فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

حکومت آرمانی -2

چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۲۴ ب.ظ

حکومت آرمانی -2

    در بحث پیشین دیدیم که چگونه موضوع فرم و محتوا در باز شدن برخی مسائل سیاسی میتواند روشنگر باشد.  همانطور که گفته شد، در مسیر رسیدن به یک حکومت آرمانی، اصل محتواست و فرع، فرم (قالب) بوده دارای اهمیت ثانوی است.  البته پیش از نیل به حکومت آرمانی که شاید در رؤیا ها بگنجد، لازمست ابتدا به یک حکومت نرمال رضا داد.  پس راه رسیدن به یک حکومت نرمال چگونه است؟  برای پاسخ بدین پرسش دو مسیر مختلف پیش روست:

    1- مسیر نگاه به خود:  باید فرض کنیم ما و ایل و تبار ما تنها موجودات متفکر بر بستر این سیاره هستند و هیچ راه دیگری نیست جز شروع از صفر و مراجعه به عقل خود.  همانطور که قبلاً اشاره شد، عقل متعارف ایجاب میکند که فردی با تجربه و دارای حُسن نیت از همین مجموعه با نظر اکثریت انتخاب شود تا امور جامعه را تمشیت کند.  این ساده ترین و طبیعی ترین شیوه است که حتی در جمعیت فیل ها هم همین رویه صورت میگیرد.  دنیا دیده ترین و با هوش ترین فیل از میان فیل ها، که خود از جانوران باهوش هستند، نقش زعامت و راهنمائی و حفاظت گروه را بر عهده میگیرد.  جوانترها نیز کم کم تجربه کسب کرده نهایتاً عهده دار مسئولیت آینده میشوند.  لذا این شیوه در کهن ترین جوامع انسانی برقرار بوده کما اینکه هنوز ادامه آن را در میان قبایل بومی اعماق آمازون میتوان دید.

    2- مسیر نگاه به دیگران:  در این شیوه باید از تجربه دیگر کشورها سود برد.  یعنی تقلید از راه آنها که موفق بوده اند و اجتناب از راه دیگرانی که ناموفق بوده اند.  این یک مسیر آسان و میانبر است بطوریکه برخی که از این راه رفته اند، چه بسا حکومت نرمال را هم پشت سر گذاشته به حکمرانی آرمانی نزدیک شده اند. 

    با اینکه روال بنظر ساده میرسد منتها پیچیدگی ها بتدریج ظاهر وانحرافات بسیاری وارد شد.  تا آنجا که برای برخی کشورها امروز از جمله سیاهترین دوران تاریخ آن سرزمین میباشد.  پرسش اینست که آفات چه بود و چگونه اصل (مردم)، بازیچه فرع (حکومت) قرار گرفت.  در پاسخ، بخشی مربوط به حوزه ایدئولوژی و عادات و سنن است.  بخش دیگر مربوط به خصلت خود ما انسانهاست که در درون هریک از ما یک دیکتاتور کوچک نهفته که در شرایط خاص ناگاه سربر میآورد.

    در مورد آفت نوع اول شامل انواع ایدئولوژی، دینی و غیردینی، باید گفت تجربه تاریخی نشان داده که ذیل هیچیک از ایدئولوژیها، بشر روی رستگاری را ندیده است.  اصولاً در این بخش کار زیادی نمیتوان کرد چه اینکه ادیان همواره در اَشکال متنوع خود در طی تاریخ حضور داشته اند.  همانطور که در بحث مفصل ایدئولوژی قبلاً (1400/7/13) گفته شد، ادیان از تکریم پدیده های طبیعی و پرستش ارباب انواع آغاز و تا شکل متأخرتر موسوم به بت پرستی و ادیان تک خدائی وجود داشته اند.  آنچه در همه آنها مشترک بوده باور به ناپیدا و عالمی ماوراء بوده.  این نحوه نگاه، در خوشبینانه ترین حالت، باعث رویگردانی از توجه به زندگانی دنیوی شده موجب درجا زدن در زمان و عقب افتادگی از جوامع دیگر میشود.  بتدریج این فاصله بیشتر و بیشتر شده به تقابل فرهنگی میانجامد.  اما در بدبینانه ترین حالت، با تعبیر دلبخواه از عالم ناپیدا، هر شیادی میتواند سوار بر موج دین خواهی و سوء استفاده از افکار مذهبی، جامعه را به حضیض ذلت بکشاند.

    اما در مورد آفت نوع دوم که عمدتاً مربوط به دیکتاتور کوچک درون است تنها یک راه حل وجود دارد و آن تدوین قانون مدنی و پایبندی به آن است.  منظور قانونی است که توسط نخبگان تدوین و با رأی اکثریت مردم تصویب و به مورد اجرا گذاشته شود.  از آنجا که هیچ چیز در عالم واقع کامل نیست، گاه شیطان در جلد بالاترین مقام اجرائی رفته و آن دیکتاتور کوچک را از چرت زدن بیدار کرده به او فرصت رشد و خودنمائی میدهد.  اینگونه میشود که مفسده استبداد سر بلند میکند.  چاره چیست؟  اگر قالب حکومت جمهوریست، مدت ریاست عالیه باید محدود و آخر کار هم حساب پس دهد.  چنانچه پادشاهی باشد، لازمست مقام او تشریفاتی و مسئولیت بر عهده مجالس ملی باشد.  با همه این تمهیدات باز ملاحظه میشود که دیکتاتور از سوراخ دیگری سربر میآورد و خارج از چارچوب های یاد شده با مقامی مافوق همه، تحت عناوینی چون پیشوا، رهبر، زعیم ملت، قائد اعظم، و امثالهم ظاهر میشود.  به چه منظوری؟ برای تصاحب قدرت مطلقه و اغلب کانالیزه کردن ثروت ملی بنفع خود و خانواده و گاه بنفع ایدئولوژی حلقه مریدانی که به وی منتسب اند.  توضیح بیشتر در ادامه خواهد آمد.

خلاصه اینکه، بزرگترین آفت حکومت آرمانی، استبداد است و مقابله با آن قانون مدنی، و شیوه آن آموزش همگانی است. 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی