فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

منشاء الودگی ها

جمعه, ۱۹ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۱ ب.ظ

منشاء آلودگی ها

     در این ایام مسأله حیاتی و بسیار مهمی بنام گرم شدن کره زمین در سطح جهانی مطرح شده که افکار بسیاری را بخود جلب و مشغول داشته است.  اهمیت موضوع از آن جهت است که اگر افزایش متوسط 1.5 درجه ای فعلی به 2 رسیده و تجاوز کند، بیم آن میرود که سیاره ما نیز چون زهره متحمل یک فرآیند بازگشت ناپذیر بسمت گرمتر شدن و نهایتاً خالی از حیات شدن برود.  متأسفانه فکر های اندکی متوجه وخامت موضوع است و عامه، چون گذشته، بکار خود سرگرمند. 

     اما مسأله دیگری که اهمیت آن از موضوع فوق کمتر نیست، اگر بیشتر نباشد، موضوع آلودگی تدریجی کل (دقت کنید کل) کره زمین است.  این تدریج از یکصد سال پیش بدینسو رشد تصاعدی بخود گرفته و بعید نیست پیش از آنکه بر اثر گرمایش کره زمین، حیات نابود شود، آلودگی پیش دستی کرده کار را تمام کند.  یکی از بحث های مهم این روزها، مسأله آلودگی است.  البته یک آلودگی فکری نیز هست که آن نیز، دستکم برای ما، اهمیتش از آلودگی مادّی کمتر نیست و جا دارد در آینده بدان نیز پرداخته شود.

    بحث رایج در رسانه های داخلی و خارجی همه حول و حوش انواع آلودگی دور میزند.  آلودگی هوا که خود سرچشمه از سوخت های فسیلی دارد یا گرد و غبار ناشی از بیابان زائی و یا ذرات ریز پلاستیک شناور در هوا.  آلودگی آب هست که آن نیز ناشی از عوامل مختلف است.  ناشی از سموم شیمیائی و انواع آفت کش ها که سرانجام همه به دریا ختم میشود.  ناشی از فاضلاب های خانگی و صنعتی حاوی هزاران نوع مواد شیمیائی مضر و انواع میکروب ها.  ناشی از پلاستیک ها که بدترین در نوع خود میباشد زیرا بسادگی در طبیعت هضم نشده و وارد زنجیره غذائی و حیاتی ما و سایر جانداران شده است.  آلودگی خاک که آن نیز چه از بابت مواد شیمیائی مورد مصرف در کشاورزی و چه از بابت اکتشاف و بهره برداری های نفتی و چه سایر معادن و استفاده های صرفاً سودجویانه و طبیعت ستیز وجود دارد. 

    میگویند زمین از این همه آلودگی در رنج است.  حتی میگویند زمین در خطر است.  زمین در خطر انقراض است.  آیا واقعاً در خطر است؟ آیا زمین در معرض انقراض است؟  کدام رنج؟!  چرا ما مشکلات خود را گردن دیگران میاندازیم؟  چرا مشکل خود را مشکل زمین میگوئیم؟  مگر زمین با ما سخن گفته که مثلاً اظهار ناراحتی کرده باشد؟  حقیقت اینست که همه اینها فرافکنی است.  عادت کرده ایم به پراکنده گوئی و حرف های بی پایه و اساس گفتن.  کجا زمین در خطر است؟  زمین میلیاردها سال زندگی کرده و همچنان زندگی خواهد کرد.  این ما انسان های مستأصل و بیچاره هستیم که در خطریم!  البته سایر حیوانات زبان بسته نیز به پای ما در حال قربانی شدن هستند.  حتی اگر روزی نسل حیات از بستر زمین زدوده شود، باز هم زمین به زمین بودن خود ادامه خواهد داد، حتی اگر وضعیتی چون خواهر خود ناهید اختیار کند.  

    لذا همه این داد و فریادها بابت آلودگی زمین برای آلودگی خودمان و در خطر قرار گرفتن آینده خودمان است.  آلودگی زمین چیست؟  واقعیت اینست (بازهم باتکای اصول بقا) که همه چیز در درون و بر رخسار این سیاره ثابت است؛ نه چیزی اضافه میشود و نه چیزی کم میشود ( از مقدار جزئی سقوط شهاب سنگ ها صرفنظر کنید).  پس صحبت از آلودگی برای چیست؟  واقعیت دوم اینست که کره زمین حاوی مقادیری عناصر مختلف بوده و اغلب بصورت ترکیباتی از این عناصر توده زمین را تشکیل میدهد.  چه انسان بر بستر این سیاره میبود یا نمیبود، چه حتی اگر حیات بر سطح این کره خاکی بوجود میآمد یا نمیآمد، در هر حال بطور طبیعی در طول زمان عناصر دستخوش کنش و واکنش با یک دیگر میشوند و ترکیبات گوناگون بوجود آورده یا بصورتی دیگر متحول میشوند.  درست همان رفتاری که بر سایر سیارات فاقد حیات منظومه خورشیدی رفته است.  

    منتها تنها تفاوتی که وجود دارد، واقعیت وجودی انسان و دخل و تصرفات وی بر بستر زمین است.  حتی بسیار بسیار پیشتر از آنکه انسانی بوجود آید، کسان دیگری بوده که این دخل و تصرفات را انجام داده اند.  مثلاً چه کسانی؟  شواهد زمینشناسی حاکی از وجود موجودات ذره بینی در دریاهای چند میلیارد سال پیش کره زمین است که با جذب گاز کربنیک و تولید اکسیژن صحنه را برای ظهور موجودات بعدی آماده ساختند.  از نقطه نظر ما آدمیان این دخالت خوبی بوده زیرا به نفع موجودیت ما بوده!  طُرفه انکه امروز ما انسانها در حال انجام عمل عکس و به زیان موجودیت خود هستیم یعنی مصرف اکسیژن و سوخت های کربنی یامفت (زیرا در تولید انها نقشی نداشتیم) و تبدیل به انواع گازهای کربن و ایجاد آلودگی و البته گرمایش زمین.  از این نظر، تفاوتی نیست و ما هم بخشی از موجودات دست اندر کار زمین هستیم.

    اگر از کره زمین سوأل کنیم، برای او هیچ فرقی نمیکند و بین آن موجودات ذره بینی مفید و این انسان های دوپای مضر هیچ تفاوتی نمیبیند و همه به نوعی سرگرم کار خود اند.  منتها ما انسانها چون خود را صاحب عقل میدانیم، انجام اقداماتی در جهت زیان به خانه خود و تخریب آن با عقل و معرفت ادعائی منافات دارد.  این رویه جاری باید تغییر کند.

    اکنون مجدد بازمیگردیم به طرح پرسش اولیه که این آلودگی ها چیست؟  در پاسخ باید گفت با توجه به بحث قبلی یعنی بقای مادّه، چیزی بنام آلودگی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد!  آنچه حقیقتاً وجود دارد، پراکندگی است.  میلیونها سال طول کشیده تا کربن جوّ زمین در درختان و بدن جانوران دیرین انباشت شده و در اعماق زمین به سوخت های کربنی تبدیل گردید.  این پروسه نه برای ما و نه برای هیچ موجود دیگری بوده.  متشابهاً افزایش غلظت اکسیژن جوّ زمین نه بخاطر ما و نه بخاطر هیچ تنابنده دیگری صورت پذیرفته.  طبیعت عمل خود را میکند و جمع شدن مواد در یکجا و پراکنده شدن آنها در جای دیگر فقط در سایه قوانین طبیعی صورت گرفته و صورت خواهد گرفت.  پس نقش ما انسانها کجای این صحنه است؟  در گذشته های دور انسان نیز همچون سایر جانداران برای بقای خود دخل و تصرفات خود را در طبیعت پیرامون خود داشت.  منتها چندان چشمگیر نبود چه به لحاظ تکنیک چه به لحاظ جمعیت.  اما امروزه انسان با دانش وسیع خود، و البته جمعیتی عظیم، دست اندازی های او سبب تشتت با آهنگی سریع و در پهنه ای وسیع میشود.  سوخت های کربنی اکنون بصورت گاز مجدد به هوا بازگشت میکند.  بخشی از آن بصورت لاستیک و پلاستیک و محصولات پتروشیمی درآمده در زمین و هوا و دریا پراکنده میشود.  معادن، استخراج و بصورت مصنوعات ساخته شده بر پهنه زمین پخش میشود.  همه چیز در کلیت خود بصورت بی نظمی در میآید.  در اصطلاح علمی "آنتروپی" کل رو به افزایش است.  علیرغم اینکه برخی جاها نظمی شکل میگیرد اما بی نظمی در کلیت خود رو به افزایش بوده و در این یکصد سال اخیر بصورت تصاعدی رو به ازدیاد است مگر فکری به حال آن شود.  در واقع فکری که میکنیم بحال خود است نه کره زمین. نکته اینجاست حرکت در جهت عکس یعنی کاهش آنتروپی هزینه بیشتری دارد.  کار درست آنست که دانسته در صدد افزایش آن نباشیم.

     چه باید کرد؟  اولین گام، محدود کردن رشد جمعیت است چه اینکه زمین محدود ما قادر به پشتیبانی از چنین جمعیتی نیست.  ضمن اینکه تبعات ناشی از مصرف آنها نیز خانمان برانداز است.  آگاهان از رشد پایدار سخن میگویند یعنی رودخانه ها، تالاب ها، دریاچه ها، جنگل ها، دشت های سرسبز و هرآنچه میراث طبیعی هست باید حفظ شود.  تولید مثل را حیوانات بهتر بلدند.  دوم حرکت بسمت سبز کردن صنعت است و کاهش هر چه بیشتر رد پای کربن در محیط زیست.  سوم، مقرر کردن بهای واقعی آب و هواست که امروز تولید کنندگان صنعتی رایگان مصرف میکنند.  مداخله در آب و هوای پاک باید با جریمه روبرو شود.  چهارم حفظ حقوق آیندگان است که ما حق نداریم آنرا ضایع کنیم.  از بین بردن جنگل ها و تخریب محیط زیست و خشکاندن دریاچه ها و رودخانه ها برای مصرف فعلی، جنایتی در حق آیندگان است.  

     وظیفه ما؟  یک راه اینست که به همین راهی که میرویم ادامه دهیم.  یعنی مرتب انتقاد کنیم و جلسات و سمینارها برپا کنیم و کماکان شاهد باشیم آب از آب تکان نمیخورد.  اما راه دیگر و راه اساسی این است که مسئولین نادان و جنایتکار را بیکباره عزل و انسان های دانا و با شعور را نصب کنیم.  بدین گونه یکباره همه چیز در جای درست خود قرار میگیرد و هرکس بکاری که  سود جمعی در آنست پرداخته و وقت و انرژی بسیاری صرفه جوئی میشود.  در این زمانه، علم و سیاست درهم تنیده است و نمیتوان به بهانه عدم دخالت در سیاست، منفعلانه ناظر تخریب خانه و کاشانه خود بود.  نمیتوان ناظر بیطرف باقی ماند تا محیط زندگی ما فدای هوی و هوس تصمیم سازان بی هنر سودجو شود.  از آن بالاتر، آینده نسل های آتی نابود شود.  و از همه بالاتر سرزمین پدری دستخوش فرایندهای یکطرفه در جهت بیابان شدن دائمی و گسترش فقر و مهاجرت های میلیونی گردد.

  • مرتضی قریب

آلودگی

طبیعت

نظرات  (۲)

جناب دکتر gharib منشأء آلودگیها بسیار گزارش آموزنده و روشنگر و رنج آورى بود بکجا میرویم اینگونه دیده میشود پیش از آنکه زمین در سیکل طبیعى خود نابود شود و انطور که میگویند میلیاردها سال دیگر شاید همراه کهکشان راه شیرى بوسیله سیاه چاله اى بلعیده شود این انسان هوشمند و اندیشمند آنرا به صورت کره اى که فاقد حیات خواهد بود در میاورد شما در این نوشته این خطرات را به زبانى ساده و علمىبیان فرموده اید٠گاهى باورم اینست گه کل سرنوشت زمین همراه منظومه شمسى و کهکشان راه شیرى وکل جهان هستىازپیش رقم خورده است و انسان هیچ نفشى در آن ندارد با این وجود من بر این اندیشه ام که میبایست سرنوشت طبیعى کره زمین را با زندگانى اجتمایىانسان در این کره خاکى از هم جدا کرد چرا که آن یک پروسه میلیارد سالى است و این شاید جریان چند هزار ساله آیاباید همه نا بخردى خود را در اینهمه رفتارنا شایست ونا متناسب و آسیب زدن به زمین رابحساب جبر مطلق گذارد آیا این زندگانى اجتماعى امروز انسان از دیدگاه اخلاقى وانسانی شایسته اوست اینهمه اختلاف طبقاتى و فقر و جنگ و استبداد و جنایتکارى و خون آشامیدن  دیکتاتورها و فساد و اعتیاد و آلودن محیط زیست… را چگونه میبایست توجیه کرد آیا ما متعهد نیستم که براى آیندگان ازایهمه منابع و زیبائىهاچیزى بگذاریم؟ من بر این اندشه ام مادر همه این زشتیها و کژیها…اینست کهامروزه کشورها بوسیله نابخردان وفاسدین و سیهکاران و زورمداران و غار نشینان اداره میشود و متأسفانه با یکدیگر متحد میباشند و این موکراسیهاى لنگ نیز توانائى مبارزه باآن را ندارد افلاطون حکومت خردمندان را پیشنهاد میکند و روسو مالکیت فردى را سم میداند بنیان گذاران مکتب فرانکفورت و حلقه وین که محصول دو جنگ جهانى خانمانسوز اول و دوم بوده اند با آنکه طیفها وسیعى را در بر میگیرند بطور کلى به سوسیال دموکراسى باور داشتند امروزه وظیفه روشنفکران و نخبگان و اساتیداست کهبسرعت اقدام کرده وبامبارزه عملى - نه جنگى- و علمى و با استفاده از میراث گذشتگان زمین و آیندگان رااز شر دیوان نجات دهند که وقتى نمانده است٠

پاسخ:
همین طور است.  اما بنظر من، اگر اینهمه را به گردن جبر مطلق میخواهیم بیاندازیم، باید توجه کنیم که این فلاکت با اختیاری که به خرابکاران داده شده به وجود آمده.  لذا در جهت تصحیح آن هر اقدامی شود میتوان آنرا بحساب جبر گذارد.  منظور اینکه حتی با فرض وجود "جبر" باز هر کاری من و شما در جهت رفع خرابی کنیم میشود آنرا هم بحساب جبر گذارد.  در یک کلام جبر نباید موجب نومیدی و دست روی دست گذاشتن شود.  شما "اختیار" خود را میتوانید ناشی از جبر تلقی کرده و ازادانه بیاندیشید.  این اندیشه جبر، روزگار خلفای بنی امیه دستاویزی شده بود برای ساکت کردن نومسلمانان که خداوند چنین خواسته ما این بلایا را بر سر شما نازل کنیم!  شاید امروز هم در کار باشد.َ

 به نظر من رویه انسان ها در این مورد قابل اصلاح نیست و بلکه در طول زمان بدتر هم خواهد شد . تنها امید یک راه حل جهان شمولبر علیه آلودگی هاست ، راه حلی قوی سریع و کارآمد که بشر هر چه سریعتر باید آن را ارائه دهد .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی