فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

ماشین و انسان

يكشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۴۵ ب.ظ

ماشین و انسان

     امروزه تکنولوژی به پایه ای از پیشرفت رسیده است که آدم مصنوعی (روبات) با شکل و شمایلی کاملاً انسانی ساخته میشود.   میزان ظرافت و شباهت بقدری زیاد است که صورت روبات همه حالات انسانی را بازتاب میدهد.   بعلاوه، پیشرفت در زمینه های هوش مصنوعی به اندازه ای زیاد شده که تلفیق این هوش با روبات از آن انسانی مشابه سایر انسانها و چه بسا در زمینه هائی بسیار برتر از انسان بوجود آورده است.   طبعاً پیشرفت در این زمینه ها مرتباً ادامه دارد.   اکنون این پرسش مطرح میشود که اگر شخص تنهائی از بیکسی بتنگ آمده باشد و بخواهد همدمی از این نوع در محیط زندگانی خویش داشته باشد، چه خواهد شد؟   آیا حضور یکی از این آدم های مصنوعی در جوار آدمی نظر او را تأمین خواهد کرد؟

     فرض کنید این روبات دارای چنان هوش سرشاری باشد که بتواند همه سوألات شما را در همه زمینه ها پاسخ داده و احتیاجات مادی شما را نیز برآورده سازد.   مثلاً جلوی تلویزیون نشسته اید و دستور یک چای داغ با نبات میدهید و او نیز با جان و دل اطاعت کرده و فوراً خواسته شما را اجابت کند.   و بر همین روال سایر دستورات شما را نیز اجرا نماید.   تصور ما بر اینست که این روبات جای انسان حقیقی را نخواهد گرفت، هرچند دارنده صورتی کاملاً طبیعی و زیبا.   بهر حال شما خیلی زود متوجه این تفاوت شده و همچنان فقدان موجودی انسانی در کنار خود را احساس خواهید کرد.   چرا؟!!   و کجای کار اشکال دارد؟   شاید اشکال کار در اینست که انسان واقعی گاهی واکنش های غیر معمول از خود نشان میدهد در حالیکه این روبات چنین نیست و طوری برنامه ریزی شده که خواسته های شما را مو به مو اجرا کند.   پس بیائید فرض کنیم برنامه نویسان، نرم افزار آنرا چنان اصلاح کنند که این خاصیت در وی پروگرام شود.   اینبار اگر از او چای خواستید، گاهی ممکنست امتناع کند و بگوید از اینهمه دستور شنیدن خسته شده است.   پس بهتر است خودتان زحمت کشیده و رنج تهیه را بر خود هموار سازید.   چه در غیر اینصورت اگر بیشتر اصرار ورزید ممکنست وقایع پیش بینی نشده دیگری رخ دهد زیرا در برنامه آن همه گونه وقایع تصادفی (randomness) لحاظ شده است.   مثلاً در اثر اصرار بیشتر، او به آشپزخانه رفته و با کارد برگشته آنرا تا دسته در شکم شما فرو کند!    البته تقصیر آن با خودتان است چون آنرا از یک موجود حرف شنوی ماشینی منحرف کرده اید.   این بار، چنانچه از زخم او جان سالم بدر برده باشید، به برنامه نویسان مراجعه میکنید که بخش خشونت بار وقایع تصادفی از برنامه حافظه PROM  آن حذف شود و اصولاً از وقوع چنین سناریو هائی جلوگیری شود.   این مراحل رفت و برگشت اصلاح نرم افزار ممکنست در چندین مرحله تکرار شود تا در نهایت شکل ایده آلی بخود بگیرد.   اما به چه قیمت؟!    به قیمت اینکه این روبات کم کم به شخصیت معقول و راسیونال اولیه خود برمیگردد که از اول دلیل خسته کننده بودن آن همین بوده.   اینجاست که بنظر میرسد این خوی و منش انسانی ماوراء قدرت برنامه نویسی ما انسانها باشد.   نتیجه اینکه روبات مورد علاقه ما هیچگاه جای یک انسان واقعی را به عنوان یک مونس و همدم نخواهد گرفت.   ضمن اینکه حرکت در این قلمرو متضمن ریسک هائی نیز هست.   باشد که آنچه "هال" بر سر فضانوردان اودیسه فضائی (2001) آورد درس عبرتی باشد.   اما این تحلیل مختصر ما را به دو نتیجه اساسی میرساند:

     اول اینکه قدر همین همدم انسانی خود را بدانیم زیرا با هیچ بها و ترفندی مشابه سازی نتوان کرد.   دوم این پرسش که اساساً خوی و منش انسانی چیست؟   اگر برنامه نویسان از شما کمک بخواهند چه رهنمودی ارائه میدهید که آنها را قادر سازد چنان کنند تا روبات مزبور هیچ تفاوتی با شخصیت انسانی نداشته باشد و کسی متوجه این تفاوت نشود.

پی نوشت:  همچنان این پرسش اساسی مطرح است که "هویت " چیست؟  چه چیزی هویت ما را تشکیل میدهد.  شاید مثال زیر این مطلب را اندکی بازتر کند.  فرض کنید تکنولوژی چنان پیشرفت کرده که موجودی از لحاظ جسمانی عیناً مشابه شما ساخته اند که از لحاظ شباهت با اصل یکیست.  اما این کفایت نمیکند چه اینکه ذهنیات بمراتب مهمتر از جسم است.  پس بیائید فرض کنیم همه اندوخته های ذهنی شما از بدو تولد تاکنون، را نیز کپی کرده و در مغز خالی این موجود جدید بریزیم.  بنظر میرسد اکنون موجودی داریم مصنوعی (یا روباتیک) که عیناً مشابه نوع طبیعی خود است.  آیا میتوان رفتار مشابه و یکسان از هردو انتظار داشت؟  آیا واکنش آنها نسبت به عوامل بیرونی یکسان است؟  درمورد عوامل درونی چطور؟  و بالاخره پرسش اساسی اینست که موضوع هویت چگونه تعریف میشود.  آیا عنصر مفقوده ای بنام هویت هنوز موجب تشخیص اصل از کپی میگردد؟!  یا اینکه این هم صرفاً نوعی نام گذاری و قرارداد است و هویت، همان مجموعه ذهنیات ذخیره شده است.


  • مرتضی قریب

انسان

روبات

نظرات  (۴)

  • حبیب ابن علی
  • جناب دکتر قریب من فکر میکنم پیش بینى اینده منجمله اینده روباتها و این نوع ماشینها و بطور کلى اینده چگونه خواهد بود اصولاً کار غییر علمى و عبثى میباشد چرا که اگر بخواهیم اینده را صد در صد پیش بینى کنیم احتیاج به دانستن ملیونهافاکتور خواهد بود که حتى یک ملیونیم ان را نیز نمیدانیم من هر وقت به مسایلى این چنینى بر خورد میکنم میبینم فقط باید اقرار به نادانى خودم بگنم و لاغیر 
    ما زاغازوزانجام جهان بى خبریم    اول واخراین کهنه کتاب افتاده است
    من همه  مقاله هاى شمارا میخوانم واز اینکه اینهمه به علم و دانش اهمییت داده و با موهومات و خرافات ستیزه مینمایید خوشحال هستم و امیدوارم به این راه ادامه داده و بدانید خدمتى که ازاین راه مینمایید ارزش بسیار دارد
    پاسخ:
    در پاسخ به دوست نازنین عرض کنم که: آب دریا را اگر نتوان کشید- هم بقدر تشنگی باید چشید.   البته درست است که آینده قابل پیش بینی 100% نیست اما تا حدودی که عقل و دانش ما اجازه میدهد حق داریم در مورد آن گمانه زنی کنیم.   مثلاً پیش بینی آب و هوای چند روز آینده در قدیم از زمره معجزات بود اما امروز با درصدی از خطا محقق میشود.   این نکته شما هم کاملاً درست است که هرچه در عمق آینده سونداژ کنیم با عدم قطعیت بیشتری مواجه خواهیم شد.   اما همانطور که در بحث "برازش منحنی" گفتیم، شما همواره محق هستید که با در دست داشتن رویه های فعلی (trends) ادامه آنرا به آینده نزدیک تسری دهید.   شبیه همان کاری که در علم اقتصاد هم عمل میشود.   اما حرف اصلی اینست که بشر ذاتاً به پیش بین اموری که در آینده واقع میشود علاقمند است (چه از حیث مادی چه فلسفی) و از آن گریزی نیست.   و نکته آخر اینکه علاقمند بودیم شما و دیگر عزیزان برای پرسش مطرح شده در انتهای مقاله پاسخی بیابید و راهنمائی فرمائید.   ممنون از لطف شما.
    دکتر شما اراده بفرمایید، ما چای نبات محضرتان حاضر میکنیم:)

    و امّا: در نوع بشر هر واقعه ای (خُرد یا کلان، مفهوم یا نامفهوم، برق آسا یا بطئی) تأثیر زمینه ای میشود که برای نحوه شناختها و ادراکات بعدی. هر تجربه مفهوم یا نامفهوم تأثیر خود را روی کیفیت و کمیت تجربه بعدی میگذارد. بدین ترتیب یک شبکه فوق پیچیده (hypercomplex) از تداعی معانی ایجاد میکند. این میشود پایگاه داده های انسانی که اندربستگی (interconnection) سرسام آور و تحلیل ناپذیری دارد؛ هر تحلیل انسانی از آن بناچار خود در تعلیق این سوسپانسیون اسیر است و محدود میشود به فیلتر فضای فوق پیچیده ذهن تحلیلگر آن.
    اما سازوکار پردازش این پایگاه فوق پیچیده از خود آن هم مغلق تر است. مدار پردازشگر انسانی بایسینگ (biasing) لامحاله ای دارد. پردازشگر انسانی صرفا یک دیداکتور ریاضیاتی نیست. عواملی همچون ترس از ناشناخته، نگرانی از آینده، انژکسیونهای ضمیر ناخوداگاه، منافع و مضار شخصی و... سیر پردازش پایگاه داده های فوق پیچیده یادشده را مملو از تناقضات آشکار و نهانی میکند که ای بسا خودِ فرد از وجود چنین تعارضاتی نا "آگاه" باشد.
    هیچ انسانی نمیتواند انسانی دیگر را شبیه سازی کند. روانشناسی رو به مرگ است و اگر بخواهد به حیات خود ادامه بدهد ناگریز است در تحلیل رفتار انسانی از رایانه ای بهره بگیرد. نوشتن برنامه انسانی کار انسان نیست و اگر شدنی باشد، پارادوکسیکال آنکه از عهده ربات فوق هوشمندی بر می آید که خود مخلوق انسانی است!
    پاسخ:
    ضمن تشکر از بیان دیدگاه ها، و ممنون از تعارف چای و نبات که البته بیشتر برای شیرین شدن فضای خشک منطق عرض شد.   بنظر میرسد که اگر مشابه سازی مطلق ممکن نباشد، باری شاید بتوان تصور کرد که این تلاشها مداوماً و در طی زمان این نزدیکی را بیش از پیش محقق سازد.   شاید یک راه این باشد که روبات مزبور را در محیط خانوادگی انسان قرار دهیم با این قید که رفته رفته عادات و رفتار انسانی را بصورت سعی و خطا فرا گیرد با این امید که روزی آدم شود!  (منظور انسان کامل)..  هرچه باشد آرزو بر روبات ها عیب نیست.
    سهو قلم (lapsus calami) را عفو کنید:

    «تأثیر زمینه ای میشود که برای نحوه شناختها و ادراکات بعدی» اصلاح میشود به «زمینه ای میشود برای نحوه شناختها و ادراکات بعدی»
  • محمد جواد مظفری وانانی
  • سلام به نظر بنده تقریباً غیرممکن است ولی شاید در دهها سال آینده بتوان روبات را به گونه ای ساخت که در برنامه آن نوشته شده باشد مثلاً پس از چهار بار یا شش بار چای آوردن بالاخره یکی از واکنشهای ابراز خستگی، ترک محل، عصبانیت یا ده ها واکنش بی خطر از خود نشان دهد و به خریدار این روبات اطلاع نداد که تعداد دفعات اطاعت این روبات از همدم خود در مورد چای آوردن در روز اول چهار یا شش بار است و روز بعد این تعداد مثلا بصورت رندم تغییر کند و مثلاًً سه بار یا هشت بار بشود که به این ترتیب طرف مقابل متوجه روبات بودن او نخواهد شد یا مثلاً واکنش این روبات به بحث و جدل یا نزاع را میتوان سطح بندی کرد تا بنا به هر موقعیتی واکنش درخور نشان دهد. خلاصه اینکه با چند میلیون خط برنامه نویسی میتوان تمام خلقیات یک انسان واقعی را در آن پروگرام کرد به گونه ای که کسی متوجه تفاوت آن با انسان واقعی نشود. البته این میزان جامعیت در یک روبات نیازمند هزاران برنامه نویس حرفه ای و صرف چند صدهزار نفرساعت کار مداوم و بی نقص است. تشکر از بحث جالبی که مطرح کردید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی