فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

معمای یک شعر (2)

چهارشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۱۶ ب.ظ

معمای یک شعر (2)

   همانطور که در نوشتار قیلی قول داده بودیم، بنا بر این بود که در باب برخی مباحث مناقشه برانگیز بحث شود که چون طولانی میشد فقط به این اکتفا شد که خواننده را برای یکهفته سرگرم رمز گشایی یک شعر کردیم.  از شما خواسته شده بود که با جابجائی حروف درهم ریخته مصراعی از یکی از ابیات حافظ  را بصورت صحیح و سالم تحویل دهید.  با آنکه تصور نمیرفت کسی حل کند، با کمال حیرت و شگفتی یکی از خوانندگان دائمی این وبگاه که اتفاقاً از معدود نقادان این سلسله گفتار ها نیز هست بلافاصله جواب را یافته در بخش نظرات آنرا منعکس کرد.  همینجا باید اعتراف کرد که یگانه انگیزه برای ادامه کار این وبگاه همانا وجود همین تعداد اندک ولی خواهنده است که مانع تعطیل کامل این وبگاه است.

اما مصرع مزبور چنین بوده:

زین دایره مینا خونین جگرم می ده   (و مصرع دوم: تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی)

   کسانی که با شعر حافظ آشنائی داشته و احتمالاً به کشف الابیات یا نظائر آن دسترسی داشته باشند البته نیازمند امتحان حدود  1019 چینش مختلف برای رسیدن به نتیجه نیستند.  حتی اگر بصورت کور بخواهید از روش سعی و خطا همه گزینه ها را امتحان کنید راه هائی وجود دارد که کار شما را سبکتر سازد.  این راه ها قوانین زبان فارسی است.  مثلاً شما نمیتوانید 4 یا 5 حرف "ی" پشت سرهم داشته باشید.  و ایضاً در مورد حروف تکراری دیگری مثل "م" یا "ن" و غیره.  بنابراین تمام این چینش هائی که شامل این تکررها باشد یکسره از لیست شما حذف خواهد شد.  دستورات دیگری نیز هست که زبانشناسان میتوانند از آنها بهره برده و حجم عملیات را کاهش داد.  با این وجود، تعداد هنوز بسیار زیاد است مگر اینکه کلمات با قاموس لغات مقایسه و بیگانه ها بدور افکنده شوند.  باز هم آنها که باقی میماند بسیار زیاد خواهد بود و چه بسا در میان آنها جملات نغز ناگفته و بسا جملات مستهجن ناسفته پیدا شود که تاکنون در دکه هیچ عطاری نبوده.  

نتیجه 1:  هدف غائی ما از بیان اینها همه این بوده و هست که قدرت شگفت آور ترتیبات مختلفی که چند شیئ مختلف در کنار هم ایجاد میکنند به رخ خواننده کشیده شود.  اگر علاوه بر حروف فارسی از علائم نگارشی نیز استفاده شود علی الاصول قادرید همه کتب فارسی از شعر و نثر و غیره (به درد بخور و به درد نخور، از گذشته و آینده) همه را تولید کنید.  گاهی چیزی که امروز بدیده شما به درد نخور است چه بسا در آینده مفید باشد.  مثل برخی اصطلاحاتی که امروزه باب شده ولی چندین و چند سال پیش بی معنی بوده.

نتیجه 2: اما وقتی پای 92 عنصر طبیعی پیش آید نتیجه از اینهم که هست شگفت آورتر میشود.  چطور؟  فرض کنید 2 آجر ساختمانی داشته باشیم.  آنها را بصورتهای مختلف میتوان کنار هم گذاشت : برهم نهی سطوح بزرگ، سطوح کوچک، و غیره.  اما در همه حال مجموعه ایندو فقط همان خاصیت آجر را داراست.  اما از کنار هم گذاشتن دو عنصر کلر و سدیم که هردو سمی هستند نمک طعام مفید و حیاتی تولید میشود که بکلی با اجزاء سازنده آن متفاوت است.  چینش و جایگیری فضائی در مواد آلی بارز تر است و اینگونه است که خیل محصولات پتروشیمی امروزه در خدمت انسان است.  حتی در مورد یک تک عنصر نیز این موضوع مصداق دارد چه اینکه اتمهای کربن با یک چینشی مداد را بما میدهد و با چینشی دیگر الماس گرانقیمت را بوجود می آورد.  تفاوت آهن معمولی نرم با فولاد آبدیده سخت نیز در همین راستاست.

نتیجه 3:  اکنون توجه کنید که با چینش عناصر طبیعی، ترکیبات معدنی و یا آلی (با پایه کربن) ایجاد میگردد که ملکول های مختلفی را ایجاد مینمایند.  بی تردید از بهم پیوستن این ترکیبات و ملکول های ساده تر میتوان انتظار ترکیبات و ملکول های پیچیده تر را داشت.  در مثالهای قبلی دیدیم که با تعدادی معدود اشیاء ساده چه تعداد عظیم هیئت های متفاوت ایجاد میگردد که در بادی امر در تصور نمیگنجد.  اکنون با توجه به عناصر موجود و ترکیباتی که از آنها حاصل میشود، بویژه ترکیبات آلی (عمدتاً شامل  C, H , O , N ) میتوان علی الاصول تصور کرد چه تعداد بیشماری از چینش هائی که اینها بالقوه میتوانند داشته باشند را ایجاد کرد.  آیا همه آنها امکانپذیر است؟

نتیجه 4 : اینجا لفظ امکانپذیر بودن مشابه همان لفظ با معنا یا بی معنا بودن جملات معمای شعری ماست.  همانگونه که چسبیدن حروف لزوماً به کلمه یا جمله معنا داری منجر نمیشود، اینجا نیز بهم پیوستن ملکولهای ساده تر و ایجاد ترکیبات یا ملکولهای بزرگتر با قیودی همراه است.  فرض کنید شما قطعات منفصل یک "پازل" را روی میز ریخته و بهم بزنید.  آیا شکل نهائی که باید درست شود ایجاد میشود؟  طبعاً خیر اگر نگوئیم با احتمالی نزدیک صفر.  این قطعات دارای تضاریسی هستند که باید در هم چفت و بست شوند و هر قطعه در جای درست خود قرار گیرد.  بچه شما با دانستن این اصول و پس از مدتی پس و پیش کردن  نقش نهائی را برای شما میچیند.  نکته اینجاست که سایر چینش ها نیز متشابهاً میتوانند هویت خاص خود را داشته منتها ناپایدار بوده و ممکنست یکپارچگی لازم را نداشته باشد (گاهی هم پایدار و بسیار خطرناک همچون باکتری های جهش یافته جدید).  اینجا از مثال پازل بازاری صحبت کردیم که فقط به یک طرز یگانه قرار است چیده شود.  ولی بیائید قطعات پازل را شش ضلعی منتظم فرض کنید که نقش های زیادی را میتواند ایجاد کند.  یا قطعات محدود "لوگو" را در نظر گیرید که انواع سازه ها را با چفت و بست کردنهای متفاوت میتوان ساخت.  بچه شما با آنها سازه ای را میسازد که بنظر شما بی معنا و نازیباست.  در حالیکه شما با همانها کلبه زیبائی میسازید و آنرا کامل میپندارید.  معهذا از دیدگاه طبیعت هردوی آنها به یکسان بی معنا یا با معناست.  این به دردخور یا به دردخور نبودن تلقی ماست که بر طبیعت تحمیل کرده ایم!  مثل اینکه مردم کم خرد گرگ را وحشی و زیان آور میپندارند در حالیکه از دیدگاه گرگ زیان آورتر و وحشی تر از انسان که مخرب طبیعت بوده کسی نیست.  

نتیجه 5: مسأله اصلی مناقشه انگیز همانا مسأله حیات است بویژه حیات ما انسانها.  ما چون از قدیم خود را در مرکز افلاک، و طبعاً مرکز توجه الهی، میپنداشته ایم برای خود حق ویژه قائل بوده و هر چیز دیگر را مادون شأن خود پنداشته و مبنای اصلی برای هر مقایسه ای را وجود ذی الوجود خود دانسته ایم.  لذا مطالبی که در این باره گفته میشود همیشه مناقشه آمیز بوده است.  چیزی که اغلب شنیده میشود اینست که با ریختن تعدادی عنصر در یک لوله آزمایش و بهم زدن آنها هیچگاه حیات متولد نمیشود.  این ادعا از این منظر صحیح مینماید چه اینکه من با همه علاقه ای که به سرایش شعر داشته ام هیچگاه نتوانسته ام با ریختن تعدادی حروف شعری به پختگی دیگران بسازم.  البته این احتمال واقعاً صفر نیست و اگر قطعات کوچکتری مد نظر باشد احتمال مزبور افزایش می یابد.  متشابهاً با زدن کلید های پیانو بطور تصادفی هرگز موفق به بازتولید قطعات باخ نخواهید شد ولی با زدن تعداد اندکی کلید شاید الابختی ملودی جالبی شنیده شود.  از طرفی، همانگونه که در نتایج قبلی ذکر شد ترکیبات پیچیده تر شیمیائی مانند قطعات پازل در هیئت های خاصی کنار هم چیده شده و ترکیبات بازهم پیچیده تری را تولید میکند.  زمان نیز پارامتر دیگری در این بازی هست.  شاید در طی زمان چینش هائی بوده که به پایداری مناسبی نرسیده و از صحنه حذف شده.  و شاید چینش های دیگری هم بوده که با محیط اطراف تطابق بهتری داشته و نهایتاً اولین شکلهای حیات را بوجود آورده اند.  امروزه عقیده بر اینست که چه بسا در سیارات دیگر منظومه ما حیاتی دیگر بر مبنای متان یا آمونیاک شکل گرفته یا در مراحل اولیه شکل گیری باشد.  کما اینکه روی زمین خودمان حیات در محیط آبی شکل گرفته و تطور یافته است. 

   اینها که گفته شد به دور از هرگونه ادعائی فقط تمرینی برای کشف راه های مختلف بسوی حقیقت است بویژه آن نتایجی که تبعات فلسفی مهمی در بر دارد.  این درست است که ما نمیدانیم و هنوز نادانسته ها زیاد است ولی در عین حال آنها را هم که میدانیم کم نیست و نمیتوان به بهانه نادانسته ها یکسره آنها را بدور ریخت.  برای این گنجینه از آگاهی ها زحمات زیادی کشیده شده و خون دلها خورده شده و به صرف خوشایند دکان داران خرافه نمیتوان از آن چشم پوشید.  گرفتاری ما رسوبات چندهزار ساله است و برای زدودن آن هیچ چیز بهتر از ترویج روحیه پرسشگری و پرهیز از تقلید نیست.

  • مرتضی قریب

حیات

چینش

نظرات  (۱)

  • محمد جواد مظفری وانانی
  • جزاکم الله خیر وبارک الله فیکم وجعله الله فی میزان حسناتکم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی