی بزرگ است لذا واحد زمان را   msec یا   microsec اختیار کنیم و  λ عدد کوچکی بدست میآید.  و یا اصلاً بگوئیم احتمال   λdt را برای بازه های زمانی خیلی کوچکتر از ثانیه (dt<<1لحاظ کنیم که در هر حال نتیجه یکیست و معنی درست فیزیکی خود را نشان میدهد.  در نهایت، تابع دانسیته احتمال کلی به ترتیب زیر (شبیه آنچه در مونت کارلو انجام داده ایم) بدست میآید:

  اگر  N0 تعداد اولیه هسته ها در لحظه صفر باشد، در این صورت:   ( N(t)/N0= exp( - λt  عبارت است از احتمال اینکه یک هسته مدت  t را (یعنی از لحظه صفر تا لحظه  t را) بدون واپاشی سپری کرده باشد و هنوز دچار تجزیه نشده باشد.   اما این تمام ماجرا نیست بلکه بخش دیگری از این ماجرا بشرح زیر است.  اکنون از خود میپرسیم برای هسته ای که در لحظه t وجود دارد (صرفنظر از پیشینه آن)، چه احتمالی هست که بلافاصله در بازه زمانی واحد متلاشی گردد.  همانطور که در فوق یاد شد این احتمال متناسب با  λ  میباشد ( که اگر تلاشی در بازه  dt باشد میشود: λ dt).  لذا با بازگشت به پرسش اصلی اکنون از خود میپرسیم : برای یک هسته اولیه که زحمت کشیده و صبر کرده خود را صحیح و سالم از لحظه صفر به لحظه t کشانده، چه احتمالی وجود دارد که بلافاصله درپی آن در بازه زمانی واحد متلاشی گردد؟  طبعاً جواب این پرسش، حاصلضرب دو احتمال یاد شده است:  یعنی اینکه اولاً تا لحظه t دوام آورده باشد و ثانیاً، سپس بلافاصله در واحد زمان پشت بند آن تجزیه گردد.  لذا:

(p(t)=  λ exp( - λt

تابع دانسیته احتمال یا   p.d.f مربوطه میباشد و به معنای اینست که احتمال آنکه یک هسته باندازه زمان t عمر کرده و سپس در واحد زمان در انتهای عمر خویش تجزیه گردد از رابطه فوق بدست میآید.  طبق تعریف توابع احتمال، تابع توزیع جمعی (یا  c.d.f )، انتگرال رابطه فوق از صفر تا زمان t خواهد بود که برابر است با:

 (c.d.f(t)=  1-exp( - λt

معنی آن این است که چه احتمالی وجود دارد که یک هسته در بازه زمانی [0-t] تجزیه شود.  طبعاً چنانچه زمان t بسمت بینهایت میل کند احتمال مزبور واحد است که غیر این نیز انتظار نمیرود.  بعبارت دیگر یک هسته رادیواکتیو (با هر نیمه عمری) بالاخره طی زمان صفر تا بینهایت قطعاً تجزیه خواهد شد.  معنای دیگر جمله اخیر اینست که  p.d.f در کل بازه تغییرات متغیر (زمان) نرمالیزه است (تمرین).  به عنوان مثال اگر پرسش شود عمر متوسط یک هسته چقدر است؟ بسادگی و با استفاده از تعریف ریاضی متوسط گیری میتوانید ثابت کنید که مقدار آن برابر   λ-1   است (تمرین).

برخی نتایج فلسفی:

  تا آنجا که اکتشافات علمی نشان داده، موجودات بر حسب عمری که میکنند در دو دسته بکلی مجزا دسته بندی میشوند.  یک گونه، موجودات بیولوژیک هستند که ما انسانها هم در آن گونه قرار میگیریم.  منحنی نمایش زندگی تعداد مشخصی از این موجودات (یعنی مثلاً 1000 عدد سگ را زیر نظر گرفته، ببینیم که پس از گذشت هر زمان t چه تعداد زنده باقی میمانند) تقریباً یک خط افقی با شیب ملایم رو به پائین بوده و سپس حول و حوش زمانی که به آن عمر متوسط میگوئیم با شیب تندی به صفر میرسد.  مثلاً این عمر متوسط برای سگ ها حدود 15 سال است در حالیکه برای انسان حدود 70 تا 80 سال است.  با اینکه عمر متوسط بستگی به بهداشت و عوامل دیگر دارد اما شکل عمومی آن یکسان است و مثلاً نمیتوان سگی یافت که خارج از قاعده بطور تصادفی 150 سال عمر کرده باشد!  

  در مورد اتم های پایدار که عملاً عمر بینهایت دارند نظری نیست.  اما هسته های رادیواکتیو که دارای رفتار نمائی بوده و بستگی به نیمه عمر (عمر متوسط) با شیب کم یا زیادی بسمت نابودی میروند در گونه دوم ما طبقه بندی میشوند.  به این معنی که اگر عنصری دارای عمر متوسط یک روز باشد، برخلاف دسته قبلی، میتوان انتظار داشت هسته هائی از همین نوع تا چندین ماه (صدها برابر عمر متوسط) نیز دوام داشته باشند.  طبعاً هر چه در زمان پیشروی کنیم، انتظار مشاهده چنین ابر-کهنسالانی کمتر و کمتر میشود.  معهذا از لحاظ اصولی هیچ محدودیتی برای طول زندگی "خارج از قاعده" این عزیزان وجود ندارد.  چه اینکه در پاراگراف های قبلی دیدیم که دم منحنی نمائی در بینهایت به صفر میرسد.  

  اینکه پزشکی مدرن در تلاش افزایش عمر مفید انسانهاست شکی نیست و در واقع امروزه انسانها، بطور متوسط، بسیار بیش از اجداد خود عمر میکنند.  اما نکته مهم دیگری که در آنهم شک نیست آنکه شکل منحنی مربوط به عمر لایتغیر است و دستکم تا امروز چنین بوده است.  به عبارت دیگر آن خصوصیتی که در مورد هسته های رادیواکتیو وجود دارد در مورد موجودات بیولوژیک وجود ندارد.  به زبان دیگر، اگر بر فرض، روزی انسانی را یافتید که 700 سال عمر کرده مطمئن باشید که انسان های دیگری با 1000 و 2000 و 10000 سال و بیشتر را هم خواهید یافت.  زیرا اگر این قاعده طبیعی بخواهد دستخوش تغییر گردد، استثنا پذیر نیست همچنانکه در گروه هسته های رادیواکتیو پارتی بازی وجود نداشته بلکه قاعده بازی برای همه به یکسان اجرا میگردد.  در ختم کلام، البته بهتر است آرزوی چنین تغییری را هم نداشته باشید چه اینکه طبیعت چیزی را به رایگان نمیدهد.  اگر بر فرض زندگی در گروه دوم را انتخاب میکردید، البته که محتمل بود 1000 سال و حتی بیشتر عمر کنید ولی در عوض بسیاری از عزیزان خود را در کودکی و عنفوان جوانی از دست میدادید که طبعاً نمیتوانست خوش آیند باشد.  گویا طبیعت مایل نیست همه خوشی ها یکجا جمع گردد!

  اما چه چیزی باعث بروز اینهمه تفاوت در این دو دسته میشود؟  پاسخ در ضریب  λ نهفته است.  این ضریب، همانگونه که بحث شد، برای هسته های رادیواکتیو مستقل از زمان t میباشد.  یعنی فرقی ندارد اگر هسته 1 روز عمر داشته باشد یا 100 سال؛ در هر حال احتمال تجزیه و از بین رفتن آن یکسان است.  در حالیکه برای موجودات بیولوژیک قطعاً تابع زمان است.  آیا احتمال مرگ در اثر پیری برای پیرمرد 85 ساله و جوان 20 ساله یکسان است؟  قطعاً اینطور نیست و احتمال مرگ (بخوانید تجزیه) برای کسی که عمر بیشتری کرده بزرگتر است و لذا   λ  برای این دسته تابع زمان است و هرچه زمان t  بیشتر باشد مقدار آن بزرگتر است! 


  • مرتضی قریب

عمر متوسط

لاندا

واپاشی

نظرات  (۱۱)

خیلی متن خوب و عالی ...
سپاس ولی من جوابم را نگرفتم.
پاسخ:
 اول اینکه در تلفظ پشت هم آمدن  m و b بصورت "ن" تلفظ میشود و هیچ هم ایرادی نیست (برای دوستی که اعتراض کرده بگو : لامبدا و نه  لاندا).
دوم اینکه به مشابهت کاربرد لاندا و سطح مقطع ماکروسکوپیک توجه فرمائید.
چنانچه مطلبی در این رابطه فرو مانده و هنوز مبهم است بفرمائید تا بیشتر شکافته شود.
نون تلفظ نمی شود بلکه «م» در «ب» ادغام و دچار تخفیف "لامدا" میشود. 

https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/definition/english/lambda

پاسخ:
جناب شکاک عزیز:
m  در  b  بقول شما ادغام شده صدای "نون" میدهد.  مثل نان آقای کولومب که نه ما بلکه همه دنیا "کولون" تلفظ میکنند.  از استاد درس فیزیک خود نیز پرسش کنید.  
بجای این شبهات دستوری پیش پا افتاده خوب میبود در مورد اصل مطلب صحبت کنید و ما را راهنمائی فرمائید.  موفق باشید
خیلی ممنون. البته همانطور که فرمودید من به چیزهای پیش و پا افتاده علاقه ام بیشتر است. امور مهم را بهتر است دانایان رسیدگی کنند. لطفا از اینکه نظرم را میگویم دلخور نشوید. پر واضح است هرکس به اینجا سر میزند به شما علاقه دارد.

کولن فرانسه است (و با اجازه شما همه جای دنیا هم کولن تلفظ نمیشود: http://www.dictionary.com/browse/coulomb) ولی لامدا که یونانی است را حتا فرانسوی ها λ لاندا نمیگویند. آنها اصرار دارند «ب» را هم ادغام نکنند و بگویند لامبدا (http://forvo.com/search/lambda/fr). 

و اما در مورد مطلب بحث شده چون اینجا درست نمیشود فرمولنویسی کرد، نظرم را در اینجا نوشته ام:

http://s000.tinyupload.com/index.php?file_id=42465318383360814090



پاسخ:
دوست عزیز:  از نظرات شما ممنونم ولی منظور این بود که ما را در موضوع اصلی راهنمائی فرمائید.  نظر شما در مورد تلفظ  آن حرف یونانی قطعاً درست است چون بنظر میرسد برای آن تحقیق کرده اید.  اتفاقاً این همان چیزیست که انتظار میرود دیگران راجع به هر چیز خود تحقیق کرده و همه چیز را بی سبب نپذیرند.  اما آدرسی که داده بودید وارد سایت دیگری میشود که چون ناشناس است از ورود به آن پرهیز کردم.  اگر امکان دارد لطفاً خلاصه نظرتان را همینجا پست کنید همه بتوانیم استفاده کنیم.  مطلب حاضر نیز پیرو خواسته و سوأل یکی از دوستان شما تهیه شد.
اختیار دارید. من اینجا از نظرات شما استفاده های فراوان برده ام. «تاینی آپلود» سایت معروفی برای آپلود است. با این حال اگر نگرانید در آدرس زیر هم مجددا آنرا آپلود کرم، چون حقیقتا در فضای کامنت راحت نیستم:

http://uploads.im/IkU00.jpg
 

پاسخ:
با تشکر.  فایل نظرات شما را بررسی و متوجه نظرات شما شدم.  اینبار اصلاحاتی در متن وارد کردم که فکر میکنم با کمک شما بهتر شده باشد.  اگر هنوز جواب نگرفته اید بفرمائید.  ضمناً کسر تغییرات نسبت به زمان دقیقاً معنی آهنگ (نرخ) را میدهد چه یکای زمان ثانیه باشد یا هر واحد دیگری.
از دید من بسیار عالی و متقاعدکننده است. ممنون از وقتی که برای راهنمایی میگذارید. فقط باید یک فکری به حال معادله بالانس کرد که منطق آن روشن شود. اندیشه های ناچیزی دارم که انشاله خلاصه ای از آن تهیه میکنم تا نظر ارزنده حضرتعالی را جویا شوم.
در چنین روزگاری استادان اندیشمندی چون شما که تا این حد دلسوز آموزش دانشجویان باشند غنیمتی گرانبهاست.
نکته مهمی که به ذهن میرسد این است که کمیت احتمال بدون بعد می باشد در حالی که لاندا (و یا هر چیزی که دوستان تلفظ میکنند) دارای بعد و واحد(Sec-1) می باشدپس لاندا نمیتواند همان احتمال باشد و باید به کمیتی از جنس زمان ضرب شود
پاسخ:
بله، احتمال بدون بعد است اما دانسیته احتمال (p.d.f) میتواند بدون بعد یا با بعد باشد و اشکالی ندارد (توجه شما به کلمه دانسیته جلب میشود).  مثلاً برای زاویه سمتی در برخورد نوترون، دیمانسیون عکس واحد زاویه (رادیان، درجه، ...) دارد.  یا برای فاصله طی شده بین واکنش ها دارای دیمانسیون عکس طول است.  کاهی هم بدون بعد است مثل تابع دانسیته احتمال ظهور اعداد شانسی بین صفر و 1.  دقت شود که در هر حال   p(x)dx همواره بدون دیمانسیون و نقش احتمال واقعی را بازی میکند.
همچنین توجه شود وقتی میگوییم احتمال در واحد زمان طبیعتاً دارای دیمانسیون [T^-1] است. به عبارتی صحبت از احتمال صرف نیست؛ بل اینکه در هرثانیه احتمال چقدر است.
پاسخ:
البته بهتر است اینگونه نگوئیم بلکه بگوئیم احتمال فلان قدر است و واحد آن در این مورد خاص "عکس ثانیه است".  برای موارد دیگر البته واحد آن چیز دیگری خواهد بود.  و یادمان باشد اختیار سیستم آحاد هم دست ماست.  برای عکس زمان ثانیه استفاده کنیم یا روز یا قرن یا... فرقی نمیکند.  البته، طبعاً ، عددش فرق خواهد کرد و کوچک یا بزرگ خواهد شد.
  • دانشجو از برره
  • هاااااااا این که الآن گفتی اییییییییین یعنی چه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    پاسخ:
    دوست عزیز!  پرسش شما مشخص نیست درباره چیست.  اگر درباره موضوع مطلب مورد اشاره یعنی " آیا لاندا همان احتمال است؟" باشد
    که باید ابتدا اصل مطلب را بخوانید بعد بطور مشخص بگوئید سوأل مربوط به چه بخشی است.  در واقع، مطلب اشاره به موضوع رادیواکتیویته است 
    که شاید درس ترم های بعدی شما باشد و هنوز به آن نرسیده اید.  موفق باشید.
    You know the word sharing is caring. Sharing is a
    great way to empower others. I want to use my skills and talents to give back and make
    a positive impact. Lets all change please.
    پاسخ:
    Thank you for your comments.  Yes, please write as you wish and share it with others
  • Sneakerhead los angeles
  • Thanks in support of sharing such a good thinking, paragraph is pleasant, thats why i have read it entirely

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی