فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

فیزیک و انرژی

مطالب در رابطه با فیزیک، انرژی، فلسفه علم، و مسائل مرتبط می باشد. برای راحتی مطالعه از تابلت یا PC استفاده شود

محلی برای نقد و گفتگوی علمی در خصوص مسائل مبتلابه با تکیه بر کاربرد آموخته های کلاسیک در تبیین و تشریح این مسائل. در این رابطه خواننده تشویق میشود که از دریچه دیگری به مسائل پیرامونی نگریسته و آنچه را میبیند و میشنود را به بوته نقد و آزمایش گذارد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

معماها -7

دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ۰۲:۰۲ ب.ظ

معماها -7

    گاهی لازم است چیزهائی که بنظر یقینی و روشن هستند بررسی مجدد شود تا از صحت آن مطمئن شویم. این فرآیند گه گاه درباره همه امور باید صورت گیرد.  وجود آن نشانه سلامت و فقدان آن نشانه بیماری مزمن جامعه است، چیزی که امروز بدان مبتلائیم.  این وارسی نه تنها شامل رفتارها بلکه نام ها را هم در بر میگیرد.  اسامی صنوف از آن جمله است.  زمانی نه چندان دور، "علاف" نام صنفی بود دست اندرکار تهیه علوفه برای دام و استر.  با اینکه این صنف دیگر متروک شده است، ولی اصطلاح آن روی کسانی که بیهوده انتظار میکشند، بدلائلی نامعلوم، مانده است.  نام ها فقط یک نام هستند باید دید که نام صنوف تا چه حد مبیّن کاریست که انجام میدهند. 

  1. روحانی. این نام برای شغل گروهی است که، مطابق نام، ظاهراً دست اندرکار روح و مسائل آن هستند. تخصص این حرفه گویا حول محور روح انسان است.  در مورد علف، همگان میدانند علف چیست و کوچکترین ابهامی نیست.  اما در مورد روح چطور؟  بگذارید پیش از آنکه به ماهیت روح بپردازیم ببینیم از لحاظ شکلی این نام چقدر با حرفه این گروه همساز است.  طبق تعریف، جایگاه طبیعی روح دنیای دیگری است که آنجا جاوید و مخلّد است.  دنیائی که ربطی به جهان ما ندارد.  بلافاصله این پرسش پیش میآید پس این متخصصان روح اینجا چکاره اند؟  نه اینست که باید رهسپار محل واقعی کارشان، یعنی آن دنیا، شوند؟  لابد پاسخ میدهند که "روح" هم اکنون نیز در این دنیا در افراد وجود داشته وظیفه ماست آنرا تربیت کنیم!  چند نکته هست:

اول اینکه طبق همان تعریفات، روح خالص بصورت تجمعی در دنیای غیر مادّه است و شما اگر براستی متخصص این کار هستید لازمست بدانجا تشریف ببرید.  شما را با این جهان سرتاسر مادّه چکار؟  منطق آن کاملاً روشن است.  کسی که معدنکار است، محل واقعی کارش در معادن و شاید اعماق زمین باشد.  آیا هیچ انتظار دارید که معدنکار به استناد وجود ماده معدنی و رگه هائی از گچ و سیمان و آهک در منزل شما تیشه برداشته در و دیوار منزل را تخریب کند؟  قطعاً نباید چنین اجازه ای به او داده شود.  دوم اینکه گیریم شما همینجا هم با روح مردم کار دارید، پس دخالت شما با مادّیات مردم و امور این دنیائی چیست؟  چکار با بدن مردم و بخصوص بدن زنها دارید؟  مثل آن است که معدنکار فضول که به بهانه رگه معدنی در ساختمان شما، بدون اجازه وارد شده، سراغ گنجه و کُمد رفته در جستجوی اشیای گرانبها دست به سرقت زند. 

کوتاه سخن آنکه پدیده ای بنام "روح" جز مستمسکی برای غارت دسترنج و کار مردم نیست.  بنام معالجه روح، نهادی بنام "روحانیت" توسط رندان سازمان داده شده تا به بهانه تعالی روحِ مردم، به مادیّات آنها تجاوز کرده و بلکه اگر میدان یابند، نه تنها دنیای مادّی ملت ها را نابود بلکه آنچه هم موسوم به تعالی اخلاق بوده است یکسره تباه سازند.  نهاد روحانیت از ابتدا جز این نبوده که دستآوردش بروشنی نمایان است.

  1. روح. حال باید دید "روح" چیست تا بتوان از خصوصیات این شغل من درآوردی سردرآورد.  بخاطر اهمیت زیاد آن در متافیزیک و البته پندارهای مردم، در مطالب پیشین بارها بدان پرداخته ایم (مثلاً: 1400/12/14).  از قدیم انسان از دوجزء متباین بدن و ذهن پنداشته میشد.  این دومی بسیار اسرار آمیز بود زیرا ما به ازاء مادّی و ملموس نداشت پس بخاطر لطافت، به "روح" (از ریشه ریح بمعنی باد) موسوم گشته جایگاه همسنخ خود یعنی آسمانها را یافت.  بر این ایده گناهی نیست چه معرفت قدما در همین حد بوده، اما دانش امروز عقل، ذهن، نفس، و روح را همگی یک چیز دانسته و بمثابه نرم افزار بدن و وابسته به مادّه بوده کمترین ربطی به آسمان و ریسمان ندارد.  اما این واژه "روحانیت" امروز هنوز در همان حال و هوای مفاهیم گذشته غوطه ور است و صَرف نمیکند در مقابل دانش امروز سر فرود آورد.  میبینیم که هنوز پزشکی خود را تبلیغ کرده و ادرار شتر را شفابخش میداند.  ولی هنگام کوچکترین بیماری، روزآمد ترین پزشکان را میطلبد.

خلاصه آنکه، غرض از روشنگری فوق مخالفت با معنویات و آنچه موجب تعالی احساسات بشریست نیست.  ضمناً غرض، برشمردن ارتکاب جنایات این فرقه هم نیست که روزی نیست اخبار آن شنیده نشود.  مدتهاست طشت رسوائی این فرقه از بام فرو افتاده.  وجود این روحانیت 1400 ساله بمثابه ترمزی است که یگانه راه رستگاری خلاص کردن ملت از این زائده سرطانی است.  اگر از روحانیت، تعالی معنویات مقصود باشد، تنها راه، فرستادن این فرقه به جایگاه طبیعی کارش است.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی