فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

دنیای ناممکن

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۳۴ ب.ظ

دنیای ناممکن

    ایام اخیر شاهد افزایش روزافزون اظهار نظرات درباره کرونا در رسانه های مجازی هستیم.  عمده نظرات و هشدارها متوجه جنبه های بهداشتی و شیوه های پیشگیری از این بیماری میباشد.  اما بخشی از این نظرات حالت عرفانی داشته و اشاره دارد که یک موجود ضعیف بسیار کوچک میکروسکوپی چگونه انسان مغرور پرمدعا را بزحمت انداخته است.  یکی دیگر نتیجه میگیرد که خداوند این خلقت خبیث خود را عمداً روانه کرده تا مردم را مجدد به دور مرکز دین جمع نماید و یادآور شود که تو ای انسان محلی از اِعراب نداری و بخود غرّه مشو.  خلاصه، جمعی دیگر نیز که خود را پایبند هم دین و هم دانش هردو میدانند از این بحران حُسن استفاده کرده و شگفتی خلقت را به رخ توده های از خدا بی خبر کشیده و نشان میدهند که چگونه و به چه راحتی چیزی به این ناچیزی میتواند تمام دنیا را بهم ریخته و آرامش را از همه ربوده و نظم جهانی را در معرض انقلابی همه جانبه قرار دهد.  اما آیا اینان از چه چیز شگفت زده میشوند؟ شگفتی را در چه میدانند؟  از نظم چه میدانند؟ در ادامه میخواهیم به آنها هم که شیفته مابعدالطبیعه، یا گاهی ماوراءالطبیعه، هستند نشان دهیم که موارد زیر با آنکه به دنیای مادّی تعلق دارد معهذا از هر غرایبی غریب تر است و در مخیله هیچ فیلسوف ماورائی نیز نمیگنجد. این گوی و این میدان.

      میخواهیم در سایه برخی از حقایقی که در سایه علم روشن شده است نشان دهیم که دامنه شگفت زدگی بسی گسترده تر و فراتر از آن چیزی است که عده ای در بالا بیان کرده اند زیرا اصلاً نیازی به صحرای کربلا زدن نیست.  در واقع میخواهیم نشان دهیم، که میزان شگفتی در دنیای ما بحدی بالاست که باور کردنی نبوده طوریکه تصور ما از دنیا را بسمت یک "دنیای ناممکن" سوق میدهد.  دنیائی که وجود دارد ولی قائدتاً نباید وجود داشته باشد.  قبل از اینکه موارد را یک به یک شرح دهیم لازمست یادآوری کنیم که دو چیز در زندگی ما اهمیت ویژه دارد.  یکی علم و دیگری احساسات.  یکی در مغز میگذرد و دیگری در قلب.  البته میدانیم که در حقیقت هردو، کنش های ذهنی و در مغز میگذرند.  آنچه پیشرفت و ترقی مینامیم در واقع در عرصه علم بوده است که تکنیک نیز در سایه آن پیشرفت کرده و تمام رفاهیات ما چه در عرصه صنعت و چه کشاورزی و چه امور دیگر ناشی از آنست و همه محصول کنش و واکنش منطقی و سیستماتیک ذهن و طبیعت است.  اما در عرصه احساسات و ذهنیت انسانی تغییر مهمی روی نداده است و با اینکه طرز زندگی ما با چند و چندین هزار سال پیش تفاوت فاحشی پیدا کرده، با این وجود انسانیت ما با آنچه در گذشته ها بوده تفاوت زیادی نکرده.  شاید به اتکای همین حقیقت است که مرتب در مطالب پیشین هشدار داده ایم که هرگونه پیشرفت واقعی ما منوط به تجدید نظر در افکار و محتویات مغزی و خلاص شدن از یادگارهای مشترک با اجداد جانوری است.  تعویض لباس کهنه با نو سبب نو شدن فکر نمیشود.   در زیر بشرح مواردی چند می پردازیم:

1- اتم.  از زمان باستان یک سوأل دائم مغز متفکران را بخود مشغول میداشت:  جهان از چه ساخته شده؟  رایج ترین و جا افتاده ترین پاسخ همانا عناصر چهارگانه است که بسیاری از حکیم باشی های ما نیز تا همین یکصد سال پیش بدان باور داشتند.  بهرحال نظر امروزی اتم است که از هر آزمونی موفق بدر آمده است. امروزه میدانیم که جهان از حدود 92 عنصر طبیعی ساخته شده است.  فراوان ترین عنصر طبیعی هیدروژن است و در مقام بعدی هلیوم قرار دارد.  علم نشان داده است که هیدروژن عنصر اولیه جهان ( به تعبیری، ماده المواد) بوده و سایر عناصر از ادغام و بهم پیوستن مکرر هیدروژن در کوره ستارگان ساخته شده است.  وقتی در مقابل حقیقت جهان بتماشا ایستاده ایم، این اطلاعات که در کتابهای درسی نیز هست در ما اعجابی ایجاد نمیکند زیرا که با تمام وجود واقعیت جهان بیرونی را بعنوان دوفاکتو حس میکنیم و نمیتوانیم منکر وجود آن شویم.  با این وجود، برای یک انسان پرسشگر همه چیز یک شعبده مینماید.

بعنوان مثال با گاز هیدروژن آشنائیم و میدانیم که سبک است و میسوزد.  تا اینجا درست.  اما چگونه است که با تصادم چهار اتم هیدروژن و چند فعل و انفعال میانی، اتم دیگری بنام هلیوم ساخته میشود که نمیسوزد و خاصیت متفاوتی دارد.  ادغام های بعدی هیدروژن را که دنبال کنیم عناصر لیتیوم، کربن، اکسیژن، و سایر عناصر ساخته میشوند.  از چه ماده اولیه ای؟ از هیدروژن!  این عناصر طبیعی که در جدول مندلیف داریم هریکی با دیگری زمین تا آسمان تفاوت دارد، حتی اگر در دو خانه همسایه باشند.  برای اینکه موضوع روشن شود اجازه دهید بگوئیم ما خواص اساسی عنصر هیدروژن را روی کاغذ بشما میدهیم.  فرض کنید تمام اطلاعات مکانیک کوانتومی آن و مشخصات مدار پایه و مدارات برانگیخته آن را هم بشما داده باشیم.  اطلاعات هسته آن، یعنی پروتون، را هم ارائه میکنیم.  در آخر از شما میخواهیم بما بگوئید عنصری با 26 پروتون در هسته و 26 الکترون در مدار چگونه عنصری است؟ خواص آنرا پیش بینی کنید و شکل و شمایل آنرا برایمان تصویر کنید.  آیا میدانستید که این عنصر آهن است با آن صلابت که هیچ شباهتی با گاز هیدروژن ندارد؟ آیا چکش خواری و نقطه ذوب 1530 درجه و گرمای ویژه 0.11Cal/g/C  آنرا میتوانستید پیش بینی کنید؟ از خواص شیمیائی آن نمیگوئیم که زمین تا آسمان با عنصر مادرش متفاوت است.  بهمین ترتیب، سایر عناصر نیز دارای ویژگی های یگانه و بشدت متمایز از هیدروژن هستند.   البته همه اینها را ما میدانستیم زیرا در کتابها خوانده ایم و چه بسا دانشمندان ما تحقیقات کرده و رساله ها هم نوشته اند.  اما مطلب مهمی که در صدد بزرگنمائی آن هستیم اینکه این دنیای بظاهر آشنا به هیچ روی قابل پیشگوئی و پیش بینی بنده و شما نیست.  بعبارت دیگر منبع اصلی معرفت ما تجربه است و اگر صرفاً عقل میبود ما یا هر موجود با هوش دیگر، علی القاعده میبایست قادر میبود با داشتن مشخصات هیدروژن، خواص تمام عناصر دیگر را پیش بینی میکرد، در حالیکه اینگونه نیست.  یا حتی یک درجه عمیق تر، با داشتن خواص سه ذره بنیادی اصلی یعنی پروتون و نوترون و الکترون بتوان خواص کلیه عناصر را پیشگوئی کرد. قطر اتم حدود 0.1 نانومتر است (1 نانومتر معادل 1 میلیونیم میلیمتر) و تازه قطر هسته مرکزی از آن هم 100 هزار مرتبه کوچکتر است.  اینها کوچکترین موجودات بظاهر آشنا برای مردم است.

2- مولکول.  گیریم که شما مرحله 1 را با موفقیت از سر گذراندید، اما این مرحله را چگونه عبور خواهید کرد؟  میدانیم که جهان ما علاوه بر عناصر، حاوی ترکیبات این عناصر نیز هست.  زندگی ما و سایر جانداران بسیار وابسته است به این ترکیبات.  از بهم پیوستن اتمها، مولکول تشکیل میشود.  مثلاً از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، مولکول آب بدست میآید که زندگی ما بدون آن غیر ممکن است.  یا از ترکیب سدیم و کلر که هردو بسیار خطرناک و کشنده اند، نمک طعام دوست داشتنی و حیاتی تولید میشود که زندگی بدون آن طعمی ندارد.   آیا با در دست داشتن خواص دو گاز H و O قادرید خواص آب را پیش بینی کرده و نیاز حیات را بدان بازگو کنید؟  آیا خواص فیزیکی آب و سه شکل آن در طبیعت قابل پیشگوئی میبود؟   آیا بطور نظری کسی میتواند خواص بی نظیر نمک طعام حاصل ترکیب این دو مادّه سمی را پیش بینی کند.  همین کلر با هیدروژن که ترکیب شود چیز عجیب دیگری بنام اسید کلریدریک را میدهد که بکلی با نمک طعام زمین تا آسمان متفاوت است.  سایر ترکیبات نیز بهمین منوال است.  عنصر کربن جایگاه خاصی دارد زیرا مولکول های متنوعی را تولید میکند که در حیات نقشی ویژه دارند.  ما با اینکه عملاً از نزدیک با واقعیت های این جهان روبروایم، در عین حال قاصر از پیش بینی نظری خواص آنها هستیم.  این خواص را صرفاً از تجربه و مشاهده بصورت آنچه هست کسب کرده ایم و یاد گرفته ایم که دنیای ما این گونه رفتار میکند.  چرا اینگونه رفتار میکند؟ اگر در کُنه کار فرورویم مبهوت و متحیر شده به نتیجه ای نمیرسیم.  متأسفانه هیچکس دقیقاً نمیداند چرا!

3- اسید های آلی.  اسیدهای آلی (Organic Acid) متشکل از مولکول های طویل آلی هستند که خاصیت اسیدی دارند. برخی از ترکیبات شیمیائی تحت نام مواد آلی دسته بندی میشوند زیرا بر پایه ترکیبات کربنی بوده و مولکول های مزبور میتواند بزرگ باشد که ماکرومولکول نامیده میشوند. یکی از مهمترین اسیدهای آلی، اسیدنوکلئیک است که حاوی زنجیره طویل دو رشته ای یا تک رشته ای از مولکول هاست که بصورت خطی پشت هم قطار شده اند.  این زنجیره از تکرار واحدهای ساده تری بنام نوکلئوتید تشکیل شده است.  از مهمترین انواع اسیدهای نوکلئیک، RNA و DNA  بشمار میرود که در همه جانداران یافت میشود.  اندازه طول آنها حدود 2.5 نانومتر است.

4- ویروس.  آنچه در دنیای جمادات میبینیم مجموعه عناصر و ترکیباتی است که اطراف ما را فراگرفته است.  برخی از ترکیبات، همانطور که گفتیم، مواد آلی نام دارند و در ساختار موجود زنده نقش اصلی را بازی میکند.  کوچکترین موجود آلی ویروس است که فقط با میکروسکوپ الکترونی دیده میشود. برخی معتقدند که ویروس چند مولکول آلی بسیار بزرگ است در زمره جمادات ولی عده ای دیگر آنرا از زمره موجودات زنده میدانند.  درواقع ویروس چیزیست بین دو دنیای جماد و حیات که هنوز راه زیادی برای فهم آن وجود دارد.  اندازه کوچکترین آن حدود 10 نانومتر است و ویروس کرونا که نسبتاً بزرگ است حدود 100 نانومتر قطر دارد.  بخش اصلی و مرکزی ویروس DNA یا RNA از اسیدهای آلی میباشد که با لایه ای از پروتئین یا چربی پوشیده و محافظت میشود.  اینکه در داخل آن چه میگذرد و اینکه آیا واقعاً حاوی نوعی شعور هست یا نه هنوز اطمینانی وجود ندارد و با شگفتی فراوان تلقی میشود.  اما قدر مسلم اینست که مهمترین خصلت ویروس خاصیت تکثیر است که با رفتن به داخل هسته سلول و با فعل و انفعالاتی که مجال ذکر آن نیست مشابه خود را بازسازی میکند.  ویروس فقط در داخل بدن جانداران نقش خود را که همانا تکثیر باشد توسط دوپاره شدن DNA ایفا میکند و این تکثیر گاهی عواقب مرگبار برای میزبان دارد.

5- موجود زنده.  موجودات زنده از تک سلولی ساده آغاز شده و به موجودات پیچیده پر سلولی ختم میشود.  ساده ترین واحد ساختمانی موجود زنده همانا "سلول" است درست همانطور که ساده ترین واحد سازنده ماده اتم است.  سلول، یا یاخته، کوچکترین واحد موجودات زنده است که با تکرار تعداد زیادی از آنها در کنار یکدیگر موجود زنده ای که با آن آشنائیم ساخته میشود و لذا به بلوک های ساختمانی زندگی معروف است.  البته ساده ترین موجود زنده، تک یاخته ای ها هستند از قبیل میکروب یا آمیب و امثال آن.  سلول حیوانات و اغلب گیاهان پیچیده بوده دارای هسته ای است که خود درون غشائی محافظت میشود و حاوی مولکول های زیستی مانند پروتئین و اسیدهای نوکلئیک است.  اندازه اینگونه سلولها حدود 10 تا 100 میکرون (1 میکرون= 1000 نانومتر) میباشد.  سلول ساده تری نیز وجود دارد که بدون هسته بوده و DNA آن در تماس مستقیم با سیتوپلاسم است.  باکتری ها از این نوع تک یاخته ای ها بوده دارای ابعادی حدود 0.5 تا 2 میکرون، کوچکتر از سلول عادی، هستند.  گویا این سلولهای ساده بدون هسته، ابتدائی ترین شکل های حیات بوده است.  وجود سلول را اولین بار رابرت هوک در 1665 با گذاشتن غشاء نازکی از چوب پنبه زیر میکروسکوپ ابداعی خودش کشف کرد.  وی البته، بکمک میکروسکوپ، کشفیات دیگری نیز در حوزه بیولوژی داشته است.  باور بر اینست که اولین یاخته ها 3.5 میلیارد سال پیش بر عرصه زمین پدیدار شدند (عمر زمین 4.5 میلیارد سال است). مهمترین بخش هسته که خاصیت همانند سازی داشته منشاء حیات تصور میشود RNA و DNA از زمره اسیدهای نوکلئیک میباشد.  زنجیره آنها از تکرار واحدهائی بنام نوکلئوتید (در حدود میلیونها) تشکیل شده که طول کل زنجیره حدود 2.5 نانومتر میباشد.  اسید های آمینه نیز نوعی مواد آلی مهم در زنجیره حیات بوده و گاه به آجرهای سازنده حیات موسوم است که آزمایشات نشان داده در فرایندهای معمول شیمائی بدون ارتباط با حیات قابلیت ایجاد دارد.  اسیدهای نوکلئیک سازمان دهنده تشکیل پروتئین های حیاتی از اسیدهای آمینه است و صرفنظر از اینکه کدام اول و کدام بعداً بوجود آمده، همگی از کنار هم قرار گرفتن مولکولها و آنها بنوبه خود از مجموعه 92 عنصر طبیعی متشکل است.  شگفت آور اینکه نه همه 92 عنصر بلکه  C و N و  H و  O و  P و S عمده ترین عناصر مهم مورد استفاده حیات اند!  از بین انواع ترکیبات آلی مورد استفاده در حیات، سامانه ای دارای حیات قلمداد میشود که دارای دو ویژگی مهم باشد و آنها عبارتند از همانند سازی و سوخت و ساز (متابولیسم).  گفته میشود که نخستین شکل های موجود زنده از تک سلولی های فاقد هسته (مثل باکتری ها) در 3.5 میلیارد سال پیش آغاز شده است.  چه سلسله از وقایع شیمائی منجر به تولید نخستین اسید نوکلئیک گردید هنوز روشن نیست ولی تصور میشود که RNA با ویژگی ذخیره اطلاعات ژنتیکی و خاصیت کاتالیزور برای واکنش های شیمیائی، نخستین مولکول خود-تکرار کننده باشد.  اخیراً در اعماق تاریک اقیانوس ها، جائی که ذره ای از اشعه خورشید نفوذ نمیکند، شکل هائی از حیات ابتدائی مشتمل بر تک سلولی های فاقد هسته کشف شده است.  بر این مبنا فرضیه ای ارائه شده که متان و آمونیاک خارج شده از آتشفشان های بستر دریا، حباب هائی تشکیل میدهد که مصون از صدمه اشعه ماوراءبنفش خورشید باهم واکنش کرده و آمینواسیدهای حیاتی را بوجود میآورد.  این فرضیه توضیح میدهد که چگونه در 4 میلیارد سال پیش که زمین فاقد سپر حفاظتی اوزون در برابر اشعه ماوراءبنفش خورشید بوده مولکولهای آلی از خطر تجزیه بسلامت جسته اند.  البته فرضیه های دیگری نیز درباب منشاء حیات هست از جمله اینکه آنرا ناشی از فرود شهاب سنگهای آسمانی حاوی مولکول های حیات میداند.  دراین باره در حال حاضر اجماعی وجود ندارد.  

نتیجه گیری:  به هریک از بخش های بالا که مینگریم، چنانچه کنجکاو باشیم، دنیای ناممکن را در برابر چشمان خود میبینیم.  جهان ابتدائی ما اقیانوسی از گاز درهم پیچیده هیدروژن بوده است هرچند وضع حاضرش نیز چندان تفاوتی با قبل نکرده است.  زمانی دور، بخش اندکی از این گاز در درون ستاره ای حجیم درحال احتضار، یکی از میلیارها میلیارد ستاره، دچار برخوردهای شدید زنجیره ای شده سایر عناصر ایجاد شدند.  بخش بسیار کوچکتری از آن پس از پراکنش در فضای بیکران، منظومه خورشیدی ما را شکل داد و زمین بصورت جزء بسار کوچکتری از آن متولد گردید.  اکنون مائیم با اینهمه شگفتی غیر قابل هضم.  اگر شگفتی احساس نمیشود مسئول آن چیزی نیست جز "عادت".  استمرار در مشاهده امور عالم، عادت درست بودن آنچه را واقع هست در ما ایجاد کرده است. اینکه چگونه از یک پروتون و یک الکترون هریک با خواصی متباین هیدروژن بوجود آمده بسیار عجیب است.  متشابهاً اینکه سایر عناصر از آن بوجود آمده است نیز بسی شگفت انگیزتر است.  ایجاد انواع ترکیبات شیمیائی و آلی از این عناصر نیز بمراتب بازهم شگفت انگیزتر است.  مولکول های آلی نهایتاً منجر به تولد حیات شد که برای ما تأثیر ویژه ای بدنبال داشت.  عموم مردم فقط این مرحله را شگفت انگیز میبینند در حالیکه مراحل قبلی همگی بمراتب از اینهم اعجاب آورتر بوده است.  انسان چون خود را تافته جدابافته ای میپندارد برای مرحله حیات و بویژه ظهور گونه خودش حالت تقدسی لحاظ میکند توگوئی هرآنچه پیش از پیدایش وجود او بوده همه و همه فقط مقدمه ای در تمهید صحنه نمایش او بر بستر زمین بوده است.  اغلب مشکلات ما، اگر نگوئیم همه آن، از این نوع خود-جهان بینی سرچشمه میگیرد.  بیان این اعجاب و شگفتی نه بقصد اینست که ما نیز ماوراءالطبیعه را تشویق کرده باشیم و عاقبت کار را پناه جستن در دامان خرافات پیشنهاد کرده باشیم.  اما ممکن است احساسات ما را در مابعدالطبیعه، که خود مقوله دیگریست، برانگیزد.  در میان شگفتی هائی که ارائه شد، معمولاً تنها چیزی که در ذهن مردم عادی پرسش ایجاد میکند اینکه تفاوت ما انسانها با سایر چیزها وجود روح در کالبد ماست.  بلافاصله پس از طرح وجود روح و اینکه از کجا آمده خود به خود به وجود باری تعالی میرسد.  و سپس البته به حواشی آن از قبیل اینکه مأموریت ما چیست و راه سعادت و اخلاق حسنه و امثال آن یعنی مابعدالطبیعه پرداخته میشود.  قبول واقعیات امور جهان بیشتر بر مبنای صرف وجود آنهاست و تنها کاری که علم میکند ارتباط این امور پراکنده و بسیار زیاد بیکدیگر در یک بافت منسجم و منطقی مانند یک پازل بازی بچه ها است.  اما وقتی ادعا میشود که روح جسم نیست و مادّیت ندارد ولی لازمست که داخل بدن مادّی باشد، کار به تضاد میکشد و پازلی که میلیاردها قطعه با زحمت کنار هم جور شده اند ناگهان از هم میپاشد.  موضوع روح و شعور قبلاً در بحث دکارت در مطالب پیشین مشروحاً صحبت شد.  تنها چیزی که اینجا میتوان گفت اینکه انسان برای توجیه تمایز خودش از عالم بیجان و این پدیده شگفت انگیز که چگونه از مشتی مواد شیمیائی، موجودی دارای شعور و فکر بوجود آمده مبادرت به خلق چیزی بنام روح شده تا این تضاد را حل کند.  شاید حق داشته باشد.  اما چیزی را که ندیده و حالا ما در این بحث نمایان ساختیم، موضوع شگفتی های دیگری است که شاید بمراتب غیرباورتر از موضوع روح باشد.  او فقط شگفت زدگی مربوط به خودش را رتق و فتق کرد ولی سهم بخش های پیشین را ندیده گرفت.  اگر بخواهیم همان سبک و سیاق را در مورد چهار بخش نخستین ادامه دهیم لازمست متشابهاً چهار روح متمایز را برای توجیه هر یک از آن شگفتی ها ابداع کنیم.

جان کلام:  برای آنان که مشتاق روش علمی اند باید بگوئیم که تا حدودی میتوان این شگفتی ها را بکمک دانشی که تاکنون به ارث برده ایم توجیه کرد.  بنظر ما 2 پدیده اساسی مسبب همه این شگفتی هاست. 

اول، موضوع ترتیب (Combination) یعنی شکل های متفاوتی که از کنار هم قرار گرفتن تعداد معدوی چیز درکنار هم بوجود میآید. اگر هنوز باور نمیکنید، نگاهی به تلفن همراه خود بیاندازید که نوعی کامپیوتر است و فقط با 0 و 1 کار میکند!  این شاید بهترین مثالی باشد که شما را وادارد باقی شگفتی ها را تا حدی که تخیل شما اجازه میدهد باور کنید.  در مطالب اولیه این وبلاگ مشروحاً به این پدیده جالب پرداخته ایم (مثلا": چاپ کتاب سیاستنامه بطور الابختی. 94/7/19).

دوم، نیروی الکتریکی که مسئول اصلی جفت و جور شدن اتمها کنار هم، و ملکولها کنار هم میباشد.  این نیرو مسئول تولید انواع ترکیبات شیمیائی معدنی و آلی میباشد.  عناصر کربن و ازت والانس های آزاد متعددی دارند که پاگرفتن ترتیبات مختلف را ممکن میسازد.  مولکول های آلی حیات اصطلاحاً دارای تضاریسی هستند که فقط بشکل خاصی با یکدیگر جفت و جور میشوند و لذا تعداد ترتیبات بینهایت نمیشود. 

       در مطالب پیشین گفتیم که شعور نوعی کنش های الکتریکی جاری در مغز است و اکنون با توجه به این دو پدیده بنیادی شاید توجیه بسیاری از شگفتی های عالم میسر باشد هرچند هر کار کنیم باز غیر قابل باور مینماید.  نکته آخر و قابل تأمل آنکه مجموع شگفتی های ارائه شده و نیز آنچه هست و اینجا ارائه نشد، با فاصله عظیمی از هر آنچه از ازل تا کنون بعنوان ماوراءالطبیعه عرضه شده شگفت انگیز تر و غیر قابل باورتر است.  با یک تفاوت! : اینها علم است و واقعی و آنها شبه علم است و غیر واقعی.

 

  • مرتضی قریب

دنیای ناممکن

نظرات  (۲)

  • حبیب ابن علی
  •  

    جناب آقاى دکتر غریب من همه نوشته هاى علمى شما را همانند روزنامه ها در همان روز یکه در وبلاگتان میگذارید میخوانم این گونه است که نقد نقدها ودنیاى نا ممکن را خواندم باز هم دیدم که شما بسیار بر دانش تجربى متکى هستید و بر این باورید که این علم جواب همه پرسشهاى فلسفى و نظرى مارا  خواهد داد همان گونه که نیوتون در قرن هفدهم و أنیشتین در قرن بیستم و هاپکینز بر این باور بودند من که فکر میکنم کار ما با مهبانگ سامان نمیگیردمنبشما دوست گرامى آفرین و درود میفرستم که چنین دانش گسترده و خردمندانه اى دارید ولى من این اندیشه را دارم که دانش تجربى  تا امروز پاسخ درخورى به مسئله زمان و مکان و  آغاز و انجام جهان و چیز هاى دیگر از این دست  نداده به دیگر عبارت مسائل متافیزیک لا ینحل مانده وحقه مهر بر آن نام ونشان است  که بودو این قال و مقال را پایان و حاصلى نیست

    از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود.    زینهار از این بیابان زین راه بینهایت

    پاسخ:
    ما نیز در این حیرت با شما همراهیم.  ولی چه باید کرد که نمیتوان نشست و نظاره گر بود.  نوشته های ما به معنای پاسخ قطعی به چیزی نیست، بلکه تلاشی ذهنی برای تمرین در این معرکه است.  شاید در مطلب بعدی تکانی بخود دهیم و جستجوگر راه های جدید باشیم.  

    بسیار عالی بود و لذت بردم نوشته هایتان دور از هرگونه اعمال عقاید شخصی و بسیار دلنشین بودند. ممنونم.میشه لطفا از نظر علمی به دنیای ماورا طبیعت نیز بپردازید؟ بدون دخل نظر شخصی

    پاسخ:
    دوست عزیزی که با نام "رادیو" تشریف آوردید، ممنونم از حسن نظر شما که از معدود افرادی هستید که نسبت به این قبیل مطالب اظهار علاقه میکنید.  افراد کنجکاو امروزه خیلی نادرند و اکثراً مشغول صفحات مجازی کلیپ های در گردش در تلفن های همراه هستند.  مسائل ماوراء طبیعت (= فرا طبیعی، کلمه فارسی آن) و نیز مابعدالطبیعه (= متافیزیک کلمه ارسطوئی) بنظر من نیز مهم اند و بویژه برای جوانان که اگر خوب درک نشده باشد پنجره ایست که افراد فرصت طلب از آن سوء استفاده کرده و حجم بزرگ افکار پرت و بلا را وارد ذهن مخاطبان جوان میکنند.  درباره هردو باندازه کافی در مطالب پیشین گفته ایم (دروس تاریخ فلسفه) ولی با این وجود یکبار دیگر در آینده نزدیک بصورت ساده و مختصر به شرح آنها خواهیم پرداخت.  شاید یکی دو جلسه هم به درازا کشد که البته باکی نیست.  اما آنجا که گفته اید بدون دخالت نظر شخصی، این یکی ممکن نیست.  اگر درباره موضوعی علمی و عینی سوأل کنید که مثلاً "آب چیست؟" پاسخ آن نمیتواند نظر شخصی باشد چه اینکه از هر شخص دانائی بپرسید جواب یکسان است.  اما در خصوص مسائل ماورائی و نیز البته فلسفه بطور عام، نظریات متفاوت است و لذا هر کسی از ظن خود شد یار من مصداق دارد.  اگر از یک حقه باز درباره این موضوعات بپرسید نظرش کاملاً با من متفاوت خواهد بود.  بزودی خواهیم دید و شما حتماً نظر خود را بنویسید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی