فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

امتحانات ورودی از دبستان تا دکتری

يكشنبه, ۱۰ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۰۱ ب.ظ

امتحانات ورودی از دبستان تا دکتری

    در گذشته رسم بر این بود که مدارس موظف به ثبت نام کودکان و نوجوانان بوده و هزینه ای هم بابت ثبت نام از پدران و مادران اخذ نشود که دولت متعهد به ارائه رایگان آموزش عمومی بود.  اما قضایا در چند دهه اخیر بسیار تفاوت کرده است.  هزینه تحصیل، حتی در مقطع ابتدائی، بسیار سنگین و از عهده همه بر نمیآید.  بعلاوه، بنظر میرسد نوعی رقابت نیز برقرار است بطوریکه ثبت نام کودکان با اما و اگرهائی همراه و مهمترین آن امتحان ورودی باشد.

    در برخی مدارس ابتدائی هر کودکی را نمیپذیرند و سوای شهریه کلان، کودک باید حائز پاره ای شرایط ایدئولوژیک نیز باشد تا ثبت نام میسر شود.  لذا پدر و مادرها هستند که باید در آزمون های مربوطه شرکت کرده و نشان دهند کودک آنها کودک صالحی است.  این امر چنان رایج شده که کسی آنرا زیر پرسش نمیبرد توگوئی هدف آموزش و پرورش چیزی غیر از تربیت کودکان است.  بعبارت درست تر، هدف مدارس ابتدائی باید این باشد که کودک عادی را تحویل گرفته و او را تعلیم داده و اگر هنری داشته باشند با پرورش درست، نخبه آینده را بسازند.  اینکه برخی مدارس، کودکان با توانائی بالاتر را پذیرش کرده خروجی درخشانی از خود نمایش دهند هنری نمیباشد.

   همین رویه در مورد دبیرستان ها جاریست و آنها که شهرتی دارند، فقط دانش آموزان شاخص را آنهم بعد از عبور از فیلترهائی پذیرفته و با اخذ شهریه های کلان ثبت نام میکنند.  اتفاقاً تعلیم این نوع دانش آموزان زحمت زیادی نمیطلبد و نوجوان در چنین سطحی بطور خودکار امور خود را پیش میبرد.  اصولاً در نظامی که قرار است آموزش رایگان باشد، چنین روالی پذیرفته نیست چه حتی اگر هم اخذ شهریه کلان موضوعیتی داشته باشد لابد از دانش آموزان کم بنیه باید گرفته شود که دبیرستان صرف تبدیل آنان به افرادی نخبه کند. 

    متشابهاً همین رویه درباره دانشگاه ها رایج است.  دانشگاه هائی که اسم و رسمی دارند آنهائی را ثبت نام میکنند که رتبه های برتر کنکور ورودی باشند.  اما این رویه شاید تا حدودی قابل فهم باشد چه اولاً سرمایه های دانشگاه نباید بیهوده صرف آنها که امیدی به پیشرفت نیست شود و دوم اینکه خروجی دانشگاه ها اداره کنندگان آتی جامعه خواهند بود و لذا لازمست از بهترین ها انتخاب شوند.  البته این نقد هم بر برخی استادان وارد است که فقط دانشجویان نخبه را برای راهنمائی میپذیرند که اگر استاد واقعاً استاد باشد باید دانشجوی معمولی را راهنمائی کرده و از او فردی با معلومات عالی بسازد.  دانشجوی نخبه اتفاقاً با کمترین راهنمائی خود قادر است گلیم خود را از آب بدر برد.   

    اما آنچه در بالا رفت اصولی است که منطقاً باید در یک نظام آموزشی ایده آل دنبال شود.  در جامعه ای سالم، بیشترین سهم از بودجه دولت صرف آموزش و فرهنگ شده به بیشترین بازدهی منجر میشود.  مشاهدات نیز نشان داده که کشورهائی که این روش را دنبال کرده اند، جامعه ای پایدار با بالاترین سطح از رفاه و سعادت را نصیب شهروندان خود ساخته اند. 

    از آنسو، در کشورهای ناموفق چیزی که در عمل اتفاق میافتد خلاف جریان فوق بوده و آنچه هم که خروجی سامانه آموزشی است عملاً به هبا و هدر رفته و از همان سرمایه گذاری ناچیز نیز چیزی عاید جامعه نمیشود.  آنچه در حال حاضر در کشور خودمان میبینیم از همین قسم است.  دانشجویانی که هزینه زیادی از دبستان تا دانشگاه صرف آنها شده و با هزار امید و آرزو نهایتاً فارغ التحصیل میشوند عملاً با بن بست اشتغال روبرو میشوند.  بخش بزرگی که کیفیت تحصیلی بهتری دارند بناچار جذب بازار کار در خارج شده و باقی هم همچون سایر اقشار، هرطور شده در صدد فرار از کشورند تا شاید موقعیت بهتری برای زندگی آتی خود و خانواده پیدا کنند.  اما در این شرایط چیزی که ابداً درک نمیشود، تبلیغات در حد وادارکردن مردم به فرزند آوریست! برای چه؟  کسی نمیداند و دستکم کسی نمیپرسد این فرزندانی که مطالبه میکنید قرار است در آینده چکاره شوند؟  بدان میماند که آبی را که با هزار زحمت از چاه بیرون کشیده راهی نهر برای کشاورزی شده، در عوض وارد شوره زار شود و شخص بجای اصلاح مسیر آب، نابخردانه هزینه بیشتر صرف استخراج آب بیشتر از چاه کند!  حتی یک کودک هم میداند که کاریست بغایت عبث.  بگذریم از آنکه تبعات جمعیت زیاد، مشکلاتی را که برای زیست بوجود آورده صدچندان بدتر کرده به فاجعه میانجامد. بعلاوه، فرزندانی که بسن بهره وری میرسند فقط هزینه تحصیلات نیست که به هدر میرود بلکه کل انرژی و آنچه صرف زیست آنها شده نیز یکجا برباد میرود. 

خلاصه اینکه روالی که در پیش است با هیچ منطقی سازگار نیست.  شاید تنها راه توجیه آن جز وجود منطقی اهریمنی برای تخریب و نابودی نباشد.

  • مرتضی قریب

آموزش

اصلاح

جامعه

دانش

مدرسه

نظرات  (۵)

جناب استاد محترم نقدی بر نوشته های بسیار منطقی وخردمندانه شما دارم وآن هم پرداختن به حاشیه ها میباشد بعبارتی دیگر معلولهارا مورد انتقاد قرار می‌دهید واین نقدهای شما وقتی کار آمد است که جامعه ما دارای چند نارسائی محدود باشد وقتی خانه از پای بست خراب باشد چه باید کرد؟

علاجی بکن کزدلم خون نیاید.  سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل

آقای دکتر قریب کمی هم در مورد گرانی،رکود،فرارمغزها،فرارسرمایه ، آلکاپونها،خشک سالی وسیاستهای افزایش جمعیت،رشوه وفساد، اختلاف طبقاتی،خشک شدن دریاچه های رضائیه وهامون وزاینده رود...بنویسید. بجائی میرسیم !

پاسخ:
متأسفانه هربار به بیش از یک سوژه نمیتوان پرداخت بویژه که اکنون طبق توصیه دوستان برای پرهیز از اطاله کلام مطالب حاضر جدیداً کوتاه و تک برگی شده است.  بعلاوه راجع به اکثر مشکلات اساسی مبتلابه قبلاً در حدود 300 مطلب پیشین باندازه کافی و بلکه بیش از اندازه گفتگو شده است و با اینحال باز هم خواهد شد.  با استفاده از کلمات کلیدی زیر هر مطلب و یا در حاشیه چپ صفحه اصلی میتوانید به مطالبی که مرتبط است دست پیدا کنید.  ضمن اینکه آرشیو مطالب از ابتدا تا کنون برحسب تاریخ در سمت چپ صفحه موجود است و مراجعی که داخل متن رجوع داده شده را به آسانی میتوان پیدا کرده داخل آن شد.  نکته آخر اینکه ما از زاویه دیگری به موضوعات مینگریم والا شرح همه آنچه شما خواسته اید در خبرها هست و کم و بیش همگان مطلعند!

امروز در یکی از نشریات گزارشی از یک کارشناس اقتصادی آمده بود که چگونه اقتصاد ایران را بازسازی کنیم یا جای دیگر میخوانیم راه اصلاح قوه قضائیه چگونه است ،راه پیشبرد آموزش و پرورش از چه طریقی است و چرا سیستم اداری و بانکی ما فلج است وراه اصلاح آنها چگونه است وغیره و غیره طالبوف و مستشار الدوله  در بیش ازیک سد و پنجاه سال پیش کتاب و رساله مکتوبات ویک کلمه را نوشته اند باورمن اینست که آن نیکمردان وآزادگان بهتر از ما درد هارا شناخته وبرای درمان آن نسخه پیچیده اند درد ایران کنونی در چند کلمه است واجب است نخبگان نیکخواه وآزاده در شناخت علل وفائق آمدن بر آنها گام بردارند

سرور گرامی استادقریب از آنجائیکه شما دانشمند در دانش فیزیک میباشید ودرجستارهای گذشته درمورد خرد و دانش وبیگانگی آن با خرافه فراوان نوشته ایدمن بسیار به شریعت پای بند هستم ولی با طریقت و‌عرفان دشمنی وناسازگاری دارم اینان برای رسیدن به حقیقت چیزهائی میگویند که انسان شاخ درمیاورد بویژه در عرفان نظری واثبات باری .تکلیف شما با شریعت مشخص است ولی عرفان مایه و پایه آن عقل ستیزی میباشد افصح المتکلمین سعدی که شما اورا بسیار دوست دارید می‌گوید 

ره عقل جزپیچ در پیچ نیست اگر بخواهیم درباره عقل ستیزی عارفان بنویسیم مثنوی هفتاد من میشوددرپیرو آخرین مقاله شما میخواهم بگویم نگاهی به کتاب های درسی فارسی دبستان بیاندازیم باید سرمان را به دیوار بزنیم به هرروی درباره ارزش علم ودست آورده‌ای آن بیشتر بنویسید

بالاخره بعد از این همه تلاش برای نخبه شدن و پس از فارغ التحصیلی می خواهد وارد بازار کار شود واستخدام بشه 

هفت خوان رستم را باید طی کند . امتحان ورودی و مصاحبه و فیلتر ایدیولوزی و غیره ....

اخر سر این پارتی است که به او کمک خواهد کرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی