فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

دورریز و اهمیت آن

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ

دورریز و اهمیّت آن

     نیک که بنگریم هنوز مفاهیم مربوط به پایستگی در توده مردم بویژه نزد گردانندگان امور فهم و درک نشده است.  مهمترین مصداق آن در موضوع آب دیده میشود که مدتیست به بحران انجامیده است.  برخی تصور میکنند این بحران جدید است یا مطابق آنچه ادعا میکنند تقصیر تغییر اقلیم و نهایتاً ناشی از بغض طبیعت است.  حال آنکه به محض روی کار آمدن نظامی با یک درک معیوب از قوانین، بویژه قانون پایستگی طبیعت، نطفه بحران از همان ابتدای کار کاشته شده است.  از قدیم گفته اند: کسی که باد میکارد طوفان درو میکند. 

    راستی چه شد که رودخانه ها و دریاچه ها خشک و آبهای زیرزمینی ته کشید؟  دلایل امر را کارشناسان مربوطه مدتها پیش هشدار داده و هنوز میدهند اما دریغ از گوش شنوا.  منتها چیزی که اینجا قرار است بیان شود تفکر اشتباهی است که در این مورد و سایر موارد نزد عوام وجود دارد که کار را بدینجا کشانده است.  روشن است که اگر فردی عامی مصدر کاری مهم شود خود بخود معلوم است نتیجه کار چه خواهد شد.  حال اگر دستی کج هم داشته باشد که نور علی نور است.  تصور فرد بیخرد اینست که اگر چاهی حفر شود به آبهای بی پایان زیرزمینی متصل میشود که تا ابد قابل بهره برداریست.  کودکان هم همین تصور را دارند.  یا آبهای رودخانه که به دریاچه یا دریا میریزد بیهوده هدر میرود و اگر تماماً بهره برداری نشود ضایعه ای بزرگ و حرام شدن برکت خداوند است.   طبعاً فردی با چنین تفکری اگر رأس امور قرار گیرد توقع چیزی کمتر از آنچه امروز مشاهده میشود جز ساده لوحی نیست.  

    با اینکه اجتناب از دورریز عموماً شیوه پسندیده ایست، اما در مواردی لازمست اتفاقاً به "دورریز" اجازه حضور داده شود.  این دورریز یا تلفاتی که در این مقال نام میبریم درواقع تلفات به مفهوم رایج آن نزد عوام نیست بلکه فدا کردن بخشی از سهم عمومیست که باعث نجات اصل باشد.  زیرا آبی که بنظر میآید بدون بهره برداری ما انسانها در رودخانه روان است خود باعث احیاء آبهای زیر زمینی ناحیه اطراف خود است.  ورود این رودخانه به دریاچه، سطح آنرا که مرتباً در اثر تبخیر کاهش یافته، جبران کرده اجازه میدهد مایکرو اقلیم منطقه برقرار و آباد بماند.  در غیر اینصورت همان میشود که بر ارومیه و سایر دریاچه ها رفت و تبعات شوره زاری منطقه شیرینی همه دستآوردهائی که از آب رودخانه های ورودی تأمین شده بود بکام بهره برداران تلخ کرد.  حتی به مردمی هم که سهمی در آن نداشته اند آسیب رساند.  دادن امتیاز بلادریغ حقآبه به هرکس که متقاضی باشد سیاست حکومت هائی است که میخواهند عجالتاً تقاضاها فروکش کرده، رضایت نسبی جلب و همچنان بر خر مراد سوار باشند.  غافل از اینکه مهمترین حقآبه دار یک رودخانه، ذات خودش است زیرا بسیار پیش از ورود انسان، این رودخانه ها جاری و دریاچه ها برقرار بود.  از همین قرار است حقی که طبیعت کلان با همه اهالی آن یعنی سایر جانوران بر ما دارند که سابقه زیست آنان به بسیار پیش از انسان میرسد.  لذا با اینکه از دید ما انسانها آب روان رودخانه بیهوده به دریا یا دریاچه میریزد و در تصور ما دورریز محسوب میشود، لیکن ابداً اینگونه نیست زیرا آن حق طبیعی رودخانه و دریاست و این انسان است که با استفاده های رو به تزاید و "غیر طبیعی" آنرا سلب کرده است.  بدین جهت است که میگوئیم حقآبه طبیعت که در دید همگانی "دورریز" تلقی میشود باید حفظ شود.

    در زندگی اجتماعی نیز روال درست چنان است که همواره تولید قدری بیش از مصرف باشد.  مثلاً درکشورهای کمونیستی مثل شوروی سابق، چنان رسم بود که اجناس مصرفی باندازه سرانه آدمها تولید میشد.  اینگونه میشد که صف نان و سایر اقلام خوراکی همیشه برقرار بود.  بگذریم از اینکه دلیل دیگر در کمبود مایحتاج عمومی و وضع بد رفاه، تولید و انبار کلاهک های هسته ای در رقابت با دنیای غرب نیز بود.  برای یک نظام ایدئولوژیک، تولید بمب اتمی از نان شب واجب تر است.  اما عاقبت چه شد؟  عاقبت مواد هسته ای غنی شده اغلب این کلاهک ها طی چند توافق با رقیب غربی پیاده شده و مجدد رقیق شده عازم مصرف در نیروگاه ها شد.  شبیه اینکه آب کثیفی را که با هزار زحمت برای شرب تصفیه شده دوباره با آلودگی ها مخلوط کرده برای آبیاری پارک ها استفاده شود.  صد البته حقیقت امر بسیار وخیمتر از این شباهت است. 

    حال که صحبت از شوروی شد باید گفت نه تنها فقدان مفهوم دورریز در سیستم مستبدانه آن دوران نادیده انگاشته شده بود بلکه در سپهر سیاسی امروز آن که همچنان میراث خوار دوران گذشته است نیز اثر گذار است.  مخفی کردن اخبار و اطلاعات با وجود حجم گسترده رسانه ها بسیار مشکل شده است.  علیرغم تمام تمهیدات حکومت، مردم از گوشه های پنهان آگاه میشوند.  سیاستمدار آرمانی در دوران حاضر باید چنان فرض کند که همه زوایای زندگی او بطور شفاف در معرض دید است.  از سوی دیگر، شخصی که در قدرت است مانند همه انسانها علاقمند به جمع مال و ثروت طی دوره زمامداری است.  لذا با ایجاد حلقه محارم و آلوده کردن آنها مبادرت به جمع ثروت و ساخت کاخ و ویلاهای آنچنانی در زمینهای چندصد هکتاری در اینجا و آنجا کرده تا بتصور خودش آینده خود و خاندان خود را تضمین کرده باشد.  اما چون دوره ریاست محدود است و بزودی پرده از نابکاری ها کنار خواهد افتاد، پس مجبور است علیرغم تیتر جمهوری، ریاست خود را مادام العمر کند!   این رویه مانند سیکلی معیوب فرد را وادار به تشدید نابکاری ها کرده بطوریکه دامنه فساد به سود وی و به هزینه مردم و بسا مردم به گروگان گرفته همسایه شدید و شدیدتر شود.  اینجاست که تفکر "دورریز" کلید حل مشکل است.  با پذیرش این حقیقت که طبع بشر چنان است که اگر بنده و شما هم جای ایشان میبودیم چه بسا همین راه طی میشد، باید چنان مقرر شود که هرآنچه فرد بر کرسی قدرت از باغ و ویلا و غیره برای خود و اطرافیانش تهیه دیده، چه از راه قانونی و چه خلاف، در انتهای دوره زمامداری قانوناً در تملک وی باقی بماند.  حتی اگر همه آنها از راه فساد هم تملک شده باشد جمع ارزش آنها در قبال فسادهای آتی و جنایاتی که برای مکتوم نگاهداشتن حقایق صورت خواهد گرفت عملاً هیچ است.  او برای استمرار قدرت، چه بسا مجبور باشد جنگ های غیر انسانی راه انداخته بر همسایگان تحمیل کند که ادامه همان خط ماندن بر قدرت و مصونیت از حساب و کتاب است.  چه بسا برای بیشتر ماندن مبادرت به پیوند نامبارک با نظام های خودکامه مشابه کند.  سیاستمداران حرفه ای را اعتقاد بر اینست که گاه قبول یک شرّ کوچک برای جلوگیری از یک شرّ بزرگتر مباح است و ایده دورریز بر همین اساس است.  از همین رو، دادن حقوق و مزایای عالی به مسئولینی که عهده دار کارهای خطیر هستند خود نوعی صرفه جوئی و پیشگیری از وقوع و گسترش فساد است.  همین رویه درباره قضات و کسانی که در مسند داوری و تصمیم گیری هستند باید دیده شود.  نکته اساسی، پذیرش طبیعت انسان آنگونه که هست است که بجای سرکوبی، باید در مسیری درست هدایت شود. آنچه در این پاراگراف ذکر شد ناظر بر نظام های رایج در آسیا و آفریقاست که قدرت معمولاً مادام العمر و طبعاً با فساد همراه است.  کار بنیادی میسر نیست مگر تدوین قانون اساسی در دست کارشناسان روانشناس، جامعه شناس، و حقوقدان با بینشی فراملی و گسترده.  آنگاه اجرائی ساختن این قانون در سطح جامعه و در عین حال، نهادینه ساختن اخلاق طبیعی در عمق ضمیر فرد فرد جامعه.

خلاصه اینکه، تساهل در برخی از سخت گیری های رایج، موجب فواید آتی و حتی پیشگیری از فجایع خواهد شد.  این ایده با عبارت "دورریز" بیان شد حاکی از اینکه در برخی موارد آنچه در نظر عامه دورریز محسوب میشود چه بسا در واقعیت اینگونه نباشد و باید با آن کنار آمد.  یک نمونه آن در مورد محیط زیست و موضوع آب است که عدم فهم گردانندگان امور منجر به بحران گسترده در همه عرصه های زیست محیطی شده است.  نمونه دیگر ظاهراً ترس از پیری جمعیت است که منجر به اتخاذ سیاستی کاملاً اشتباه در افزایش جمعیت و تبعات عظیم و بازگشت ناپذیر آن گردیده است.  و بالاخره اتخاذ ایده دورریز، یا چیزی شبیه آن، برای دادن تأمین مالی و جانی به اشغال کنندگان کرسی قدرت است بشرط کنار رفتن پس از انقضای دوره خود که شاید بتواند راهی برای تنفس مردم باز گذاشته و میانبری باشد برای تحقق آرزوی دیرینه یعنی رسیدن به "آدم سالاری" در نظام های سلطه طلب آسیا و آفریقا.

 

نظرات  (۱)

استاد گرانمایه و دانشمند :درنوجوانى ما کتابهائى نوشته ویا اززبانهاى دیگر برگردانده میشدبا سرنامه هائى همچون دانستنیهایا آنچه باید در باره فیزیک وشیمى و ریاضى و ستارگان ٠دراین کتابها واپسین دستاوردهاى دانش با زبانى ساده آورده میشد امروزه میبینیم بسیارى از پدیده هاى طبیعى از حالت رمز و رازى و واوهام و مابعدالطبیعه بیرون آمده وزیر سلطه دانش تجربى قرار گرفت است اگر چه دانسته هاى انسان در برابر نادانسته همچون کاهى درکوهیست٠درخواست من ازشما که هم فرهیخته وآکادمیک هستید و هم پژوهنده و دوستدار دانش دفاتر ویا جستارهلئى فراهم اورید که آخرین دستاوردهاى علمى انسان را در زمینه فیزیک و شیمى وانرژى هستهاى وپهبادهاوموشکها و هزاران دیگر با زبانى علمى و ساده-اگرچه جمع نقیضین است- بیان بفرمائید و سد البته اقتصاد و سیاست و تاریخ و هنر و فلسفه وروانشناسى نیز که از علل فرا زمینى بیرون آمده وبه دانش محاسباتى وتجربى تبدیل شده فراموش نشود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی